چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد…
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد چه نکوتر آنکه مرغی زقفس پریده باشد
پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند چه رها چه بسته، مرغی که پرش بریده باشد
من از آن یکی گزیدم که بجز یکی ندیدم که میان جمله خوبان بصفت گزیده باشد
عجب از حبیبم آید که ملول می نماید نکند که از رقیبان سخنی شنیده باشد
اگر از کسی رسیده است بدی بما بماند بکسی مباد از ما که بدی رسیده باشد
شاعر: صادق سرمد