طراحی منطقی دارو
تاریخ داروسازی شامل مثالهای فراوانی است که داروهای جدید با استفاده از روش سعی و خطا و یا به طور اتفاقی کشف شده اند. با افزایش تقاضا برای داروهای مؤثرتر روش جدید توسعه دارو، طراحی منطقی دارو، جایگزین روشهای قدیمی شده است. در طراحی منطقی دارو ترکیبات زیست فعال به طور ویژه طراحی یا انتخاب میشوند تا یک هدف دارویی از پیش تعیین شده را مهار کنند. فرایند توسعه داروهای جدید چالش برانگیز، زمانبر، گران و نیازمند در نظر گرفتن جنبه های مختلفی است. برای غلبه بر این چالشها رویکردهای متنوعی نیاز است که مجموعه آنها پایه های طراحی منطقی دارو را تشکیل میدهند.
روش HTS بر اساس فرایندهای تصادفی پایه گذاری شده است. محدودیتهای اصلی در روش HTS شامل دو بخش میشود:
- حجم ترکیبات مورد ارزیابی، برای مثال اگر تعداد ترکیبات موجود در یک مجموعه ۱۰۸ ترکیب باشد در مقابل تعداد ترکیبات داور همانند که پتانسیل رسیدن به ۱۰۳۰ترکیب را دارند، تنها بخش بسیار کوچکی از فضای شیمیایی را پوشش میدهند.
- دانشمندان کشف داروهای جدید را معمولا به یافتن سوزنی در انبار کاه تشبیه میکنند. حال این سوال مطرح میشود که چرا در این مسیر رویکردی برگزیده شود که حجم انبار کاه را بیش از پیش افزایش میدهد.
در کنار روشهای تجربی (همانند HTS) رویکردهای محاسباتی متنوعی نیز در مراحل مختلف فرایند طراحی دارو به کار برده میشود. در مراحل اولیه فرایند جستجوی مجازی، تمرکز روی کاهش تعداد ترکیبات ممکن است، درحالیکه در مراحل بعدی که شامل بهینه کردن ترکیبات پیشرو است، تاکید بر کاهش هزینه ها و مدت زمان کشف دارویهای جدید است. طراحی دارو بر اساس ساختار رسپتور (Structure based drug design:SBDD) یکی از این رویکردهای محاسباتی است. میزان زمان، هزینه و نیروی کار در روش SBDD نسبت به سایر روشها کمتر است اما در مقابل میتواند تاثیر بزرگی در جستجوی داروهای جدید داشته باشد. امروزه روش SBDD به عنوان یک بخش لازم در تحقیقات دارویی پذیرفته شده است. متداولترین مسیری که در روش SBDD مورد استفاده قرار میگیرد.
تعیین هدف بیولوژیک
مشخص شدن توالی کامل ژنوم انسان امکان دسترسی به مجموعه بزرگی از هدفهای بیولوژیک بالقوه را فراهم کرد. در روش SBDD رویکرد با شناسایی و اعتبارسنجی ساختار هدف بیولوژیک آغاز میشود.
اطلاعات ساختاری برای اکثر هدفهای بیولوژیک اغلب بوسیله روشهایX-ray کریستالوگرافی و NMR بدست میآید. با وجود این در مواردی که هیچ ساختار تجربی برای هدف گزارش نشده باشد، میتوان از چندین روش محاسباتی همچون مدلسازی از آغاز و متجانس برای پیشبینی ساختار ۳-بعدی هدف استفاده کرد. مدلسازی متجانس یا مقایسهای قابل اعتمادترین روش در این رویکرد است که ساختار ۳-بعدی پروتئینی ناشناخته را با استفاده از ساختار پروتئین همسانش تعیین میکند. بعد از تعیین ساختار هدف بیولوژیک، اعتبارسنجی آن برای تایید کیفیت شیمی فضایی ساختار تجربی یا تئوری بدست آمده انجام میشود. یک روش متداول برای انجام چنین ارزیابی، آنالیز نمودار راماچاندران است که زاویه ساختاری محور اصلی پروتئین برای همه آمینواسیدها را نشان میدهد.
شناخت جایگاه فعال
جایگاه فعال یک رسپتور ناحیه کوچکی است که مولکولهای لیگاند میتوانند به آن متصل شده و ساختار رسپتور را برای ایجاد یا مهار اثر مورد نظر تغییر دهند. بنابراین شناخت جایگاه اتصال یا جایگاه فعال در ساختار هدف بیولوژیک از اهمیت بالایی در SBDD برخوردار است. چون ساختار پروتئینها قابل انعطاف است و قابلیت تغییر کانفورماسیون دارد تعیین صحیح جایگاه اتصال مشکل است. در مواردی که ساختار کریستالوگرافی پروتئینها متصل به یک مهارکننده یا یک لیگاند آندوژن تعیین شده باشد، جایگاه اتصال مشخص و قابل اعتماد است. اما در موارد دیگری که جایگاه اتصال مشخص نباشد الگوریتم هایی برای پیشبینی آن وجود دارد.
بعد ار تعیین هدف بیولوژیک و شناسایی جایگاه فعال رسپتور، مرحله بسیار مهم بعدی در SBDD کشف ترکیبات زیست فعال (hits) است که احتمالا منجر به معرفی یک مجموعه از ترکیبات با قابلیت برهمکنش با جایگاه فعال میشود. انتخاب صحیح ترکیبات شیمیایی با قدرت و انتخاب پذیری حداقل در طول فازهای اولیه کشف داروهای جدید نقشی حیاتی در موفقیت مراحل نهایی بهینه سازی ترکیبات پیشرو (lead) دارد. بنابراین جستجوی ترکیبات شیمیایی با ارزش درمانی هدف اصلی در شیمی دارویی است.