ایران، بهشت قاچاقچیان عتیقه
در دوران کودکی ما که هنوز از این انقلاب تکنولوژی، انواع و اقسام اپلیکیشن ها و بازی های رایانه ای خبری نبود، یکی از سرگرمی های کودکانه مان جستجو و یافتن گنج در حیاط و باغچه خانه تحت تاثیر یکسری از سریال های وسترنی بود که از تلویزیون پخش می شدند. ساعت ها و روزها خاک های باغچه را زیر و رو می کردیم و اگر دست بر قضا شئی پیدا می شد، آن را چون گنجی گران بها تمیز و نگهداری می کردیم. اما این روزها آن سرگرمی کودکانه در باغچه خانه به یک حرفه جدی برای عده ای تبدیل شده است که روز به روز مجهز تر و حرفه ای تر به جان سایت های باستانی و تاریخی می افتند. کار تا آنجا پیش رفته است که حتی تورهای آموزشی و علمی نیز به منظور آموزش چگونگی یافتن گنج و دفینه برگزار می شود و مسئولان برگزاری این تورها خود را دوستدار میراث فرهنگی معرفی می کنند از آن جهت که به افراد آموزش صحیح حفاری و کمتر آسیب رساندن به آثار تاریخی را می دهند!
فضای مجازی مملو از سایت ها و وبلاگ های تبلیغاتی در زمینه حفاری و یافتن عتیقه است . جزوات، کتاب ها و مشاوره ها در زمینه آموزش نقشه خوانی و استفاده از تجهیزات گنج یابی و حفاری با قیمت های بالا ارائه می شوند. همچنین شبکه های ماهواره ای ابزارهای پیشرفته فلز یابی را که به طور آزادانه در شرکت های داخل کشور عرضه می شوند، تبلیغ می کنند. به همین نسبت، تخریب میراث فرهنگی و باستانی در سال های اخیر رشد فزاینده ای داشته است.
اطراف نقش برجسته تنگه قندیل در کازرون که یکی از مهمترین نقشبرجستههای دوره ساسانی محسوب میشود توسط عده ای به بهانه یافتن گنج تخریب شده است. در همین منطقه تاریخی ،نقشبرجسته بهرام دوم نیز در تنگ چوگان به وسیله پتک مورد تعرض قرار گرفته است. محوطه تاریخی دستوا در نزدیکی شوشتر که به عنوان پایتخت ایلیمائیان شناخته می شود بارها و بارها مورد حمله و غارت قرار گرفته است به طوری که مهاجمان حتی دست و پای نگهبان محوطه را هم بسته اند و با خیال راحت گوشه و کنار این محوطه و گورهای تاریخی آن را با بیل و کلنگ در پی یافتن آثار تاریخی زیر و رو کرده اند. محوطه معبد ۲۲۰۰ ساله بردنشانده در شهر مسجد سلیمان ، محوطه باستانی حصارک در لواسان ، قلعه پیش از هخامنشی شمشیرگاه در جنوب قم ، محوطه گورستانی ۵ هزار ساله چگردک در سیستان و بلوچستان و هزاران نمونه دیگر بارها و بارها مورد حفاری های غیر مجاز و غارت قرار گرفته اند.
اینکه نتایج این حفاری ها و آثاری که از آنها حاصل می شود، چه می شوند ؟ به کجا می روند؟ چگونه به خارج از کشور قاچاق می شوند ؟ توسط چه کسانی خریداری می شوند ؟ و در کلکسیون ها و موزه های شخصی چه کسانی به نمایش گذاشته می شوند؟ سوال هایی هستند که باید از مسئولان میراث فرهنگی کشور به عنوان متولیان حفاظت و نگهداری این میراث پرسید. اما آنچه که واضح است، تخریب و غارت گسترده محوطه های تاریخی در سراسر ایران است به طوری که ایران را از ” بهشت باستان شناسان” به ” بهشت قاچاقچیان عتیقه ” تبدیل کرده است. سرزمینی کهن و باستانی چون ایران که باید در جای جای آن تیم های حرفه ای کاووش و باستان شناسی مشغول باشند مبدل به جولانگاه افراد غیر حرفه ای و سودجو شده است که به طور شبانه روز در حال تخریب و تاراج میراث فرهنگی کشور هستند.
به نظر می رسد که قوانین حاکم در زمینه حفاری های غیر مجاز و قاچاق عتیقه نیز چندان موثر نیستند که با چنین حجمی از تبلیغات و تمایل مواجه هستیم. سال ۵۸ قانون جلوگیری از انجام اعمال حفاریهای غیر مجاز و کاوش به قصد به دست آوردن اشیاء عتیقه و آثار تاریخی به تصویب رسید که بر اساس آن انجام هر گونه عمل حفاری و کاوش به قصد به دست آوردن اشیاء عتیقه و آثارتاریخی مطلقاً ممنوع است و مرتکب به حبس تأدیبی از ۶ ماه تا۳ سال و ضبط اشیاء مکشوفه و آلات و ادوات حفاری به نفع بیتالمال محکوم میشود. همچنین اشخاصی که اشیاء مکشوفه را در معرض خرید و فروش می گذارند، مشمول همین مجازات می شوند. سال ۷۹ دولت لایحه ای به مجلس برد که تبلیغ، خرید و فروش و استفاده از فلزیاب را ممنوع کرد و مجازات متخلفان نیز یک تا سه سال حبس تعیین شد. هیأت دولت نیز آیین نامه ای در سال ۸۲ تصویب کرد که وزارت صنایع را مکلف به صدور پروانه بهره برداری از واحدهای تولید فلزیاب با موافقت سازمان میراث فرهنگی کرد که بر اساس آن فروشندگان مکلفند دستگاههای یاد شده را فقط به اشخاصی که مجوز خرید از سازمان میراث فرهنگیکشور دریافت نمودهاند، بفروشند و نسخهای از برگ فروش را مشتمل بر مشخصات خریدار و مشخصات فنیدستگاه به سازمان میراث فرهنگی کشور ارسال نمایند. سوال باز از مسئولان فرهنگی در اینجاست که تا چه میزان این قوانین اجرا شده است؟ و آیا آنها از شرکت های تبلیغ کننده این وسایل آگاهی دارند؟ و چرا با تبلیغ آزادانه آنها که اکثرا تشویق به گنج یابی و تخریب میراث فرهنگی کشور می کنند برخوردی صورت نمی گیرد؟
سکوت و نقش ضعیف سازمان میراث فرهنگی در دهه گذشته در زمینه آموزش، آگاهی و اجرای قوانین به وضوح ضربه های جبران ناپذیری به میراث این مرزو بوم وارد کرده است. سازمانی که باید خط دهنده و حکمران باشد به سازمانی خنثی و ساکن تبدیل شده است. هر چند که بارها گفته شده است اما باز هم تاکید می شود که باید این نهاد به متخصصان و حرفه ای های میراث سپرده شود تا آن را از وضعیت سکون خارج کنند. مبارزه با حفاری های غیر مجاز و قاچاق عتیقه یک شبه و با اقدامات ضربتی به نتیجه نمی رسد بلکه نیاز به برنامه ریزی ها و طرح های کوتاه مدت و بلند مدت دارد. طرح هایی برای نهادینه شدن فرهنگ حفاظت از میراث فرهنگی در جامعه تا خود شهروندان، پاسدار میراث فرهنگی محله˛ روستا و شهرشان باشند.