زیبا شعری از آقای کیوان شاهبداغی را با هم می خوانیم:


نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی…
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند…
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز

« ادامه این شعر را در پایین صفحه، در بخش نظرات، از دیدگاه خانم معصومه بخوانید»