شمپانزهها به هم چه میگویند؟ (اینفوگرافیک)
شاید پیشتر در این باره خوانده باشید، شاید هم شنیده باشید، شاید هم در مستندها دیده باشید، شاید هم از خلال فیلمهای علمی تخیلی (مثل کنگو یا سیاره میمونها) متوجه شده باشید که شمپانزهها و گوریلها و اورانگوتانها، توانایی یادگیری و استفاده از زبان اشاره ناشنوایان را دارند و میتوانند صحبتهای ما را به خوبی بشنوند و متوجه شوند و با زبان اشاره، پاسخهایی درست به سؤالهایی که از ایشان پرسیده میشود، بدهند. تعجبی هم ندارد، چون شمپانزهها (و در مرحله بعد، گوریلها و سپس اورانگوتانها) نزدیکترین شباهتهای آناتومیک، تکوینی و ژنتیکی را با ما انسانها دارند. در حقیقت توانایی استفاده از زبان، میان میمونهای بیدم، ویژگی مشترکی است و تمدن انسان نیز مرهون همین ویژگی میمونهای بیدم است. با وجود این که دانشمندان در پژوهشهای پیشین، متوجه شده بودند زبان اشاره بومی شمپانزهها، ویژگیهایی شبیه زبان انسانها دارد و حتی متوجه وجود فرهنگها و لهجههای مختلف میان شمپانزههای مناطق مختلف آفریقا شده بودند، اما صرف نظر از پژوهشگرانی که معنی بعضی از واژهها (یا علامتها) را در زبان شمپانزهها آموخته بودند، یا پژوهشهایی که نشان میداد استفاده از اشارات پیدرپی میان شمپانزهها، اهمیت گرامری دارد پیش از این، هیچ گروهی از انسانشناسان موفق به کشف راز زبان شمپانزهها نشده بودند.
اما اکنون پس از تحلیل هزاران علامت رد و بدل شده میان شمپانزهها وحشی، پژوهشگران دانشگاه سنآندروس تصور میکنند به پیشرفتی قابل ملاحظه در فهمیدن زبان این انسانریختها دست یابند و معنی دستکم ۶۶ حرکت مختلف آنها را متوجه شوند. به علاوه این نخستینباری است که میتوانیم با اطمینان بگوییم روش ارتباطی جانور دیگری، ساختاری مشابه «زبان» انسانها دارد. این اطلاعات برای بهبود درک ما از چگونگی تکامل زبان انسانی نیز اهمیت بسیاری دارد.
پژوهشهای پیشین نشان داده بود که میمونها، به ویژه میمونهای بیدم، قادرند تا اطلاعاتی از آوای جانوران دیگر به دست آورند، اما هرگز مشخص نبود که آیا این جانوران نیز از «صدا» برای رساندن معنا به هم دیگر استفاده میکنند یا نه؛ با وجود این، مدتهاست که میدانیم انسانریختها به جای آوا، از حرکات اشاره برای رساندن معنا استفاده میکنند و این اشارهها، از این جهت که به جز هشدار، دارای «معنا» نیز هستند، شباهت بسیار عمیقی به زبان انسانها دارند. برای مثال کوبیدن دو پا به زمین یعنی «میخواهم بازی کنم» و در آغوش کشیدن هوا، یعنی «بیا دوست شویم».
برخی از این اشارهها معنای مشخص و محدودتری دارند، مثلا تکهکردن برگ نشاندهنده تمایل به جفتگیری است، درحالی که برخی از این اشارات نیز معناهایی گسترده یا گنگ دارند؛ مثلاً گرفتن یک شمپانزه دیگر یعنی «بس کن»، «بیا روی کولم» یا «برو گمشو». به همین ترتیب ممکن است برای یک معنی، چندین اشاره مختلف استفاده شود.
یکی از محدودیتهای پژوهش کنونی این بود که تنها اشارات «امری» شناسایی شدند و احتمالا اشاراتی با معانی «خبری» و حتی «انتزاعی» نیز وجود دارند که منتظر کشف شدن، ماندهاند. به علاوه معانی گنگ برخی از این اشارات نشان میدهد بخشی از محتوای معنایی آنها را هنوز درک نکردهایم.
این پژوهش نه تنها نشاندهنده شباهتهای زبان انسانها و شمپانزههاست، بلکه نشان میدهد زبان انسانها نیز از چنین صورتی به تدریج تکامل یافته است و از این روست که ما هنوز هم هنگام حرف زدن، ترجیح میدهیم از حرکات گسترده دست و صورت در کنار آواهای صوتی کمک بگیریم. به علاوه باید به این حقیقت توجه کنیم که تنها جانور سخنگوی زمین نیستیم و جز ما، دستکم یک گونه دیگر وجود دارد که میتواند از نظامی زبانی برای ارتباط و انتقال مفاهیم و تفکر استفاده کند.