در دوران حکومت‌های استبدادی، پادشاهان و ارباب قدرت، همواره در دستگاه خویش مردی مرفوع القلم نگاه می داشتند تا بتوانند حقایقی را که مردم عادی از ابراز ان بیم دارند به زیان هزل و ظرافت و در قالب شوخی و تمثیل و افسانه، به تعریض و کنایه و یا اشارات باز گویند.
کار اینگونه افراد هم به سود مردم و هم به نفع دستگاه حکومت بود. چه از طرفی دستگاه به وسیله ایشان از معایب و نقاط ضعف خویش و کارگزاران دولت و دربار باخبر می شد. و از سوی دیگر گفته های مسخرگان درباری تا حدودی نیز همان حرف هایی بود که از نهفتن آن دیگ سینه مردم و ستم دیدگان جوش می زد و چون می دیدند که مسخره‌ای یکی از رجال دولت را به تازیانه انتقاد تنبیه می کند و معایبی را که از کار و کردار وی ناشی شده و ستمی را که به خلق رسیده است به صراحت در برابر شاه و سایر رجال دولت باز می گوید، گفته های وی برای آنان مایه تسلی خاطر بوده، در حقیقت مسخره در این مقام زبان گویای مردم بود و طبقات محروم و محکوم وی را ترجمان خواسته های خویش می دیدند. به همین سبب است که اگر مقلدی در کار خویش ذوق و هنر کافی نشان می داد و گفته های او را از شائبه غرض و نقصان تملق و نفع پرستی و ریاکاری پیراسته بود، به زودی دهان به دهان نقل می شد و صورت مثل سایر به خود می گرفت.
مقلدان و مسخرگان به خلاف ظاهر بی قید و لاابالی خویش، اغلب مردمی حساس و صاحب دل و ضعیف نواز بوده اند وصفت حق طلبی و دفاع از عدل و درافتادن با ظلم و جور از خصوصیت های بارز ایشان بوده است. افسوس که گذشتگان کمتر به اهمیت اجتماعی این گروه و باری که از دوش جامعه بر میداشته اند توجه کرده اند و در نتیجه امروز منبع تحقیق در باب تقلید و مقلدان، همان ورایت های شفاهی مردم کوچه و بازار است.

کریم شیره ای
هیچ دربار استبدادی و هیچ دستگاه حکومت مطلقه و مرکز قدرت و خودکامگی بی چون و چرا، در هیچ زمان و مکانی، در شرق و غرب و شمال و جنوب، در عصر باستان یا قرن جدید، از وجود این مسخرگان خالی نبوده است.در دستگاه سلطان محمود غزنوی طلحک می زیسته و در دربار لویی چهاردهم تریبوله آمد و رفت داشته و در عصر ناصرالدین شاه قاجار نایب کریم معروف به کریم شیره ای با مسخرگی و تقلید، داد خود از کهتر و مهتر می ستانده است.

این بود منصب ترخانی نقل مستقیم از صحبت های دکتر محمد جعفر محبوب، استاد دانشگاه تهران در مقدمه کتاب مفید و قابل تامل «کریم شیره‌ای دلقک مشهور دربار ناصرالدین شاه».

در مطالب آتی به زندگی، مرام و لطایف کریم شیره‌ای خواهیم پرداخت. باشد که در روزگاری که ملانصرالدین مجهوالهویه که نه اسم و نه رسمی ایرانی دارد و چنین ژرف در فرهنگ ما نسوخ کرده با هنرمندان ایرانی جایگزین شوند.