این چند تا تصویر رو ببینید…

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 اولین ساختمانی که بداخل آن خزیدم ، مدرسه‌ای در شهر مکزیکوسیتی و درجریان زلزله سال ۱۹۸۵ بود همه بچه‌ها در زیر میزهایشان بودند و همگی تا ضخامت استخوان‌هایشان در هم کوبیده شده بودند. آنها می‌توانستند زنده بمانند اگر در کنار میزهایشان و در راهروی بین میزها دراز می‌کشیدند. کاری که انجام داده بودند غیرمعقول و غیرضروری بود و در تعجب بودم که چرا آنها در راهروها نبودند. من آن موقع نمی‌دانستم که به آنها گفته شده‌بود که خود را زیر چیزی پنهان سازند.
به‌سادگی می‌توان دریافت، هنگامی‌که ساختمان‌ها تخریب می‌شوند وزن سقف که بر روی اشیاء و مبلمان فرود می‌آید، آنها را درهم می‌کوبد و فضای خالی‌ای را در کنار آنها ایجاد می‌نماید این فضا همان چیزی است که من به آن مثلث حیات (Triangle Of Life) می‌گویم هر اندازه اشیاء بزرگتر و محکم‌تر باشند کمتر فشرده می‌شوند و هر اندازه کمتر فشرده شوند فضای خالی که احتمال زنده ماندن افرادی را که به آن پناه می‌برند بیشتر می‌شود. یک بار دیگر می‌توانید ساختمان فرو ریخته را در تلویزیون نگاه کنید مثلث‌هایی را که شکل گرفته‌اند را شمارش کنید. آنها در اکثر نقاط وجود دارند و از معمول‌ترین اشکالی هستندکه در داخل آوارها به راحتی می‌توانید مشاهده نمایید.
من کارکنان سازمان آتش‌نشانی شهر (Trujillo تروجیلو(با جمعیتی ۷۵۰،۰۰۰ نفری)) را برای چگونه زنده ماندن و محافظت و نجات خانواده‌هایشان در هنگام وقوع زلزله آموزش دادم. رئیس آتش‌نشانی شهر(Trujillo تروجیلو) که خود استاد دانشگاه این شهر هم می‌باشد همواره مرا همراهی می‌کرد و خود گواه حوادث اتفاق افتاده بود. مطلب ذیل گفته او می‌باشد.

“نام من روبرتو روزالس است هنگامیکه ۱۱ ساله بودم در اثر بروز زلزله سال ۱۹۷۲که بیش از ۷۰،۰۰۰ نفرتلفات داشته است، در داخل ساختمان فروریخته بدام افتادم وآنچه باعث نجاتم گردید مثلث حیاتی بود که در کنار موتورسیکلت برادرم بوجود آمده بود. کلیه دوستانم که در زیر میز یا تخت رفته بودند در زیر آنها له شده و جانشان را از دست داده بودند. من مثال زنده‌ای از (Triangle Of Life) مثلث حیات هستم و دوستانم مثالی از (Duck And Cover) (خمیده و پنهان شده) که همگی جانشان را از دست دادند.”