از جمله سوغاتیهای عمده در فارس و شیراز آبلیمو و آبغوره است. همین طور بهارنارنج شیراز زبانزد خاص و عام است. شیرازی‌ها نوعی پالوده به همان نام پالوده شیرازی دارند که یکی از بهترین انواع پالوده درایران و حتی جهان است. از سوغاتیهای دیگر انواع صنایع دستی است که از آن جمله می‌توان به گلیم، خاتم‌کاری،گبه، قالی و قالیچه اشاره کرد.

نقره کاری ، سفال سازی ، منبت کاری و قالی بافی از صنایع دستی دیگر و از مهمترین سوغاتی های شیراز محسوب می شود.
عرقیات و شربت های طبیعی بهترین سوغاتی های شیراز است. عرق شاتره، بهار نارنج ، نسترن ، بیدیمشک ، تارونه ، اترج ، نعنا، چهل گیاه ، کاسنی ، شربت به لیمو و نارنج ، گاوزبان و کیالک از این نمونه اند که هر کدام دارای خاصیت خود است.

گلاب میمند از سوغاتی های مهم فارس و شیراز است.
اصطخری در کتاب مسالک و ممالک می نویسد : ( گلاب فارس از جور خیزد و به دیار حجاز و یمن و شام و مصر و مغرب و خراسان ببرند و آب طلع ( عرق طارونه ) آنجا چکانند و هیچ جای دگر ندانند، زعفران و آب بید ( بیدیمشک ) بهتر از آن که به دیگر جای باشد )

ابوریحان بیرونی در کتاب صدینه می نویسد :
گلی را که از وی گلاب گیرند ، اهل فارس به آن آزاد گل گویند . سرزمین فارس در سراسر دوران غزنویان،به گرفتن گلاب از گل شهرت داشت.اگر چه در گذشته، گلاب یزد ، اصفهان و بصره ، اسم و رسمی داشتند ولی سرزمین فارس مهمترین مرکز تولید گلاب و عطر های گوناگون بوده است.

دیگر سوغاتی های شیراز و استان فارس عبارتند از :

کلوچه و مسقطی شیراز

ترشی کازرون

لیمو ترش جهرم
خرمای جهرم
نان شیرین فسا
حلوای ارده و نان کنجدی
حلوای مسقطی لار
حاج بادام و نان کماج نی ریز
پرتقال داراب
گیوه آباده
رب انار ارسنجان

اگر قصد سفر به شیراز را دارید، بد نیست چند اصطلاح زیر را هم مطالعه کنید:

مخاطب صحبت کردن = عامو
بله = ها
نردبان = سد
لگن دستشویی = قصری
دستشویی = خلو
گنجشک = بیجیشک
همسایه = همساده
مگس = پله
چوب = چوق
فردا = سبو
کبوتر = کفتر
سیب زمینی = الو
خیار = بالنگ
متکا = بالشت
پتو = لاف
جیگرم = گمپ گلوم
عزیزم = ببم
افتاب = افتو
چشم = چیش
امروز = امرو
صبح = صب
کاکو = برادر
گاسم = شاید .
بعد از ظهر= پسین
چی = چیچی
دیوانه = حالو. خولو چل
درخت انگور = رز
سطل زباله = دلی رشتی
عالی = خوبو
جوی اب = جوق ابی
بگرد = بجور
تکان خوردن = لولیدن
امشب = امشو
فرد پرچل = خلویی
سرباز = اجان
مواد مخدر = دوو
قوری = قور قوری
اب = او
راننده = شوفر
لباس = رخت
تلفون = تلیفون
عریان = پتی
خواب = خو
کپه کردن = قاش کردن
صدا زدن = جار زدن
دانشگاه = دانشگو
چهار پایه = کرسی
کله پاچه = او گوشت کله