دکتر محمود حسابى در سال ۱۲۸۱ شمسى در تهران متولد شد. پدر و مادرش اهل تفرش بودند. محمود چهار ساله بود که همراه با خانواده و پدر بزرگش که سفیر ایران در بغداد بود، به بغداد رفت و پس از دو سال به دمشق و یک سال بعد به بیروت عزیمت کرد.

در سن هفت سالگى در مدرسه شبانه روزى فرانسوى بیروت ثبت نام نمود و مشغول تحصیل شد.هنوز چند ماه نگذشته بود که زمان مأموریت پدربزرگش در بیروت به پایان رسید و قرار بر این شد که محمود و برادر بزرگش به تنهائى در مدرسه شبانه روزى فرانسوى بیروت بمانند و تحصیلات خود را ادامه دهند. اما هنگام ترک بیروت بی‌تابى مادرشان سبب شد که مادر از کشتى پیاده شود و در بیروت بماند.

داشتن مذهب و ملیت متفاوت با سایر دانش ‏آموزان (یعنى مسلمان و ایرانى بودن محمود) و ندانستن زبان های فرانسه و عربى در سال اول تحصیل او مشکل آفرین شد اما پس از گذشت یک سال محمود فرانسه و عربى را به خوبى فرا گرفت و در دروس دیگر هم استعداد سرشار خود را نشان داد به طورى که در سال دومشاگرد اول مدرسه شد و جایزه دریافت کرد.

جالب توجه اینکه نمره‏ هاى محمود در زبان فرانسه بالاتر از نمرات هم‌شاگردیهاى فرانسوى الاصل او بود. این برترى درسى در سالهاى بعد نیز ادامه داشت تا جائى که وضع محمود زبانزد معلمان و دانش‌آموزان گردید.

با شروع جنگ جهانى اول مدرسه فرانسوى بیروت تعطیل شد و محمود در منزل از یک معلم خصوصى درس گرفت و همچنین مادرش زبان فارسى را به او آموخت. محمود با آموزش زبان فارسى، کتاب گلستان و بوستان سعدى، غزلیات حافظ و منشأت قائم مقام فراهانى وترجمه ی قرآن را مطالعه کرد. استعداد و حافظه محمود به اندازه‏اى قوى بود که در یک تابستان با مطالعه کتاب فرهنگ «آلمانى -فرانسه»، زبان آلمانى را یاد گرفت.

او سیزده سال داشت که وارد مدرسه آمریکائى بیروت شد، اما به علت عدم آشنائى به زبان انگلیسى، او را در کلاس اول ابتدائى ثبت نام کردند.

محمود به زودى زبان انگلیسى را فرا گرفت و در امتحانات عمومى مدرسه شرکت کرد و در نتیجه از کلاس اول به کلاس پنجم ارتقاء یافت. کلاس پنجم را پشت سر گذاشت و شاگرد اول شد. سپس در کالج آمریکائى بیروت ثبت نام کرد و مشغول تحصیل گردید. اما پولى که از ایران براى محمود و خانواده‌‏اش می‌‏فرستادند بنابر دلائلى قطع شد. در نتیجه وضع مالى و اقتصادى آنها به تاریکى گرائید. مادرش تا مدتى با فروش زیور آلات خود و لوازم قیمتى منزل، زندگى خود و فرزندانش را اداره کرد. ولى کم ‏کم این منبع درآمد نیز به پایان رسید و مادر از ناراحتى سکته کرد و سخت بیمار شد. کار به جائى رسید که مستخدم سفارت ایران در بیروتبخشى از حقوق خود را در اختیار آنها می‎‏گذاشت اما این کمک ناچیز نمی‌‏توانست هزینه‌‏هاى زندگى آنان را تأمین کند.

محمود و برادرش در شرائطى قرار گرفتند که مجبور بودند نان خشک جمع آورى نمایند و براى ادامه حیات از آن استفاده کنند. اما علیرغم این مشکلات طاقت فرسا، محمود سالهاى تحصیلى خود را با موفقیت پشت سرگذاشت و علاوه بر درس در رشته ‏هاى مختلف ورزشى هم فعالیت داشت واز جمله مربى شنا گردید.

دکتر حسابی

پس از پایان جنگ جهانى اول در مدرسه مهندسى فرانسوى بیروت ثبت نام کرد و تحصیلات خود را در آن مدرسه دنبال نمود. در ایام تابستانبا نقشه کشى و خدمت در یک مؤسسه راه سازى هزینه‏ هاى زندگى و تحصیل طول سال را تأمین نمود و پس از سه سال دیپلم مهندسى دریافت کرد. سپس به دانشگاه آمریکائى که تحصیل در آن را ناتمام گذاشته بود بازگشت و پس از چهار سال با اخذ لیسانس در رشته ‏هاى تاریخ، ریاضى، زیست ‏شناسى و اخترشناسى فارغ التحصیل گردید.

محمود از بیروت به فرانسه رفت و در دانشکده برق مشغول تحصیل شد و با دریافت دیپلم مهندسى برق در راه آهن سراسرى فرانسه مشغول به کار شد. اما روح کنجکاو و استعداد سرشارش ارضاء نشد و با موفقیت چشمگیرى در امتحان دشوارى که پروفسور «فابرى» از او گرفت به دانشگاه سوربن فرانسه راه یافت و در دکتراى رشته فیزیک تحصیلات خود را ادامه داد.

احمد صادقى اردستانى در جلد اول کتاب”داستانهاى کودکى بزرگان تاریخ” می‌گوید: همزمان با شروع تحصیل در دکتراى فیزیک، پولى که از تهران براى محمود ارسال می ى‏شد، قطع گردید. تنگدستى و فشار اقتصادى سبب شد که محمود اقدام به آموختن رانندگى نماید تا با رانندگى تاکسى امرار معاش کند. اما برادرش در تهران با وزارت راه ایران گفتگو کرد و مبلغى وام براى محمود دریافت نمود و به پاریس فرستاد و در مقابل او متعهد شد پس از پایان تحصیلات در وزارت راه استخدام گردد. طولى نکشید که او دکتراى فیزیک را با درجه ممتاز دریافت کرد و به ایران مراجعت نمود و در وزارت راه مشغول به کار شد. دکتر محمود حسابى، پدر فیزیک نوین و چهره تابناک علوم جدید در ایران، یکى از شخصیتهاى برجسته و برگزیده دانش در سطح جهان و بخصوص این مرز و بوم بود که بیش از شصت سال خدمات ارزشمند علمى و فرهنگى عرضه کرد.

دکتر حسابی در انتقال علوم جدید به ایران عمده ‏ترین سهم را داشت. سهمی که قابل مقایسه با هیچ کسى نیست. دکتر حسابى بانى اولین دانشگاه و اولین دارالمعلمین و بنیانگذار ده‏ها مرکز تحقیقاتى و پژوهشى در ایران بود. تاریخچه ی آموزش فیزیک دانشگاهى و تأسیس دانشگاه در ایران با نام دکتر حسابى قرین است. او عاشق سرافرازى ایران بودو شکوفائى علمى این کشور را آرزو می ‏کرد.به طورى که حاضر نبود لحظه یی از کشورش دور بماند.

برخى از مشاغل و خدمات پروفسور محمود حسابى در ایران را به شرح ذیل می توان نام برد:

۱ مهندسى راه در وزارت راه و ترابرى.

۲ تأسیس مدرسه مهندسى وزارت راه و تدریس در آن جا.

۳ – ترسیم اولین نقشه ساختمانى راه ساحلى سراسرى میان بنادر خلیج فارس از بوشهر تا بندر لنگه.

۴ تأسیس دار المعلمین (دانشسراى عالى ) و تدریس در آن جا.

۵ ایجاد اولین ایستگاه هواشناسى در ایران.

۶ نصب و راه اندازى اولین دستگاه رادیولوژى در ایران.

۷ همکارى در تأسیس اولین بیمارستان خصوصى کشور.

۸ آغاز واژه گزینى علمى در ایران.

۹ نوشتن قانون دانشگاه.

۱۰ تأسیس دانشگاه تهران.

۱۱ تأسیس دانشکده فنى و تصدى ریاست و تدریس آن.

۱۲ تأسیس دانشکده علوم و قبول ریاست و تدریس آن.

۱۳ مأموریت در خلع ید، از شرکت نفت انگلیسى در دولت دکتر مصدق و تصدى اولین ریاست هیأت مدیره و مدیریت عامل شرکت ملى نفت ایران. ۱۴ تصدى وزارت فرهنگ در دولت دکتر مصدق.

۱۵ پایه گذارى مدارس عشایرى در کشور.

۱۶ – مخالفت با طرح قرارداد ننگین کنسرسیوم در مجلس شوراى ملى.

۱۷ مخالفت با قرارداد دولت ایران، در عضویت سنتو در مجلس شوراى ملى.

۱۸ تأسیس اولین رصدخانه تعقیب ماهواره‏ها در شیراز.

۱۹ شرکت در پایه گذارى مرکز مخابرات اسدآباد همدان.

۲۰ تدوین قانون استاندارد در ایران.

۲۱ پایه گذارى مؤسسه ژئوفیزیک در دانشگاه تهران.

۲۲ پایه گذارى مرکز تحقیقات و رآکتور اتمى در دانشگاه تهران.

۲۳ همکارى در تأسیس انجمن موسیقى ایران.

پروفسور حسابى در انجمنهاى علمى سطح بالاى جهان عضویت داشت و در اکثر محافل و مراکز علمى دنیا، کنفرانسهاى علمى ارائه کرد. پروفسور حسابى از سوى یک مرکز علمى در آمریکا، به عنوان کاندیداى مرد سال ۱۹۹۰ جهان انتخاب شد.

پروفسور محمود حسابى، فیزیکدان برجسته معاصر، با نام نیک و بجاى گذاشتن این همه آثار علمى و فرهنگى، پس از یک عمر نود ساله کوشش و تلاش، دوازدهم شهریور ۱۳۷۱ شمسى در بیمارستان دانشگاه ژنو زندگى پر بار خود را به درود گفت.

دکتر حسابی