موشک‌های هواپرتابی که از زیربال هواپیماهای جنگی یا عرشه ناوها پرتاب می‌شوند یا موشک‌های غول آسایی که از سیلوهای زمینی با دود آتش فراوان به سوی آسمان اوج می‌گیرند مشهورترین تصویر تسلیحات هدایت شونده امروزی هستند. در این میان کمتر پیش می‌آید کسی به نیمه خاکی‌تر دنیای تسلیحات نظری بیندازد. توپ‌ها را می‌توان قدیمی‌ترین تسلیحات امروزی دانست؛ تسلیحاتی فراموش شده که برخلاف بسیاری از تسلیحات مدرن همچنان دردسرهای خاص خود را دارند. آتش بار توپخانه معمولا کار پرزحمت و پیچیده‌ای است؛ خصوصا آنکه هدف‌گیری توپ به دقت و محاسبات زیادی دارد تا گلوله توپ با کمترین ضریب خطا به هدف بخورد. به لطف تکنولوژی‌های جدید گلوله‌های توپ می‌توانند مثل راکت‌ها و بمب‌های هدایت‌پذیر مسیر مستقل خود را به سوی اهداف از پیش تعیین شده بپیمایند؛ هرچند این تکنولوژی پیچیدگی و دردسرهای خاص خودش را هم دارد.

 

گلوله‌های هدایت‌شونده چیز جدیدی نیستند. درحقیقت پیدایش این تکنولوژی به چندین دهه قبل بازمی‌گردد. برای دهه‌ها توپخانه، آتش بار نه‌چندان دقیقی بود که برای کوبیدن مواضع حریف یا به‌عنوان آتشبار ضدهوایی (در کالیبرهای پایین) استفاده می‌شد. در این میان پیدایش توپ‌های خودکششی یا همان هویتزرها نقش پر رنگی در توسعه کارایی آنها داشت. با این حال تغییری در نقش سنتی آنها به وجود نیاورد. از اواسط جنگ سرد رفته‌رفته با هرچه پررنگ‌تر شدن بمب‌های هدایت شونده، هواپیماهای جنگی وارد رقابت با توپخانه‌ها در میادین نبرد شدند؛ رقابتی یک طرفه که برنده آن از پیش مشخص بود. بمب‌های هواپرتاب باوجود هزینه بیشتر استعداد و توان بیشتری داشتند.
برای مثال یک بمب هوا پرتاب استاندارد کوچک مثل MK-82 آمریکایی یا FAB250 روسی با ۵۰۰ پوند وزن و ۹۰ کیلوگرم تریتونال (ترکیبی از ۸۰درصد تی‌ان‌تی و ۲۰درصد پودر آلومینیوم که در مهمات گوناگون مانند بمب‌های هواپیما به کار می‌رود) در صورت تجهیز به سیستم هدایت هوشمند به راحتی پنج برابر قوی‌تر از آتش متعارف یک توپ قدرتمند ۱۵۵ میلی‌متری و ۱۵ بار قدرتمند‌تر از آتش توپی ۱۰۵ میلی‌متری است. با این حال نیروی هوایی همیشه مولفه‌ای در دسترس نبود؛ خصوصا به این دلیل که آتش بار یک توپ دوربرد به مراتب هزینه کمتری از هر سورتی پرواز و مهمات یک جنگنده سرنشین‌دار یا حتی بدون سرنشین داشت و همین برای بازگشت توپ‌ها به میدان تسلیحات سرنوشت‌ساز کافی بود.

مهمات هدایت شونده
گلوله‌های هدایت‌پذیر توپخانه در اواخر جنگ سرد با الهام از نسل دوم بمب‌های هواپرتاب لیزری به‌وجود آمدند. به این ترتیب سربازان در خطوط مقدم دیگر می‌توانستند به جای محاسبه مختصات، تنها با نشانه‌گذاری لیزری یک هدف، آتش مستقیم توپخانه را روی سر آن خراب کنند. گلوله‌های هدایت شونده با پرتو لیزر کنترل می‌شدند. این گلوله‌ها بیشتر مسیر پرتابی خود را مانند هر پرتابه دیگری بدون داشتن نقشی فعال در مسیر تعیین شده طی می‌کردند. به محض نزدیک شدن به هدف مکانیسم هدف‌گیری لیزری گلوله فعال می‌شد تا پرتو لیزر تابانده شده روی هدف را شناسایی کند و در صورت لزوم مسیر سقوط خود به سوی هدف را برای افزایش دقت اصلاح کند. اوایل، چنین سلاحی بیش از حد تخیلی به نظر می‌رسید. حتی نمونه‌های اولیه‌ای که در دهه ۸۰ طراحی شدند زیاد قابل اعتماد نبودند. مشکل اصلی درحقیقت خود ایده هدف‌گیری لیزری بود. این مهمات زیر آسمان صاف ضریب موفقیت بالایی دارند و هنوز در برخی کشورها از جمله کشور خودمان در خدمتند؛ اما کافی است هوا کمی ابری باشد تا دید جوینده لیزر گلوله به راحتی کور شده و هدف خود را گم کند؛ مشکلی که نظیر آن برای بمب‌های لیزری هواپرتاب نیز در دهه ۶۰ میلادی تجربه شده بود.
شرکت لاکهید مارتین با ساخت M712 اولین نسل مهمات هدایت پذیر توپخانه را معرفی کرد. مهمات ۱۵۵ میلی‌متری توپخانه‌ای با ۶۲ کیلوگرم وزن و برد بیش از ۱۶ کیلومتر که می‌بایست طبق دستورالعمل در شرایط هوای صاف و ابری استفاده می‌شد. این مهمات آن‌قدر گران بودند که سربازان حق نداشتند برای تمرین بیش از یک یا دو گلوله شلیک کنند. بیش از ۲۰ هزار گلوله توپ این مدل تولید شد؛ اما کمتر از یک دهم آنها در طول دو جنگ عراق و افغانستان به کار رفت. علتش هم قیمت بالای تمام شده و ریسک عملیاتی بود که تیم هدف‌گیری با آن مواجه بود. قرار بود کار هدف‌گیری را هواپیماهای بدون سرنشین انجام دهند که اوایل آن‌قدرها هم موفقیت آمیز نبود. پس از آمریکایی‌ها، روس‌ها هم مهمات ۱۵۲ و ۱۵۵ میلی‌متری خاص خودشان را تحت عنوان روانه بازار کردند؛ گلوله‌هایی که به لطف استفاده از کالیبر استاندارد ۱۵۵ میلی‌متری و امکان وارد کردن کد نشانه‌گذاری لیزری دنیای غرب یا شرق می‌شد روی تمامی توپ‌های ۱۵۵ استاندارد شرقی یا غربی مثل هویتزرهای‌ام ۱۰۹ یا‌ام ۱۱۴ استفاده شود. این گلوله‌های روسی می‌توانستند اهداف متحرکی با سرعت ۳۶ کیلومتر بر ساعت را هدف قرار دهند. شرکت روسی KBP سازنده این مهمات، همچنین بعدها گونه‌ای از خمپاره‌های هوشمند ۱۲۲ میلی‌متری لیزری را هم با عنوان Gran به بازارعرضه کرد.

Rus_Krasnopol
گلوله‌های دیجیتالی
از اواخر دهه ۹۰ قرن بیستم تلاش برای توسعه نسل جدیدی از مهمات هدایت شونده آغاز شد. خصوصا با فراگیر شدن استفاده از ماهواره‌های مکان نمای جهان (GPS) و تولید نسل جدید بمب‌های لیزری که از همین سیستم برای عملیات در تمام شرایط آب و هوایی استفاده می‌کردند، اوضاع در شرف تغییر بود.استفاده از چنین روشی چند مزیت و عیب بزرگ داشت. وابستگی به جی‌پی‌اس موجب می‌شد تا دیگر نیازی به هدف گیری لیزری نباشد؛ اما خطر پارازیت یا جنگ الکترونیک را افزایش می‌داد؛ به‌خصوص اگر علیه دشمنی پیشرفته‌تر از جنگجویان ساده کوهستانی استفاده می‌شدند. شرکت ری تیون آمریکا با معرفی M982 که اختصارا اکس‌کالیبور هم خوانده می‌شود نخستین نمونه از این مهمات را معرفی کرد. سلاحی که به گفته سازندگانش می‌توانست در فاصله تنها ۱۵۰ متری از نیروهای خودی بدون نگرانی از خطا استفاده شود. M982 Excalibur بیش از ۴۰ کیلومترکیلومتر برد داشت و ضریب خطای آن بین ۵ تا ۲۰ متر برآورد شده بود. آزمایش این سلاح در تابستان ۲۰۰۷ در عراق موفقیتی ۹۲ درصدی به همراه داشت؛ تا حدی که بیشتر گلوله‌های شلیک شده در فاصله ۴ متری از هدف خود به زمین می‌نشستند؛ اما قیمت تمام شده همچنان بالا بود.
قیمت هر یک از سه مدل اصلی اکس‌کالیبور بین ۵۳ تا ۸۰ هزار دلار، و این در حالی بود که یک گلوله ساده توپخانه تنها ۱۵۰۰ دلار قیمت داشت. همین مشکل کافی بود تا به جای این توپ‌ها، کیت‌های ارزان GPS را (به منظور هوشمند کردن مهمات ساده توپخانه) توسعه دهند. کیت‌های XM1156 تنها با قیمت ۳ هزار دلار نتیجه چنین تلاشی بودند. این کیت‌ها در حقیقت کلاهک ساده‌ای بود که بالچه‌های هدایت کوچکی را با یک گیرنده ماهواره‌ای روی بمب اضافه می‌کردند.

gunggg

نیزه پوسایدون
شاید بشود گفت هوشمند‌ترین گلوله توپخانه برای توپ‌های مدرن قرار بود برای نسل بعدی رزم‌ناو‌ها و ناوشکن‌ها تولید شود. این مهمات که توسعه آن بیش از یک دهه طول کشید قرار بود برای توپ‌های ۵ اینچی ناوشکن‌ها با برد ۱۲۰ کیلومتر توسعه داده شوند. گلوله‌های بلندی که ظاهر آنها بیشتر به راکت می‌مانست تا گلوله‌های یک توپ دوربرد. با این حال برنامه دیگری با عنوان LRLAP یا پرتابه حمله زمینی دوربرد که برای توپ‌های ۱۵۵ میلی‌متری ناو‌های جدید کلاس دی دی جی ۱۰۰۰ توسعه داده می‌شدند از خزان حاصل از لغو برنامه ناوهای نسل بعدی جان سالم به در برد. این گلوله‌های دراز و باریک با وزن ۱۰۲ کیلوگرم و سه متر طول بین ۱۴۰ تا ۱۹۰ کیلومتر برد دارند و به لطف استفاده از ترکیب GPS و INS (سیستم‌های ناوبری درونی مثل جیروسکوپ که بر مبنای اینرسی عمل می‌کنند) ضریب خطایی کمتر از ۵۰ متر دارند.
این اما آخرین گام در توسعه تسلیحات هوشمند نیست. در حال حاضر کشورهای زیادی در حال توسعه نسل جدیدی از مهمات هدایت شونده هستند و این یعنی موسیقی شوم توپخانه‌ها همچنان ضمیمه درگیری‌های آینده خواهد بود.

newsdsd