فال چیست؟ و چگونه پیدا شد؟

معنی لغوی کلمه فال

فال در لغت به معنای طالع، بخت و نیز پیشگویی و عاقبت بینی است. کلمه ای عربی است و در فارسی یعنی شگون، هم در معنای خوب و هم در معنای بد. فال گرفتن یعنی اطلاعات از ناشناخته ها؛ و در عربی به فال خوب زدن، «تفأل» و به فال بد زدن «طیره» می گویند. در فارسی، فال خوب زدن را «مروا» و فال بد زدن را «مرغوا» گویند که از دو کلمه «مرغ» و «آوا» تشکیل شده است. ایرانیان با آواز و جهت حرکت پرندگان فال می زده اند؛ مثلاً با دیدن عقاب به عقوبت و هدهد به هدایت پی می برده اند.

واقعیت ماجرای فال چیست؟

فال و فالگیری موضوعی است که همه ما کم و بیش با آن سرو کار داشتیم و این سوال همیشه بی پاسخ باقی مانده که : آیا شما واقعا به فال اعتقاد دارید یا خیر؟ آیا فال علم است یا خرافات ؟ آیا فالگیران شیادند یا عالم به علوم غریبه ؟ شما فال را فقط یک سرگرمی می بینید با به فال اعتقاد راسخ دارید؟ یا اینکه به بعضی فالها اعتقاد دارید؟

این پدیده در اعصار مختلف و اقصی نقاط جهان به گونه های مختلف وجود داشته و دارد. فال بودا درهند، فال ای- چینگ در چین، فال قهوه یا فال ورقهای تاروت در اروپا از جمله فالهای بسیار معتبر جهانی هستند که جزو اسناد تاریخی سرزمینشان بشمار می آیند در کشور ما هم فال حافظ و استخاره با قرآن از احترام و اعتبار ویژه ای برخوردارند.

البته فال های بسیار دیگری هم هستند که در جهان فراوانند مانند فال اعداد، حروف ابجد یا تفال با خوراکیهایی مثل چای ، نخود و …

حالا زمان آن رسیده با مطالعه این قسمت ، یکبار برای همیشه تکلیفتان با فال و فالگیری روشن شود و یک دیدگاه علمی نسبت به آن پیدا کرده و ابهامات مربوط به آن برایتان بر طرف شود و پاسخ سوالات بسیاری را که ممکن است در این خصوص در ذهن شما هم باشد دریابید .

فال قهوه

واقعیت فال چیست؟ میتوان فال را اینطور تعریف کرد که فال روشی برای شناخت آینده است، نهیبی به آینده زدن و آگاهی پیدا کردن از آنچه قرار است رخ بدهد و یا رخ ندهد و آیا میتوان از آینده خبری آورد؟ آیا آینده را میتوان بیان کرد؟

عموما برای این فال میگیریم که از اتفاقی که در آینده ممکن است رخ بدهد باخبر بشویم اما آیا فال میتواند از آینده به ما خبری بدهد؟ برای پاسخ دادن به این سوال به آموخته های خود مراجعه میکنیم .

ما از راز قانون جاذب فهمیدیم که تخته سیاهی در آسمان نیست که آینده ما را در آن نوشته باشند و سرنوشت ما به دست خود ما نوشته میشود و این نوشته ای نیست که ما مجبور به اجرای مفاد آن باشیم. آینده در دست ماست و برای نگارش آن مختاریم پس ما معتقدیم آینده نوشته نشده سرنوشت و تقدیر هم اکنون درحال نگارش است پس کسی نمیتواند از آنچه نوشته نشده به ما خبری بدهد اما از جهت دیگر هم نمیتوانیم منکر پیش گویی های بزرگ تاریخ بشری هم بشویم .

از تاریخ عهد باستان و به گواه قران مجید داستان موسی و فرعون را شنیده ایم که چگونه منجمان فرعون را از تولد موسی با خبر کردند و پس از آنکه مادرش او را به رود نیل انداخت تا زمانی که موسی در کاخ فرعون بزرگ شد و سر انجام کاخ فرعون را نابود کرد منجمان تمام این وقایع را از پیش به فرعون گوشزد کرده بودند. همینطور منجمان درمورد ولادت پیامبران دیگر هم پیشگویی های دقیقی داشته اند که به هیچ عنوان نمیتوان نقصی درآنها یافت و این حقایق را زیر سوال برد.

در تاریخ جدید هم با وجود پیشگویان بزرگی مانند “نوستراداموس” که هزاران پیش گویی وی از انقلاب فرانسه ،جنگهای جهانی تا وقایع ۱۱ سپتامبر به واقعیت پیوسته یا عارف بزرگ ایرانی “شاه نعمت الله ولی” که تاریخ کشور عزیزمان را به نیکی پیشگویی کرده نمیتوان منکر این شد که افرادی در گذشته توانسته اند آینده را به خوبی بینند .

وجود این شواهد علنی ما را با این سوال اساسی مواجه میسازد که اگر آینده نوشته نشده پس این پیشگویی ها چگونه صورت گرفته است و چگونه میتوان از آینده باخبر شد؟

پاسخ این سوال میتواند برای ما ماهیت فالهایی که درست و صحیح جواب میدهند را نیز روشن میکند. بازهم برای پاسخ دادن به این سوال اگر به قانون جاذبه مراجعه کنیم با این اصل مواجه میشویم اگر چیزی را در ذهن خود باور کنیم آن چیز بزودی در دنیای واقعی ما نمایان خواهد شد پس وقایع بازتاب باور انسانها هستند.

آینده چیزی نیست جز ادامه روند قانون جاذبه به عبارت ساده تر بچه های امروز در فکر ما پدران واقعی فردا هستند بنابراین اصل میتوانیم رخدادها را از روی باورها پیشگویی کنیم. در واقع کاری که یک فال خوب انجام میدهد روشن ساختن باورهای ماست که در ضمیرناخوداگاه ما پنهان شده و به عبارت دیگر: آینده ای که فال برای ما پیشگویی میکند از ضمیر ناخوداگاه ماست نه سرنوشت ما و فال گیری نوعی کشف درون شماست .

در انجام یک فال ما ذهنیت خود را روشن میکنیم ذهنیتی که با باور رخدادها هماهنگ یا در تعارض است. از قانون جاذبه بیاد دارید که تصویر ذهنی ما نسبت به هر چیزی اگر به شکل باور بود رخ میداد مثلا اگر تصویر ذهنی ما این بودکه سال بعد یک خانه شخصی خواهم داشت این باور رخ میداد اما اگر تصویر ذهنی ما این بود میخواهم سال آینده یک خانه شخصی داشته باشم این باور منجر به رخداد نمیشد. در واقع پس از انتخاب یک فالنمای درست که همه حالات یک رخداد را درخود دارد مثل “ای- چینگ”، مهمترین کاری که باید برای گرفتن فال انجام دهیم این است که آنچه آرزوی ماست را خوب تجسم کنیم و روی آن هنگام گرفتن فال خوب تمرکز کنیم.

البته این شرط برای گرفتن فال توسط خودمان کافی است اما اگر شخص دیگری برای ما فال می بیند می بایست شرایط ویژه ای را رعایت کند از جمله اینکه در هنگام گرفتن فال، فالگیر از نظر روحی و جسمی در حال ریلکس باشد و خلاء ذهنی در خود ایجاد کند مثلا با مدیتیشن تا بتواند مانند یک آینه تمیز ذهنیت ما را به تفسیر فال منعکس کند نه مخلوط ذهن خودش را با ما. بعضی فالنامه های حافظ که تفسیر صحیحی شده اند یا کتاب ای- چینگ یا تست پاندول بوعلی سینا نیاز به علم خاصی برای آموختن ندارند و براحتی هر کسی میتواند با اندک دانش اجرای صحیح فال، تفالی بزند.

هدف از فال گرفتن: نکته مهمی که میخواهم در مورد فال گرفتن بگویم این است که ما هنگام فال گرفتن میتوانیم بفهمیم چیزی را که در ذهن داریم با باورهای ما قابل اجراست یا خیر و آنگاه که فال به شما پاسخ میدهد با یک سوال جدی تر مواجه میشویم آیا باید به فال اعتماد کنیم؟

اگر فال ما بد آمد چه کنیم ؟ : بسیاری از مردم وقتی فالشان بد می آید از خواسته خود انصراف میدهند !

این موضوع مرا یاد این لطیفه می اندازد که میگوید: شخصی از خیابان رد میشد چند قدم جلوتر پوست موزی را دید و گفت: ای داد! بازهم باید بخورم زمین !

این دقیقا مانند این است که بگویم چون فال من میگوید: در کنکور قبول نمیشوم پس درس خواندن دیگر بی فایده است یا اینکه ممکن است فال به شما بگوید شما هفته آینده بیماری سختی میگیرید و یا هر اتفاق ناخوشایند دیگر حالا چه عکس العملی باید داشته باشیم؟

اگر آرزویی داریم و فال ما بد می آید آیا باید آرزو را رها کنیم ، روی پوست موزی که چند قدم باآن فاصله داریم لیزبخوریم؟خیر. بیاد بیاورید فال تقدیر ما نیست. وقتی فال ما بد آمد ما باید خوشحال باشیم که از ناخوداگاه خود با خبر شدیم و دانستیم آرزوی ما با باورهای درونی ما در تضادند پس وظیفه ما این است که باور خود را تغییر دهیم نه اینکه از آرزوی خود دست بکشیم . مگر آنگه آن خواسته برای ما اهمیت چندانی نداشته باشد اما اگر اهمیت دارد وظیفه داریم باورهای خود را نسبت به چیزی که برای ما بد آمده تغییر دهیم و حتما میدانید هیپنوتیزم یکی از نزدیکتین راهها برای تغییر باور ماست.

همچنین اگر فال ما خوب هم بیید باید بدانیم فال فقط میگوید تصویر ذهنی ما درست است مادامی که این تصویر ذهنی ما است رخداد دلخواه ما انجام میشود اگر تغییر کند آینده هم تغیر میکند وقتی فال میگوید: در کنکور قبول میشوید یعنی باهمین ذهنیت و برنامه ریزی که در فکرخود دارید اگر ادامه بدهید درکنکور قبول میشوید نه اینکه دیگر لازم نیست درس بخوانید.

 

فالگیری یا فال سازی !: در انتهای این بحث بد نیست بدانید نوع دیگری از فالگیران هم هستند که به فالگیران شیاد معروفند و من آنها را فال ساز مینامم. این افراد ابتدا با بدست آوردن اطلاعات شخصی شما بطور مخفیانه و بازگویی همان اطلاعات در حضورتان هنگام فال گرفتن، راستگویی خودشان را در ذهن شما به باور میرسانند و آنگاه شروع میکنند به پیشگویی چیزهایی که خود دلشان میخواهد. به این ترتیب شما پیشگویی های آنها را باور میکنید و البته میدانید این باورها هم موجب میشود این وقایع برای شما رخ بدهند. در این خصوص میخواهم بگویم اگر برای شما باورهای خوبی میسازند مثلا به شما نوید خوشبختی میدهند و ازاین بابت نیز هزینه زیادی از شما نمیگیرند این کار مانند هیپنوتیزم کردن است و باید از ایشان تشکر کنید اما اگر برای شما آرزوهای بدی میکنند یا با بی انصافی پول زیادی میگیرند واقعا شیادند!!!

 

انواع فال ها

۱. پیشگویی از روی تغییرات آب و هوا

این روش از فالگیری شامل پیش‌بینی آینده از روی شرایط جوی و آسمانی است. شکل ابرها، بادها و دیگر ساختارهای آب و هوایی به عنوان نشانه‌هایی برای رویدادهای آینده مورد بررسی قرار می‌گیرند.

۲. فالگیری با تاس و استخوان (استراگالومنسی – Astragalomancy)

استفاده از استخوان‌ها، تاس، سنگ‌ها و قطعات کوچکی از چوب که دارای نمادها و نشانه‌هایی از پاسخ‌های پیشگویانه هستند، که فالگیران از طریق نحوه‌ی قرار گرفتن این اشیا بر روی زمین یا افتادن آن‌ها به جهت‌ها و طرف‌های مختلف، به تفسیر این نمادها می‌پردازند.

۳. فال قهوه

پیشگویی و آگاهی به غیب از طریق برگ‌های چای یا قهوه؛ در این روش، ته مانده‌ی چای یا قهوه را دور فنجان می‌چرخانند. سپس فنجان را روی نعلبکی بر می‌گردانند. آن گاه فرد فالگیر الگوهای به جای مانده در فنجان را تفسیر می‌کند.

۴. فال ورق

در این نوع فال و فال گیری با استفاده از ورق‌های بازی به پیشگویی آینده می‌پردازند. در فال ورق، کارت‌های تاروت بیش‌ترین کاربرد را دارد.

۵. استفاده از چوب یا عصا برای پیش‌بینی و پیشگویی

در این روش با استفاده از یک یا چند چوب، ترکه، عصا یا میله به دنبال اشیای پنهان یا پاسخ بله / خیر به پرسش‌ها می‌گردند؛ این همان روشی است که در گذشته برای یافتن آب در زیر زمین نیز از آن استفاده می‌شد.

۶. فال اموات

در این نوع فال و فال گیری مشورت با افراد مرده برای به دست آوردن اطلاعات پنهانی و سری انجام می شود؛ فال‌اموات معمولا از طریق فرد مدیومی انجام می‌شود که با عالم ارواح دارای کانال یا تماس است.

۷. عددشناسی یا علم‌الاعداد

پیشگویی یا غیبگویی به وسیله‌ی اعداد؛ در روش عددشناسی برای هر عدد یک حرف الفبا اختصاص می‌دهند. نام‌ها و واژه‌ها بر اساس اهمیت عددی‌شان مورد تفسیر قرار می‌گیرند.

۸. پیشگویی با چوب و عصا (Rhabdomancy)

در این روش نیز مانند مورد شماره‌ی ۵ برای پیشگویی از چوب، عصا، تیر، پیکان، یا سایر تیرها استفاده می‌شود؛ با این تفاوت که در این روش جهت قرار گرفتن این تیرها منبعی برای تفسیر آینده در نظر گرفته می‌شود.

۹. کف‌بینی

کف‌بینی شامل بررسی دست و خطوط روی کف دست برای تشخیص شخصیت و آینده‌ی فرد است.

۱۰. پیشگویی از طریق آتش

در این روش، چیزهایی نظیر برگ، تکه چوب، عود و غیره را در آتش می‌اندازند. رنگ، شکل، و شدت شعله‌های آتش مبنایی برای تفسیر غیب در نظر گرفته می‌شوند.

۱۱. پیشگویی با گوی بلورین

در این روش باستانی،‌ افراد به آینه، آب، و اشیای بلورین (مانند گوی بلورین) خیره می‌شدند تا بتوانند وارد حالتی شوند که تصاویر غیبی را مشاهده نمایند.

۱۲. احضار روح

احضار ارواح شامل گردهمایی افرادی می‌شود که به صورت دسته جمعی انرژی‌شان را با یکدیگر متحد می‌کنند تا با عالم غیب و ارواح ارتباط برقرار کنند؛ این گردهمایی‌ها معمولا به کمک یک مدیوم پیشگو برگزار می‌شود.

۱۳. تخته‌های سخن‌گو

در این روش، با استفاده از تخته‌های ویجا، تخته‌های فرشته یا تخته‌های غیبگو با عالم ارواح و غیب ارتباط برقرار می‌کنند و اطلاعاتی از گذشته، حال، و آینده به دست می‌آورند – روی این تخته‌ها کلمه‌هایی نظیر “‌بله‌”‌، “‌خیر‌”‌، و غیره نوشته شده است که به شیوه‌های مختلف آن‌ها را تفسیر می‌کنند.

۱۴. کارت‌های تاروت

برخی از فالگیران و غیبگویان با استفاده از کارت‌های تاروت از احوالات گذشته، حال، و گاهی اوقات آینده با خبر می‌شوند.

۱۵. پیش‌بینی آینده از روی انجیل و کتب مقدس (به نوعی استخاره یا سر کتاب – Bibliomancy)

استفاده از یک کتاب برای پاسخ به پرسش‌های غیبی. در این روش، فرد غیبگو صفحه‌ای از کتابی نظیر انجیل یا تورات را به طور تصادفی باز می‌کند و با چشمان بسته به جمله‌ای در آن صفحه اشاره می‌نماید. آن گاه بند یا عبارت انتخاب شده را به عنوان پیامی مهم از عالم غیب تفسیر می‌کند.

۱۶. خاک‌ بینی

خاک ‌بینی یا رمّالی به فال ‌بینی با نقش‌های خاک گفته می‌شود.

۱۷. فال انبیا

معمولا با استفاده از پندها و موعظه‌هایی که پیامبران مختلف برای امت‌های‌شان داشته‌اند، کتاب‌هایی جمع‌آوری کرده‌اند و بر اساس آن‌ها به غیبگویی شرح حال و احوالات افراد می‌پردازند.

۱۸. فال حافظ

فال زدن و مشورت خواستن از کتاب‌های مورد احترام و علاقه عامه، چون کتاب‌های دینی و دیوان شاعران، سنّتی دیرینه است. در خود دیوان حافظ نیز بارها به اصطلاحِ فال‌زدن اشاره شده است.

۱۹. استخاره با قرآن

پس از نیت، قرآن مجید را می‌گشایند و به اولین آیه‌ای که در اولین سطر صفحه دست راست می‌آید می‌نگرند. اگر مضمون آیه حاکی از رحمت یا امر به خیر یا نظایر آن بود، باید کار مورد نظر را انجام داد و اگر آیه حاکی از غضب یا نهی از شری یا امر به عقوبتی و نظایر آن بود، انجام آن کار خوب نیست.

۲۰. استخاره با تسبیح و سنگ ریزه

در این نوع استخاره، لااقل سه بار سوره فاتحه و ده بار سوره قدر را قرائت می‌کنند و سپس این دعا را می‌خوانند: «اللهم انی استخیرک لعلمک بعاقبه ‌الامور…» سپس باید حاجت خود را نیت کنند و مقداری از دانه‌های تسبیح (یا تعدادی سنگ‌ ریزه) را بگیرند و از بقیه جدا کنند و دو تا دو تا بشمرند. در پایان، اگر تعداد فرد، باقی ماند استخاره خوب است و اگر عدد زوج باقی ماند استخاره خوب نیست.

 

در ادامه به توضیح برخی از این فال های معروف می پردازیم.

 

فال حافظ

فال حافظ در بین ایرانیان

ایرانیان طبق رسوم قدیمی خود در روزهای عید ملی یا مذهبی نظیر نوروز بر سر سفره هفت سین، و یا شب یلدا، با کتاب حافظ فال می گیرند. برای این کار، یک نفر از بزرگان خانواده یا کسی که بتواند شعر را به خوبی بخواند یا کسی که دیگران معتقدند به اصطلاح خوب فال می گیرد ابتدا نیت می کند، یعنی در دل آرزویی می کند. سپس به طور تصادفی صفحه ای را از کتاب حافظ می گشاید و با صدای بلند شروع به خواندن می کند. کسانی که ایمان مذهبی داشته باشند هنگام فال گرفتن فاتحهای می خوانند و سپس کتاب حافظ را می بوسند، آنگاه با ذکر اورادی آن را می گشایند و فال خود را می خوانند.

فال حافظ

برخی حافظ را «لسان الغیب» می گویند یعنی کسی که از غیب سخن می گوید و بر اساس بیتی از شعر حافظ او معتقد است که هیچ کس زبان غیب نیست:

یکی از صنایع شعری ایهام است بدین معنی که از یک کلمه معانی متفاوتی برداشت می شود. ایهام در اشعار حافظ به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته. همچنین از مهم ترین خصوصیات شعر حافظ گستردگی مطالب ذکر شده در یک غزل اوست؛ به گونه ای که در یک غزل از موضوع های فراوانی حرف می زند. از طرفی هر بیت شعر حافظ نیز به طور مستقل قابل تفسیر است. این ویژگی های شعر حافظ باعث شده که هر کس با هر نیتی که دیوان حافظ را بگشاید و غزلی از آن را بخواند در مورد نیت خود کلمه یا جمله ای در آن می یابد و فرد فکر می کند که حافظ نیت او را خوانده و به وی جواب داده است. غافل از اینکه این ویژگی شعر حافظ است و در بقیه غزلیات او نیز کلمات یا جملاتی همخوان با نیت صاحب فال وجود دارد.

مردم ایران اقبال بسیار زیادی به دیوان اشعار حافظ نشان داده اند، چرا که حافظ را «لسان الغیب» و حافظ کل قرآن، و از سویی این دفتر شعر را برگرفته از اسرار قرآن و وی را واقف بر گنجهای پنهان الهی می دانند. خودش می گوید:

به ناامیدی از این در مرو بزن فالی

بود که قرعه دولت به نام ما افتد

یا در جایی دیگر:

از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش

زده ام فالی و فریادرسی می آید

 اولین فال چگونه و کی از دیوان حافظ گرفته شد؟

نخستین فال دقیقاً ساعاتی پس از مرگ حافظ گرفته شد. ادوارد براون در جلد سوم ?تاریخ ادبیات ایران? اشاره داشته است که پس از فوت حافظ، عده ای که کلام وی را قلب کرده بودند، او را تکفیر و از دفن او در گورستان مصلی جلوگیری کردند. برای حل مشکل تصمیم گرفتند با تفأل از کلام خود حافظ راهنمایی بگیرند و پس از آنکه کلیه غزلهای حافظ را نوشته و در سبدی ریختند، کودکی تفألی می زند و غزل شماره ۸۲ می آید، که به طرز عجیب و باور نکردنی پاسخ جماعت ریاکار را می دهد و گفته اند که از آن روز به وی لقب لسان الغیب داده اند، غزل شگفت انگیز چنین است:

کنون که می دمد از بوستان نسیم بهشت

من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت

مکن به نامه سیاهی ملامت من مست

که اگه است که تقدیر بر سرش چه نوشت؟

قدم دریغ مدار از جنازه حافظ

که گرچه غرق گناهست، می رود به بهشت

شرایط گرفتن فال

ایرانیان معمولاً در جشنها، شادیها، اعیاد و مناسبتهای خاص و یا برای نیتهای خاص و گرفتاری های شخصی به دیوان خواجه تفأل می زنند. نحوه آن نیز معمولاً با وضو و قرائت حمد و سوره و گرفتن دیوان در دست چپ و با حضور قلب، توسط دست راست باز می شود و اولین غزلی که از سمت راست صفحه می آید، البته از ابتدای غزل، مورد لحاظ قرار می گیرد. اولین بیت غزل بعد نیز شاهد یا تأئید کننده تفأل است. البته ناگفته نماند که روشهای متعدد دیگری برای اینکار وجود دارد که هر کس براساس اعتقادات قلبی خویش عمل می کند و هیچ روش مدونی ندارد.

درخصوص تفسیر نیز به حالات و وضعیت روحی- روانی، احساسی، عاطفی و باورهای صاحب فال بستگی دارد و به یقین هرگز نمی توان حکمی کلی صادر کرد؛ چرا که همان طور که گفتیم، کلام حافظ چند وجهی است. فال حافظ هیچ رابطه ریاضی ندارد، بلکه سر و کارش با دلهای مشتاق، مؤمن و روحانی مردم و خمیر مایه اش روح پاک و ملکوتی حافظ است.

بعضی با استناد به مسائل علمی، فال را رد می کنند.

فال گرفتن و ارتباط آن را با علوم امروزی

فال شبیه علوم خفیه است که وجود دارد، ولی قابل اثبات نیست. خیلی از پدیده های این جهانی نیاز به دلیل و اثبات ندارد و دانش و علم هم به تنهایی پاسخگوی همه نیازهای بشر نیست. در وجود بشر حسی وجود دارد که او را از فصلهای دانش و علم فراتر می برد و این احساس که نیاز زندگی بشر است، هر روز به آدمی گوشزد می کند که فقط علم و دانش برای تنگناهای زندگی کافی نیست، بلکه ایمان، توکل، صبر و عشق هم لازم است.‏

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست

راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش

اما از لحاظ علمی، امروزه روانشناسان معتقدند که با تصویرسازی ذهنی مثبت می توان تحولات عمیق در خود ایجاد کرد. امروزه با مهندسی صحیح بر ذهن و تصویرسازی مثبت از طریق اندیشه های والای حافظ می توانیم با امید، آرزو، عشق، محبت، مروت، مدارا و… موجب تغییر و تحول در خود شویم.

البته هرگز با فال، مسئولیت و وظیفه خطیر انسان که در قرآن به آن اشاره شده است، از گردن او ساقط نمی شود. حافظ فقط یک واسطه است برای شناخت خود و دستیابی به کرامات انسانی و انجام تعهدات ما در برابر خدا و خلق خدا و تلاش همیشگی انسان در راه کمال.‏

ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید

هم مگر لطف شما پیش نهد گامی چند

علت محبوبیت حافظ

حافظ از بزرگ ترین سخنوران تاریخ ایران زمین است که به جرأت می توان گفت دیوان وی پس از قرآن، پرمخاطب و پرتیراژترین دفتر شعر و ادب و کتاب مردم ایران است. امروز پس از ششصد سال که از خلق این اثر می گذرد، هر روز حرف، سخن و اندیشه ای تازه برای همگان دارد. از نگاه ارتباطی، دو رکن مهم و اساسی در علم ارتباطات، مخاطب و دیگری پیام است.

راز ماندگاری، تأثیرگذاری، تازگی و جادوگری کلام خواجه حافظ نیز در همین دو نکته نهفته است:

اولاً، مخاطب در شعر حافظ بسیار گسترده و متنوع است که دیگر کتابهای ادبی چنین ویژگی منحصر به فردی ندارند.‏ پیامی و کلامی دارد، روی سخن او با همگان است، دعوتنامه حافظ برای همه انسانها از هر نژاد، رنگ و مذهب است. همه افراد متفاوت و بعضاً متناقض آن را می خوانند و جالب آنکه تعابیر متضادی هم از آن در پاره ای موارد می کنند. به همین دلیل مرور زمان آن را دچار کهنگی نکرده است.

ثانیاً، پیام در کلام و شعر حافظ بسیار متنوع و وسیع و در عین حال ساده، چندوجهی و همه فهم است. برخلاف نظریه برخی تئوری پردازان و تعدادی از علاقمندان که تصور می کنند وجوه شاعری حافظ بر اندیشه های او برتری دارد، حافظ اندیشمندی متفکر و دارای اندیشه ها و افکاری قابل بحث و مهم در همه ابعاد زندگی بشر است. دیوان حافظ فقط دیوان شعر نیست و وجوه مختلفی از مهم ترین مسائل زندگی و حیات و اجتماعی بشر را در خود جای داده است.

او درباره زندگی، اجتماع، سیاست، عشق، عرفان، آزادگی، صبر و تحمل، مدارا، دنیا، آخرت، خدا، جبر، اختیار و صدها مسئله مهم در زندگی سخن گفته است و آدمی بیشترین شباهت و هم ذات پنداری را با وی حس می کند، به قول خودش:‏

عاشق و رند و نظر بازم و می گویم فاش

تا بدانی که به چندین هنر آراسته ام

راز فال حافظ چیست؟

بهاءالدین خرمشاهی ( نویسنده، مترجم، روزنامه‌نگار، طنزپرداز، فرهنگ‌نویس، شاعر و استاد دانشگاه ایرانی است. وی تألیفاتی در حافظ‌شناسی و تفسیر اشعار او دارد.) با اشاره به اینکه بیشتر وقت‌ها فال‌هایی که از دیوان حافظ گرفته می‌شود با ارتباط معنایی عجیبی همراه می‌شود، گفت راز فال حافظ این است که حافظ نظر کرده است، او به مردم ایران نظر دارد و مردم به او نظر دارند و خدا به هر دو.

او درباره مضمون هم گفت: مضمون به جهان شعر باز می‌گردد و معنا به زندگی واقعی مربوط است. حافظ به معنا بیشتر پرداخته و بسیار با ما حرف زده است؛ بیش از هر کسی، اما نه به اندازه سعدی.

این حافظ‌شناس در ادامه درباره فال حافظ و پژوهشی که در این باره انجام شده هم گفت: نمونه‌های بسیاری هست که فال حافظ گرفته می‌شود، و شعرهایی بسیار نادر از حافظ بسیار مرتبط با موضوع می‌آید، راز فال حافظ نظرکردگی اوست. حافظ نظر کرده است، او به مردم ایران نظر دارد و مردم به او نظر دارند و خدا به هر دو.

او همچنین با اشاره به گفتمان‌های شعر حافظ، گفت: اعتقاد به آخرت، اعتقاد به معاد، طنز از گفتمان‌های شعر حافظ است، اما طنز موضوع و روش شعر او هم هست، او طنز را به چند شیوه به کار می‌برد؛ سر به سر گذاشتن با معشوق، سر به سر گذاشتن با احترام مقدسات دینی مثل تسبیح که بیشتر با طریقت انجام می‌شود و نه شریعت چون سریعت مقدس است.

خرمشاهی اضافه کرد: باده‌ستایی، عشق، عرفان، اخلاق و اخلاقیات، پندپذیری و پند ناپذیری، استغنا، جبرگرایی و تسلیم به رضا، بی‌اعتباری به جهان، توکل و حق‌شناسی از مباحث‌ مهم شعر حافظ است.

فال تاروت چیست و چگونه انجام می شود؟

فال تاروت یکی از سرشناس ترین نوع های طالع بینی و فال گیری هست که در فضای مجازی نیز به وفور از آن نقل میشود و انجام می‌گردد. یکی از قدیمی‌ترین روش‌های پیشگویی یا الهام بخشی در تاریخ، تاروت بوده هست. از کارت های فال تاروت نه تنها برای پیش بینی و آینده بینی بهره گیری می شده هست بلکه برای تربیت نفس آدمی هم مورد بهره گیری بوده هست.

یکی از قدیمی‌ترین روش‌های پیشگویی یا الهام بخشی در تاریخ، تاروت بوده هست. تاروت در قبل اکثر مورد دقت اشراف و ثروتمندان بود زیرا دسترسی به پیشگوی مسلط در زمانی که حاکمان آن را ممنوع کرده بودند پرهزینه و سخت بود. امروزه نیز افرادی که به تاروت تسلط داشته باشند نادرند و یا هزینه‌های زیادی را دریافت می کنند.

گرچه در ایران فال تاروت چندان شناخته شده نیست روشها برای پیش بینی آینده بهره گیری از کارت های فال تاروت اعم از فال تاروت کبیر و فال تاروت صغیر می باشد که از روشهای باستانی و قدیمی شمرده می‌شود. دیدنی هست بدانید که از کارت های فال تاروت taroot نه تنها برای پیش بینی و آینده بینی بهره گیری می شده هست بلکه برای تربیت نفس آدمی هم مورد بهره گیری بوده هست.

فال انبیا چیست؟

یکی از فال‌های سرگرم کننده برای ایرانی‌ها فال انبیا است که در آن شما نتیجه فال خود را با توجه به یکی از انبیا الهی شامل حضرت آدم، حضرت ابراهیم، حضرت ادریس، حضرت اسحاق، حضرت اسمائل، حضرت الیاس، حضرت ایوب، حضرت خضر، حضرت داوود، حضرت زکریا، حضرت سلیمان، حضرت شعیب، حضرت شیث، حضرت صالح، حضرت عیسی، حضرت محمد، حضرت موسی، حضرت نوح، حضرت هارون، حضرت هود، حضرت یحیی، حضرت یعقوب، حضرت یوسف و حضرت یونس و جمله منتسب به این بزرگواران خواهید دید.

 

نظر اسلام در مورد فال چیست؟

در اسلام و در حدیث آمده است که پیامبر گرامی اسلام (ص)، فال نیکو زدن را توصیه می فرموده اند و طیره را مکروه دانسته اند، به علت اینکه طیره مایه ناامیدی، بدبینی و بدگمانی بوده و در مقابل، فال نیکو و خوب، نشانه امیدواری و کامروایی در زندگی است. در اسلام استخاره یعنی طلب خیره (بر وزن جیره) به معنای با خدا مشورت کردن و طلب تقدیر خیر کردن رواج داشته است.

علم به امور مربوط به آینده، یکی از انواع علم غیب است که در قرآن منحصر به ذات خدای متعال شده است و تنها کسانی که خدای متعال بخواهد، می توانند از آن بهره هایی ببرند. حتی قرآن از زبان پیامبر (ص) احاطه و اشراف به علوم غیبی را نفی می کند و پیامبر (ص) می فرماید که اگر علم غیب داشتم، اوضاع و احوالی متفاوت می داشتم:

«قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی‏ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ ما مَسَّنِیَ السُّوءُ[اعراف/۱۸۸] بگو: «من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند) و اگر از غیب با خبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مى‏ کردم، و هیچ بدى (و زیانى) به من نمى ‏رسید.»

البته شکی نیست که در مواردی خدای متعال علم غیب را به برگزیدگانش می دهد. اما ایا طالع بینان مدعی اخذ علم غیب از خدا هستند یا می گویند که آن را از وضعیت ستارگان می فهمند؟

«عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‏ غَیْبِهِ أَحَداً * إِلاَّ مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُول[جن/۲۶ و ۲۷] داناى غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمى ‏سازد * مگر رسولانى که آنان را برگزیده»

باید در نظر داشت که در منطق قرآنی حتی جنیان نیز اشرافی بر غیب ندارند. بعد از رسالت حضرت خاتم (ص) که از آسمان ها منع شدند:

«وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدیداً وَ شُهُباً[جن/۸] و اینکه ما آسمان را جستجو کردیم و همه را پر از محافظان قوىّ و تیرهاى شهاب یافتیم.»

و قبل از آن نیز، داستان مرگ حضرت سلیمان و عدم اطلاع جنیان از آن روشن کرد که آنها اهل اطلاع از غیب نبوده اند:

«فَلَمَّا قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى‏ مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّهُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ما لَبِثُوا فِی الْعَذابِ الْمُهینِ[سباء/۱۴] (با این همه جلال و شکوه سلیمان) هنگامى که مرگ را بر او مقرّر داشتیم، کسى آنها را از مرگ وى آگاه نساخت مگر جنبنده زمین [موریانه‏] که عصاى او را مى ‏خورد (تا شکست و پیکر سلیمان فرو افتاد) هنگامى که بر زمین افتاد جنّیان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند در عذاب خوارکننده باقى نمى ‏ماندند!»

حدیثی: 

خطبه ۷۹ نهج البلاغه، بیان موضع امام علی (ع) در مقابل اظهار نظر یک ستاره شناس است:

(به هنگام حرکت براى نبرد با خوارج، در ماه صفر سال ۳۸ هجرى، شخصى با پیشگویى از راه شناخت ستارگان گفت: اگر در این ساعت حرکت کنید، پیروز نمى‏شوید و من از راه علم ستاره شناسى این محاسبه را کردم)

امام فرمود: گمان مى ‏کنى تو از آن ساعتى آگاهى که اگر کسى حرکت کند زیان نخواهید دید، و مى ‏ترسانى از ساعتى که اگر کسى حرکت کند ضررى دامنگیر او خواهد شد.

کسى که گفتار تو را تصدیق کند، قرآن را تکذیب کرده است، … اى مردم، از فرا گرفتن علم ستاره شناسى براى پیشگویى ‏هاى دروغین، بپرهیزید، جز آن مقدار از علم نجوم که در دریا نوردى و صحرا نوردى به آن نیاز دارید، چه اینکه ستاره شناسى شما را به غیب گویى و غیب گویى به جادوگرى مى ‏کشاند، و ستاره شناس چون غیب گو، و غیب گو چون جادوگر و جادوگر چون کافر و کافر در آتش جهنم است.

نظر مراجع درباره فال بینی چیست؟

آینده نگری ،فال بینی و پیشگویی از آینده در شرع اسلام چه حکمی دارد؟آیا پول دادن برای آن جایز است؟این سوالی است که شاید اگر درباره پاسخ آن تا به امروز اطلاع رسانی صحیح صورت می گرفت ،بسیاری از قشر مذهبی کشور از گزند کلاهبردارن و سود جویان در امان نگه می داشت ،اما متاسفانه در این زمینه تا کنون اقدام جدی صورت نگرفته است .

نظر چند تن از مراجع تقلید در این باره به نقل از برنا به شرح زیر است:

رهبر انقلاب اسلامی :

اخبار به کذب جایز نیست و پول در مقابل آن صورت شرعى ندارد.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی:

دعانویسی و فال گیری حرفه ای جایز نیست و رجوع به آنها حرام است و پول گرفتن در برابر این کارها جایز نیست.

حضرت آیت الله سیستانی:

شرعا اعتبار ندارد و اگر منفعت عقلایی داشته باشد، پول دادن اشکال ندارد.

حضرت آیت الله وحید خراسانی:

کهانت حرام بوده و کسب درآمد از این راه حرام است. کهانت عبارت است از خبر دادن از امور غیبیه به نحوه ای که دیگران گمان می کنند که بعضی از اجنه به این شخص خبرها را می دهند.

با توجه به نظر مراجع تقلید قضیه کاملا روشن است و مشهود است که علاوه بر روانشناسان و جامعه شناسان ،مراجع تقلید نیز معتقدند که فال بینی و رمالی جایز نیست.

 

اثر فال چیست؟

فال چیزی یا مطلبی را به نیکی و به سود خود تعبیر و تفسیر کردن است، یا به بدی و به زیان خود پندار نمودن. مثلاً آدم مریض از کسی بشنود. ای سالم، و این را به فال خوب بگیرد و خوش باشد و امیدوار به بهبودی پیدا می کند، یا کسی از دیدن چیزی ناراحت شود و آن را به فال بد بگیرد و به ضرر خویش تغییر کند.

رسول خدا(ص) فال نیک را دوست و فال بد را دشمن می داشت و می فرمود: “الطّیره شرک؛ اعتقاد به تأثیر فال بد شرک به خداوند است. لذا انسان نباید معتقد به تأثیر فال بد باشد و نباید فال بد زند. یکی از ترس‏های زیان بخش و غیر واقعی، ترس از فال بد است که موجب عوارض نامطلوب روحی می شود. دین مقدّس اسلام با این عقیده غلط و خرافی به شدّت مبارزه کرده، تا جایی که اعتقاد به تأثیر فال بد را شرک دانسته است.

علی(ع) فرمود: “فال بد یک امر حقیقی و واقعی نیست”.

امام صادق(ع) می فرماید: تأثیر و بی تأثیری فال بد در روان آدمی تابع وضعی استکه آن را در نهاد خود قرار می دهید. اگر سست و ناچیزش بدانی سست و ناچیز خواهد بود. اگر آن را یک امر واقعی و مهم پنداری، اثرش در تو هم شدید خواهد بود، چون انسان وقتی مثلاً طنابی را خیال کند مار است، به همان اندازه می ترسد که از مار واقعی می ترسد. و اگر اصلاً به فال بد ترتیب اثر ندهی و آن را غیر واقعی بدانی، هیچ و بی اثر خواهد بود. خلاصه فال بد واقعیت ندارد و اثرش بسته به چگونگی برخورد انسان با فال بد دارد. اگر آن را بی خود و بی اثر و زاییده تخیّلات باطل دانست، همان طوری که اسلام فرموده است، به کلی باطل و بی اثر خواهد بود. فال بد در قوانین نظام افرینش اصلاً منشأ اثر نیست و نمی تواند حادثه نامطلوبی بیافریند. کسانی که بدان معتقد نیستند آسوده خاطرند و کم‏ترین تأثر فکری از فال بد را ندارند. ولی کسی که جاهلانه به آن معتقد باشد فکر و روح خود را مختل و نگران کرده است (محمد تقی فلسفی، جوان، ج ۲، ص ۱۷۷ تا ۱۷۹؛ مصطفی حسینی دشتی، معارف و معاریف، ماده فال).

فال تاروت

آیا فال صحت دارد ؟

نخستین سئوالی که در این مقوله مطرح است این است که اصولاً چرا در میان انواع و اقسام فال ها و ادوات و ابزار پیش گویی مساله فال قهوه تا این حد فراگیر شده و در سطح جهانی مورد توجه قرار گرفته است؟با سایت آسمونی همراه باشید

به نظر می رسد این فراگیر شدن دلایل متفاوتی داشته باشد. اما به یقین یکی از مهم ترین دلایل شیوع و گسترش این نوع فال گیری و پر مخاطب شدن آن، دسترسی آسان به ابزار و آلات آن و آسانی انجام کار در این نوع فال گیری است. تمام هزینه تشکیل چنین بساطی یک فنجان قهوه است که در هر کجای دنیا یافت می شود و تنها مقدمه ورود در این عرصه این خیال پردازی های خوردن قهوه و برگرداندن تفاله فنجان روی نلبکی است که به طور طبیعی موجب ایجاد اشکال و تصاویری روی سطح داخلی فنجان خواهد شد.

برخلاف روش های سنتی مانند رمالی و دعانویسی و احضار روح و …در بسیاری از موارد نیازمند ادوات و ابزار و فضای خاص و توانایی انجام برخی رفتارها و حرکات ویژه است که از عهده هر کسی برنمی آید.

به علاوه نفس برخی از کارهای سنتی آن قدر با خاطرات بد و مکان های کثیف و آلوده و حوادث مشمئز کننده همراه است که انسان متمدن و امروزی از ورود در آن حوزه پرهیز دارد و برای چند زن غربی یا غرب گرای شرقی دور هم نشستن بر مبل های تشریفاتی و دور میز عسلی های کوچک و قهوه ساختن و خوردن و بعد در عالم خیال پردازانه به گفتگوهای توهم آلود پرداختن به هیچ وجه چندش آور و به تعبیر متداول، بی کلاس نیست. در حالی که هیچ انسان تحصیل کرده ای معمولاً حاضر نمی شود به عنوان رمال و جن گیر یا مانند آن دست به کارهای متداول در این حوزه بزند.

از طرف دیگر عناوینی چون رمالی و جن گیری و … در زمره عناوین مجرمانه در بسیاری از کشورها و در قوانین جزایی ملل محسوب می شود در حالی که عنوان فال قهوه گیری چندان داخل در این مجموعه محسوب نمی گردد.

درستی یا نادرستی؟!

با وجود همه مباحث علمی و حساب و کتاب های عقلایی باز هم حقیقت آن است که نمی توان درستی برخی از پیشگویی های این فال گیران را انکار کرد و بسیار دیده شده که این افراد به نکات بسیار درستی و واقعی اشاره می کنند. با وجود این نتایج درست و واقعی چه می توان گفت؟

در پاسخ به این امر، هم نوعی تحلیل عقلی پاسخ گو است و هم تجربه های متعدد افراد و نتایج آماری مراکز قضایی و جنایی.

اولاً باید گفت که در مساله فال گیری و پیش گویی و مانند آن که خود نیز هنری است و مهارت انجام صحیح آن در نزد هر کسی نیست برخورد زیرکانه و روان شناسانه بسیار بسیار مهم است. مثلا در مورد یک دختر جوان هر تصویری وجود داشته باشد به یقین شبیه یک مرد رؤیایی است که سوار بر اسب می خواهد به خواستگاری او بیاید. اما مانعی بزرگ بر سر راهش وجود دارد و …

در حقیقت نکته دقیق این شیوه آن است که مراجعه کنندگان به فال گیران غالباً افراد دارای مشکل و دغدغه و بسیار حساس نسبت حوادث و خطرات و مشکلات احتمالی هستند و این دغدغه ها هم معمولاً از چند مورد خاص و معین خارج نیست.

به عنوان مثال به احتمال بالای ۹۰ درصد یک دختر جوان عاشق پسر جوانی است یا به او اظهار محبت شده و او در تصمیم گیری در این خصوص مردد است و به شکل کاملاً طبیعی موانع و مخالفین جدی در خانواده دو طرف وجود دارد و یا مشکلات گوناگون مالی و اجتماعی و …نمی گذارد که عشق به سرانجام برسد و مسلماً در این میان چند جمله ساده و کوتاه جناب فال گیر، زدن در خال و بیان حقیقتی است که به جز خدا و طرف مقابل کسی از آن خبر نداشت.

ثانیاً فال گیران در این جلسات مطالب و نکات متعدد و متنوعی را به شکل چند گزینه ای مطرح می کنند که احتمال درستی یکی از آن ها بسیار بالاست.

مثلاً می گویند:«در مدت بسیار کم آینده یک پسر که به تو خیلی نزدیک است به خواستگاریت می آید. حالا یا از بستگان نزدیک است یا همسایگان نزدیک و یا یکی از همکاران یا همکلاسی ها که خیلی به تو نزدیک است و …» مسلماً دختر دم بختی که جمال و کمالی هم دارد و در موقعیت ازدواج است، خواستگاران متعددی هم دارد که همه آن ها یا لااقل اکثر آنها در یکی از عنوان های یاد شده می گنجد و کافی است که در همان ماه کسی به این دختر اظهار علاقه کرده پیشنهاد خواستگاری بدهد. با این فرض به یقین فال گیر داستان تبدیل به اسطوره ای شده که حرفش رد خور ندارد!

یک حالت روانی

نکته بسیار دقیق دیگر در این داستان این است که در علم روان شناسی گفته می شود که انسان مخصوصاً در موقعیت های خاص روحی و روانی مانند وضعیت درگیری با برخی مشکلات، چنان به دنبال راه حل و چاره جویی است که در موقعیت اعتماد به برخی افراد تنها به نکات مثبت توصیه های آنان توجه می کند و مثلاً وقتی زن فال گیر به چند نکته اشاره می کند که تنها یکی از آن ها به واقعیت نزدیک است، همان نکته در ذهن فرد برجسته شده و باقی می ماند، اما نکات و احتمالات متعدد دیگر که هیچ ربطی به واقع نداشتند کاملاً فراموش می شوند.

اگر با افرادی که اهل مراجعه به این فال گیران هستند مواجه شوید، معمولاً این تعبیر را می شنوید که «هرچی گفت عین حقیقت بود و مو لای درزش نمی رفت» اما اگر قدری پی گیر شوید یا خود فرد تا حدودی منصف باشد و زیاد جوگیر نشود می گوید «هرچند برخی از مطالبی که گفت درست نبود، اما انصافاً برخی از مطالب عین واقعیت بود». این نکته دقیقاً یعنی همان مطلب روانی مورد نظر، یعنی بزرگ نمایی ذهنی یک احتمال نزدیک به واقع و فراموشی نکات متعدد غیرواقعی.

در نتیجه همان موارد محدود نزدیک به واقع در ذهن فرد بزرگ می شود و مابقی هم به شکلی مبهم باقی می ماند، یا فراموش می شود و یا فرد انتظار رخ دادن آن ها را می کشد. اما بعد از مدتی می فهمد که چنین چیزی صحیح نبوده و این ادعا به واقعیت نپیوسته که دیگر تاثیری در نتیجه گیری و جمع بندی ندارد.

نباید از یاد برد که معمولاً فال گیران به خاطر کثرت مراجعه کنندگان، کاملاً احتمالات متناسب با هر فرد را می شناسند و از حرکات و تغییرات در چهره یا تایید و تکذیب احتمالی فرد می فهمند که در ادامه چه باید بگویند تا گفته هایشان به واقعیت نزدیک شود و کافی است که وقتی به زبان می آورند که «یک زن حسود در بین نزدیکان داری» و مشتری متوهم هم ناخواسته می گوید «ای گفتی، خواهر شوهرمه» دیگر به طور طبیعی هر فال گیر آماتوری هم می داند که در ادامه چه بگوید و چه نسخه ای برای زن مال باخته بپیچد!

تجربه ای تلخ

مهم تر از همه موارد بالا، نتایج تحقیقات مراکز جنایی و قضایی کشور است که نشان می دهد برخی از این افراد به طور کاملا حساب شده از طریق برخی واسطه ها از مشکلات اصلی فرد مطلع می شوند و سررشته اصلی را به دست می آورند. مثلاً کافی است که فال گیر بداند مشکل اصلی این مشتری خاص مشکلات مالی یا رفتاری همسر یا اموری دیگر است و همین اطلاعات کوچک که معمولاً زنان به راحتی آن را به دیگران منتقل می کنند و در هر جمع زنانه ای وقتی سفره دل شان را باز می کنند به آن ها اشاره می کنند، کلید موفقیت فال گیران است.

ابزار این انتقال اطلاعات هم این است که اکثر فال گیران توسط دوست و آشنا معرفی می شوند و این واسطه های اجیر شده یا غافل از همه جا، وقتی با زنی که مشکلات خود را مطرح می کند مواجه می شوند، می گویند که من کسی را می شناسم که چنین و چنان می کند و بعد هم برای نوبت گرفتن با فال گیر تماس می گیرند و خواسته یا ناخواسته مشکلات فرد را بازگو می کنند و ادامه داستان هم روشن است.

وقتی فرد مشتری بدبخت برای اولین بار پیش فال گیر می رود چیزهایی را می شنود که به تعبیر خودش «عین واقعیت بود، در حالی که برای اولین بار بود که همدیگر را می دیدند و او هم قبل از فال گیری از مشکلاتش هیچ بر زبان نیاورده بود.»

روشن است که پس از این، تنها چیزی که باقی می ماند اعتماد کامل و صد در صد به این فرد و نسخه هایی است که می پیچد.

نکته ای دقیق

با وجود همه آن چه گفته شد، ممکن است فردی ادعا کند که ما هم همه این موارد را قبول داریم؛ اما با فرد خاصی مواجه شدیم که در موارد متعدد هرچه گفت عین حقیقت بود و به ریزترین نکات و ظرایف اشاره کرد که در عالم واقع صد در صد رخ داد و هیچ جای انکار و تردیدی باقی نگذاشت!

در مورد این ادعای خاص اگر فرض را بر صحت و درستی آن بگذاریم باید گفت تنها احتمال قابل قبول و منطقی در این مساله آن است که این فرد از ابزار و راهکاری دیگر برای نتیجه گیری بهره می برد ولی فال قهوه را بهانه ای برای طرح ادعاهایش قرار می دهد. در واقع شیوه ظاهری رسیدن او به پاسخ، فال قهوه است اما واقعیت چیز دیگری است.

توضیح مختصری که در این مورد می توان داد این است که به یقین علوم مشخصی از گذشته تا حال در بین برخی از خواص مطرح بود که به واسطه آن ها می توان به پاسخ دقیق برخی از سئوالات رسیده و از بعضی ناشناخته ها آگاه شد. علومی مانند، جفر، رمل و … از این قبیلند که هرچند عالمان حقیقی به همه جزئیات و رموز این علوم بسیار کم و نادرند، اما برخی از افراد چیزهای مختصری را در این خصوص می دانند و از آن استفاده می کنند و در نتیجه ممکن است برخی از افرادی که به ظاهر با فال قهوه گرفتن به برخی از جزئیات مخفی و پنهان اشاره می کنند در واقع از طریق این علوم یا راه هایی مشابه به این امور پی می برند. اما فال گیری و قهوه و مانند آن را بهانه و ابزاری ظاهری قرار می دهند تا گرفتار برخی پیامدها و محکوم به برخی تخلفات نشوند.

نکته پایانی

نباید از یاد ببریم که اسلام دین تعقل و اندیشه است و ما معتقدیم که سرنوشت انسان نه در کارت های رنگارنگ تاروت و نه در صفحه های برنجی با تصاویر عجیب و غریب و نه در بین تفاله قهوه رقم نمی خورد و این خود ما هستیم که سرنوشت خود را آن گونه که خواهد بود با اعمال و رفتارها و تصمیمات مختارانه مان رقم می زنیم و البته اراده خداوند و قضای او هم در بالاتر از هر اراده و عزمی بر همین امر تعلق گرفته است. پس چه بهتر که زندگی مان را از مدار عقلانیت و شریعت خارج نسازیم و به سمت بیراهه های خطر نکشانیم.