خیام، چند رباعی و صد پند
خیام فیلسوف ستاره شناس ریاضیدان و رباعی سرای ایرانی هم دوره ی سلجوقیان است در زمان حیاتش هیچ گاه به عنوان یک شاعر نامی مطرح نبود و بسا رباعیاتش در میان کارنامه پربار علمیش گم بود ام گذر زمان ورق را برگرداند. در اشعارش دائم گنج اکنون را فریاد میزند و غنیمت شمردن حال را به زیبا ترین شکل یادآور میشود. شاید اگر بخواهیم تمام رباعیاتش را در یک جمله خلاصه کنیم، لایق ترین جمله این باشد:
این اولین و آخرین فرصت برای زندگی کردن است، خوش باش .
خیام اگر ز باده مستی خوش باش *** با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است *** انگار که نیستی چو هستی خوش باش
………………………..
ایام زمانه از کسی دارد ننگ *** کو در غم ایم نشیند دلتنگ
می خورتودرآبگینه بت ناله و چنگ *** زان پیش که آبگینه آید بر سنگ
…………………………..
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن *** فردا که نیامده است فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن *** حالی خوش باش و عمر بر باد مکن