انیشتین با اژدها و شمشیر اضافه
همه رمز و رازهای علمی محموعه داستان معروف “نغمه یخ و آتش”
آماده سفر به “وستروس” هستید؛ وستروس سرزمین خیالی مجموعه داستان معروف فانتزی “نغمه یخ و آتش” است. ناکجا آبادی که محل رخ دادن اتفاق های عجیب و باور نکردنی است. مجموعه کتاب های نغمه های یخ و آتش به قلم نویسنده ای آمریکایی به نام جورج آر. آر. مارتین نوشته شده است و در همین مدت به شهرت زیادی دست پیدا کرده است. این مجموعه شامل هفت کتاب مجزا است که پنج تای آنها تا به حال منتشر شده است. ششمین اثر در حال نوشته شدن است و فقط برای هفتمین نامی در نظر گرفته نشده است. در ایران هم تا به حال نشر ویدا چهار قسمت از این کتاب را با ترجمه عاطفه خادم ارضا در قالب ۹ جلد منتشر کردا است.
وستروس جموعه کتاب کتاب های نغمه های یخ و آتش می تواند یادآور سرزمین میانی تالکین باشد. با همان حال و هوا و کمابیش با همان وسعت اما هر از گاهی حزن انگیز تر و تیره و تار تر. تفاوت های دیگر این سرزمین با سرزمین میانی این است که به جای اورک ها، الف ها و انتها نژادهای انسانی بیشتری در ان زندگی می کنند. نژادهایی که در این سرزمین وجود دارند، ماجراهایشان با افسانه ها و جادوها درآمیخته شده، هرکدام نیت و اهدافی دارند و اغلب بر سر تاج و تختی مبارزه می کنند که پادشاهی واقعی بر آن تکیه نزده. این روزها که ترجمه فارسی این مجموعه داستان فانتزی در دسترس مخاطبان است، نگاهی انداختیم به رمز و رازهای علمی این دنیای فانتزی تا ببینیم اتفاقات عجیب و غریب این دنیا؛ چه نسبیتی با واقعیت های علمی دارد.
چگونه اژدها بسازیم؟
اژدها یکی از عناصر کلیدی مجموعه داستان ” نغمه یخ و آتش” است؛ درواقع اژدها معروف یکی از خاندان های اصلی سرزمین وستروس یعنی تارگرین هاست. این خاندان به مدت ۳۰۰ سال بر هفت قلمرو وستروس پادشاهی می کردند تا اینکه رابرت براتون تمام داشته و نداشته های آنها را زیر آتش جنگی از بین برد. از آن همه داشته ها یک پسر و یک دختر از نسل تارگرین باقی مانده که پسر هم خیلی زود به دلیل حماقت های فراوان جان می دهد. تنها بازمانده این قوم دختری سیزده ساله و به نام داینریس است که به اعتقاد خودش می تواند با بازگرداندن اژدهایان این سرزمن پادشاهی را به خاندان تارگارین بازگرداند. بر سر وجود اژدها می توان بحث کرد اما نفس های آتشین آن به این راحتی قابل توجیه نیست. البته در طبیعت، جانور کوچک جثه ای به نام سوسک بمب افکن وجود دارد که در هنگام خطر یک ماده شیمیایی گرم و سمی را از شکمش به سمت دشمنان تف می کند اما در حد قواره های سه اژدهای نغمه یخ و آتش نیست. پس باید به دنبال موجود دیگری در طبیعت بگردیم. بسیاری از مخلوقات از جمله انسان به مدل ابتدایی و نفس های آتشین مجهز هستند که آن باد معده است. نفس و بازدم ما حاوی متان، استر سولفید هیدروژن و هیدروژن است که به وسیله ترکیب آن با ماء الشعیر سیب به وسیله یک فندک می توان یک ترکیب انفجاری درست کرد. اما حتی اگر روزی به فرمول درست کردن نفس های آتشین دست پیدا کنیم، از عهده انجامش برنخواهیم آمد، چون فقط یک معده داریم و همین یک معده ظرفیت پذیرش مواد لازم برای به آتش کشیدن یک دیوار را هم ندارد چه برسد به برج و باروهای وستروس. برخلاف انسان، پستاندارانی که چند معده دارند و باکتری های تولید متان در شکم شان وجود دارد شانس بیشتری برای تولید نفس های آتشین برخوردارند. فعلا که رد و اثری از حیات ازدها یا مارمولک های پرنده نیست، اما شاید روزی با پیشرفت علم ژنتیک، ملت ها به جای جیپ و تانک، سوار بر گوساله هایی با نفس های آتشین به جان یکدیگر بیفتند.
چگونه آتش بزرگ بسازیم؟
در جنگ “بلک واتر” که یکی از نقاط عطف مجموعه کتاب ” نغمه های یخ و آتش” بود، نیروهای قدرتمند استانیس با کشتی های خود مقابل ساحل ” گینگز لندینگ” صف آرایی می کنند. تیریون لنیستر یا همان “کوتوله” که از بخت بد در مقام مشاور ارشد کینگ جافری انتخاب شده بود، تنها یک کشتی را برای رویارویی با ده ها کشتی بزرگ استنیس روانه دریا می کند و در لحظه ای کلیدی، “بران” محافظ تیریون با پرتاب تیری آتشین از کمان، یگانه کشتی پایتخت را هدف قرار می دهد تا کشتی با کلی مواد آتش زا منفجر شود و کشتی های استانیس هم به صورت قطاری آتش بگیرند و از بین بروند. آتش بزرگ یکی از یادگارهای وستروس، یا همان سرزمین پادشاهی است. با این حال فرمول تولید ماده آتش زایی که آتش بزرگ و فراگیری به را می اندازد به وسیله گارد امنیتی پادشاهی در وستروس محافظت می شود و قرار نیست دست هرکسی بیفتد. در دهه ۱۹۴۰ میلادی تیمی از دانشمندان هاروارد به رهبری لوئیس فیسر، شیمیدان آمریکایی و استاد دانشگاه با افزودن یک عامل شیمیایی غلظت بخش به نفت خام، ماده آتش زایی را درست کردند که مدت بیشتری می سوخت و بیشتر جذب سطوح می شد. در نتیجه آزمون و خطای این گروه، ، “ناپالم” یا همان بمب آتش زا درست شد. بمب آتش زا در واقع ژل سوزانی است که اغلب به وسیله نفت خام تهیه می شود و به سطوح گوناگونی نظیر سقف، اسباب و وسایل و حتی پوست می چسپد. ناپالم به دلیل خاصیتی که دارد به سوختن ادامه می دهد و اطفاء آن کار راحتی نیست. بمب آتش زا در جن ویتنام همان نقشی را داشت که آتش بزرگ در جنگ استانیس و وستروس ایفا کرد.
چگونه توانایی خود ترمیمی پیدا کنیم؟
پیشرفت های قابل توجه علم پزشکی ظرف صد سال گذشته باعث شده تا بیماری های لاعلاج دیروز، برای امروزی ها به راحتی قابل پیشکیری یا درمان باشد. اما در سرزمین وستروس ” بریک دانداریون” یکی از رهبران گروه “برادران بی بیرق” از مراقبت پزشکی ویژه ای بهره مند است؛ احیاء و تولد دوباره. او شش بار مرده و به دست کشیش سرخ زنده شده است. اما مگر می شود در دنیای واقعی بارها بمیریم و به حیات برگردیم؟ کشیش سرخ با ورد و جادو دانداریون را ۶ بار به زمین برگردانده، اما در این فعل و انفعالات، دانداریون چشم چپش را از دست داد و هرگز بهبود پیدا نکرد؛ چشمی که خنجر لنیستر ها آن را شکافت. در دنیای کنونی ما نمی شود کسی یا چیزی را شش مرتبه زنده کرد، اما نزدیکترین پدیده به شفای معجزه آسای دانداریون، حیواناتی هستند که قابلیت خود ترمیمی دارند.
نوعی خزنده به نام سمندر اگر دست و پاهایش قطع شود، دوباره دست و پای کامل در می آورد. ستون فقرات هیچ خزنده ای به اندازه سمندر قدرت ترمیم ندارد. رمز ترمیم جادویی اعضای بدن در سلول های بنیادی نهفته است. سلول های بنیادی می توانند به هر سلولی که بدن به آن نیاز داشته باشد تبدیل شوند. همین قابلیت به سمندر امکان می دهد تا بافت های آسیب دیده یه به کلی از بین رفته خود را ترمیم کند.
بی نظیر بود