چگونه کودکمان را به ریاضی علاقه مند کنیم؟
فکر کنم همگی به این نکته واقف باشیم که فعالیت های ریاضی از سنین کم تاثیر زیادی بر افزایش قدرت حافظه دارد، و قطعا هر کسی دوست دارد که فرزند دلبندش با ریاضیات ارتباط برقرار کند. اما اینکه کودک چگونه به ریاضیات علاقه نشان دهد مسعله ایست که کمتر پدر و مادری قادر به حل کردن آن است.
آنچه بسیاری از افراد از آموزش ریاضیات می دانند این است که کودک در گوشه ای بنشیند و مسایل کتاب درسی و کمک درسی حل کند.
که البته کاملا هم اشتباه فهمیده اند!!!
بخشی از این اعتقاد به روش سنتی آموزش ریاضیات به مدارس ما مربوط می شود. ولی بخش دیگری از این اعتقاد مربوط به نگرش ما نسبت به مفاهیم ریاضیات است.
تحقیقات روانشناسی یادگیری در حیطه ی ریاضیات نشان می دهد که یادگیری کودکان در پیش از دبستان و بیشتر در خلال فعالیت های عملی(عینی به ذهنی) صورت می گیرد و تنها کار با مفاهیم مجرد این مفاهیم را در کودک درونی نمی سازد. آن هم در فضای پر استرس مدرسه.
می توان بسیاری از مفاهیم اساسی ریاضی را با کارهای معمولی روزانه در هم آمیخت، و از همان خردسالی آنها را به کودکان آموخت. در روشهای نوین آموزش تاکید بر آن است که به کودکان کمک کنیم تا خودشان فکر کنند و برای مسایل ریاضی راه حل هایی بیابند. با اجرای این ر%q^8ش، یادگیری کودکان بسیار سریع تر صورت می گیرد، و هر آنچه را که یاد گرفته اند بهتر بخاطر می سپارند. یادگیری زمانی که با شادی و لذت همراه باشد بهتر صورت می گیرد. به همین دلیل است که بر روش یادگیری از راه بازی و مسابقه، تاکید زیادی می شود.
برویم سراغ اصل مطلب؟
شما میدانید طبقه بندی چیست؟ طبقه بندی اشیا، فعالیت هر روزه ای است که کودکان به طور طبیعی آن را از همان خردسالی شروع می کنند. برای مثال، وقتی کودک مادر و یا شیشه ی شیر خود را می شناسد و یا سگ و گربه را از یکدیگر تشخیص می دهد و بین آنها فرق می گذارد، در واقع در ذهن خود نوعی طبقه بندی انجام می دهد.
کودکان ضمن کاوش در دنیایی که زندگی می کنند، نام اشیا و حیوانات را یاد می گیرند و آنها را بر اساس خواص معینی می شناسند. این خواص ممکن است رنگ، شکل، اندازه و یا یک طرز رفتار خاص باشد. کودک رنگ سبز درختان را می بیند و صدای «میو میو» گربه را می شنود و آنها را بر اساس صفات و خواصشان در گروه های مختلف «طبقه بندی» می کند. فراموش نکنیم که بزرگسالان نیز جهان فیزیکی را همراه با نوعی طبقه بندی مطالعه می کنند. برای مثال، حیوانات مهره دار را به پنج گروه پستانداران، پرندگان، خزندگان، دوزیستان و ماهی ها گروه بندی می کنند. کودک هم وقتی چیز جدیدی کشف می کند، باید آن را در ارتباط با اشیایی که پیش از آن کشف کرده است طبقه بندی کند. به عبارت دیگر، کودکان با انجام دادن این طبقه بندی ها، جهانی که در آن زندگی می کنند را بهتر می شناسند.
وقتی کودک چیزهای گوناگونی را وارسی می کند، آنها را به راه های مختلفی به یکدیگر مربوط می سازد و یا طبقه بندی می کند. برای مثال، بعضی از چیزهای دیگر «سنگین ترند»، بعضی چیزهای دیگر «بزرگترند» و بعضی اشیا هم همرنگ چیزهای دیگر هستند. اما گاه کودک به دلخواه، و حتی بر اساس روابط شخصی، چیزها را طبقه بندی می کند: «چیزهایی که دوست دارم با آنها بازی کنم» یا «چیزهایی که از آنها بدم می آید». کودک با انجام دادن این طبقه بندی ها، شور و شوق بیشتری پیدا می کند تا چیزها را از زاویه های مختلف مشاهده کند و آنها را در حالت های گوناگون تشخیص دهد. در اثر این فعالیت ها است که کودک، یک پرنده را هم از روبرو در زمین و هم وقتی در آسمان پرواز می کند می شناسد. در حقیقت کودک از طریق طبقه بندی، توانایی «این همانی» کردن را پیدا می می کند و جنبه های منطقی یکی بودن را می فهمد.
طبقه بندی یک بخش اساسی از تفکر ریاضی است. بسیاری از پدران و مادران یا مربیان و معلمان تصور می کنند که شمارش، اولین فعالیت ریاضی است که باید به کودکان آموخت؛ در حالی که اینطور نیست!!. اگر کودکی به کمک حافظه، فقط اسم اعداد را تکرار کند، ممکن است درک درستی از مفهوم عدد پیدا نکرده باشد. برای مثال، کودک هرگز نمی تواند از میان میوه ها ۳ تا سیب به ما بدهد؛ مگر آنکه تشخیص دهد سیب ها کدام اند و آنها را از بقیه ی میوه ها جدا کند، کنار هم بگذارد و در ذهن خود طبقه بندی کند. بنابراین، طبقه بندی پایه ای برای تفکر منطقی و ریاضی است.
کودک در چه سنی طبقه بندی را شروع می کند؟
از نظر روانشناسی، ساخت های ادراک حسی، برای حل مسایل طبقه بندی کافی است. به عبارت ساده تر، کودک به طور طبیعی از وقتی که اشیا را می شناسد شروع به طبقه بندی می کند. البته ما می توانیم طبقه بندی های آگاهانه تری را به کودک بیاموزیم. شروع این طبقه بندی های برنامه ریزی شده، کم و بیش از چهار سالگی است. برای مثال، مجموعه ای از شکل های مربع، دایره و مثلث را از مقواهای رنگی به رنگ های گوناگون و در اندازه های متفاوت ببرید و به کودکان بدهید. سپس از آنان بخواهید آنهایی را که مثل هم هستند را جدا کنند و پهلوی هم بگذارند. ممکن است کودکان قطعات «همرنگ» یا «همشکل» را کنار هم قرار دهند. معمولا آنها ابتدا با صفت رنگ و سپس بر اساس شباهت شکل طبقه بندی می کنند. طبقه بندی بر اساس اندازه هم اکثر اوقات بعد از طبقه بندی رنگ و شکل به انجام می رسد. تنها در پنج یا شش سالگی است که کودکان به مرحله ای می رسند که بتواند در بین بازی، معیار دسته بندی را فراموش کرده و یا تغییر دهند؛ اشیا را بر اساس شکل و یا رنگ و یا همزمان با هر دو صفت طبقه بندی کنند.