براساس آمار ارائه شده توسط جیم همیلتون ( (Jim Hamilton) تاریخدانی در ایالت ماساچوست آمریکا که تحقیقاتی در زمینه سقوط آزاد انجام داده است) و با توجه به این واقعیت که از سال ۱۹۴۰ تعداد محدودی توانسته اند از حدود ۳۱ سقوط جان سالم بدر ببرند، به نظر می رسد احتمال نجات یافتن از سقوط درحالی که اطرافتان با لاشه یا باقیمانده قسمت های هواپیما محصور شده باشد به مراتب بیشتر از سقوط آزاد با دست خالی است. البته موضوع به همین جا ختم نمی شود.

ظاهرا افرادی که از سقوط هواپیما جان سالم به در برده اند انجمنی را برای خود تشکیل داده اند که خود همین انجمن به گروه کوچک تری متشکل از افرادی که با دست خالی از سقوط نجات یافته اند، تقسیم شده است. این گروه کوچک تر که با نام Free- fallers (سقوط آزادی ها) شناخته می شود تنها ۱۳ نفر عضو دارد که معروف ترین آنها خلبانی به نام الن مگی (Alan Magee) است که در سال ۱۹۴۳ در حین انجام عملیات جنگی بر فراز فرانسه، در ارتفاع شش کیلومتری از سطح زمین از هواپیمای B-17 خود به بیرون پرتاب شده و در یک ایستگاه قطار سقوط کرد. البته او بعد از این حادثه به دست نیروهای آلمان افتاد که از زنده ماندن او به سختی تعجب کرده بودند.
به هر حال فرقی نمی کند چه با تکه مچاله شده از بدنه هواپیما به زمین برسید یا سقوط آزاد، مساله مهم شتاب نهایی شما به هنگام رسیدن به زمین است چون به علت وجود جاذبه، سرعت شما هر لحظه بیشتر خواهد شد اما همانند هر شیء در حالت حرکت دیگری، با زیاد شدن سرعت، اصطکاک بیشتری نیز با هوای اطراف به وجود خواهد آمد. درنهایت نیروی به سمت پایین برابر با مقاومت به سمت بالا شده و باعث تثبیت سرعت خواهد شد.
در چنین شرایطی، با توجه به وزن بدن و همچنین چگالی هوای اطراف، سرعت سقوط ممکن است تا ۱۹۳ کیلومتر بر ساعت برسد و شخص در حال سقوط ۴۵۷ متر نهایی را با نیرویی وارد شده از سطح زمین، به زمین برخورد خواهد کرد. با این حال نباید از زمان غافل بود. زمان پیش روی شما از لحظه بیرون افتادن از هواپیما تا لحظه برخورد با زمین تقریبا برابر با زمان مورد نیاز برای خواندن مطالب این مقاله خواهد بود.
حالا با رسیدن به سطح قابل تنفسی از هوا، به سختی به هوش خواهید آمد. در این ارتفاع دو دقیقه تا برخورد با زمین وقت دارید. پس تنها کار پیش روی شما تصمیم گرفتن برای زنده ماندن است. براساس گزارش های همیلتون «سقوط باعث مرگ هیچ کس نیست، بلکه نحوه فرود است که زنده ماندن یا مرگ کسی را رقم می زند» پس دانسته های خود را به کارگرفته و هدف خود را مشخص کنید.
اما چگونه؟ سرعت سقوط خلبان مگی روی سنگ فرش ایستگاه قطار در فرانسه به واسطه برخورد با نورگیر سقف کاهش یافته بود. درست است که برخورد با شیشه خطرات زیادی دارد اما در این مورد شانس با مگی همراه بود. همچنین توده های علف و درختان نیز با وجود شاخه های تیزشان در کاهش سرعت سقوط افراد بی تاثیر نبوده اند. برف نیز یکی از مواردی است که افراد در حال سقوط می توانند برای زنده ماندن روی آن حساب کنند. نظرتان درباره مرداب چیست؟ ظاهراً سطح پر از لجن و پوشیده از گیاه آنها می تواند محل فرود مناسبی باشد. همیلتون در گزارشات خود به موردی اشاره می کند که در آن یک چترباز موفق به باز کردن چتر خود نشده و پس از گیر کردن لوازم همراهش به کابل های فشار قوی برق، توانسته بود از مرگ نجات یابد. اما بر خلاف باور عمومی، سقوط در آب انتخاب مناسبی برای فرود محسوب نمی شود. برخورد با سطح اقیانوس می تواند نتیجه ای همانند برخورد با سطح بتونی پیاده رو داشته باشد.

ngbbs4a7fb0678fa79
مساله مهم بعدی این است که بدنتان را در چه شکل و وضعیتی قرار دهید. بهترین راه برای کاهش سرعت سقوط این است که بدن خود را در شرایطی نظیر حرکات نمایشی چتربازها قرار داده، دست ها و پاها را از هم باز کرده، سینه خود را به سمت پایین داده و با خم کردن ستون فقرات، سر را به سمت بالا بگیرید. به این ترتیب با ایجاد اصطکاک، قدرت عمل بیشتری خواهید داشت اما به یاد داشته باشید که بدن خود را آزاد و شل نکنید. این وضعیت نهایی برای فرود نخواهد بود.
موضوع نحوه برخورد با زمین یکی از مسائلی است که متاسفانه بحث های زیادی درباره آن صورت می گیرد. طی مطالعات انجام شده، در سال ۱۹۴۲ اعلام شد که تقسیم فشار و تعادل نقش مهمی در کاهش جراحات دارد و در مقاله منتشر شده، گفته شده بود که بهترین وضعیت برای فرود روی سطح زمین، فرود به صورت باز و پهن است. اما در سال ۱۹۶۳ ناسا اعلام کرد که فرود در وضعیتی با پاهای جمع شده، پاشنه های پا به سمت بالا و زانوهای جمع شده می تواند احتمال زنده ماندن افراد را افزایش دهد.ناسا همچنین اعلام کرده بود که تمرینات آکروباتیک و هنرهای رزمی ممکن است به افراد کمک کند تا از سقوط و برخورد با سطح سخت جان سالم بدر ببرند. به هر حال فردی که توانسته کمربند مشکی در ورزش های رزمی کسب کند قادر به نصف کردن یک تکه آجر یا چوب با تنها یک ضربه است، پس شاید بتواند چنین مهارتی را در زمان برخورد با سطح سخت به کار گیرد.
کسب تجربه از راه تکرار می تواند روش مناسبی برای یاد گیری باشد. یاسوهیرو کوبو (Yasuhiro Kubo) چترباز ژاپنی را می توان نمونه بارز کسب چنین تجربه ای و دارای رکورد جهانی در این زمینه معرفی کرد. این چترباز ابتدا کیف چتر نجات خود را از هواپیما به بیرون پرتاب کرده و سپس به دنبال آن می پرد و سعی می کندتا آخرین لحظه های ممکن، برای گرفتن و پوشیدن آن صبر کند. در سال ۲۰۰۰ کوبو با همین روش از ارتفاعی نزدیک به سه کیلومتر سقوط آزاد خود را آغاز کرد و برای بر تن کردن چتر نجات خود، ۵۰ ثانیه صبر کرد. شاید یکی از روش های امن تر برای کسب چنین تجربه ای، تونل باد موجود در پارک ها و شهربازی ها باشد، اما به یاد داشته باشید لحظه برخورد با زمین تنها برای یکبار قابل تجربه است و برای کسب چنین تجربه ای شاید بخواهید از بلندترین پل جهان به نام Millau Viaduct با ارتفاع ۲۷۱ متر واقع در کشور فرانسه به پایین بپرید که پایه های آن بر فراز مزرعه های نرم و اسفنجی ساخته شده است.

12702df

یاسوهیرو کوبو

به یاد داشته باشید برای سقوط در آب، لازم است از قدرت تصمیم گیری سریعی برخوردار باشید. مطالعات انجام شده روی کسانی که از روی پل ها به داخل آب می پرند نشان می دهد که فرو رفتن در آب با پا (چاقو مانند ) احتمال روی سطح آب آمدن را افزایش می دهد. البته ماجراجویان صخره نوردی که به پریدن در دریاچه از بالای کوه معروف هستند بر این باورند که ورود با سر، در حالی که دست ها بالای سرکشیده شده وانگشت ها به هم قلاب شده باشند وضعیت بهتری را برای بدن ایجاد کرده و در عین حال از ورود هر گونه ضربه ای به سر نیز جلوگیری خواهد کرد. به هر حال مهم نیست کدام یک از روش های فوق را برای سقوط در آب انتخاب می کنید، مهم این است که سریع تصمیم بگیرید.
نکته قابل توجه دیگر این است که ؛ فرقی نمی کند روی چه سطحی سقوط می کنید، به یاد داشته باشید که هیچ وقت با سر به هیچ سطحی برخورد نکنید. مطالعاتی که در سال ۱۹۷۷ روی تاثیرات سقوط آزاد انجام شد نشان می دهند که مهم ترین علت مرگ در هر سقوطی مانند سقوط از ساختمان ، پل ها و حتی سقوط آسانسور می تواند ضربه وارد شده به جمجمه باشد.
اگر به هر دلیلی ناچار هستید با سر سقوط کنید، قید زیبایی خود را زده و سعی کنید پایان سقوط روی صورت باشد و از ورود هر گونه ضربه ای به پشت یا بالای سر جلوگیری کنید.شاید بهتر باشد از این پس به هنگام انجام پروازهای مسافرتی خود عینک مخصوص چتربازان را به همراه داشته باشید. همیلتون معتقد است سقوط با سر باعث ایجاد اشک در چشم شده و قدرت بینایی شما را محدود خواهد کرد.
با حساب اینکه هر انسان بالغ قادر به خواندن ۲۵۰ کلمه در دقیقه است، احتمالاً تا پایان این مقاله با زمین برخورد خواهید کرد. شما اصول اولیه سقوط را فرا گرفته اید و اکنون زمان استفاده از مهارت های شخصی فرا رسیده است. البته می توانید از توصیه های دیگری هم بهره مند شوید اما به یاد داشته باشید در این ارتفاع دانستن یا ندانستن این توصیه ها فرقی به حال شما نخواهد کرد. براساس آمار به دست آمده، اگر جزو خدمه پرواز، در حال سفر با هواپیمای ارتشی و یا یک بچه باشید، احتمال زنده ماندن در سقوط از هواپیما بیش از دیگر افراد است. ظرف ۴۰ سال گذشته تعداد بسیار زیادی هواپیما دچار سانحه شده اند که در هر کدام از آنها تنها یک نفر جان سالم بدر برده است . از تعداد بازماندگان سوانح هوایی ثبت شده، چهار نفر از آنها جزو خدمه پرواز وتنها هفت نفر مسافر عادی زیر ۱۸ سال بوده اند . از آن جمله می توان به محمد الفاتح عثمان، مسافر دو ساله و تنها بازمانده پرواز بوئینگ در سودان در سال ۲۰۰۳ اشاره کرد. همچنین سال ۲۰۰۹ باهیا باکاری (Bahia Bakari) 14 ساله نیز تنها بازمانده پرواز خطوط هوایی یمن بود.

images (1)باهیا باکاری

مهارت بیشتر و نوع صندلی خدمه پرواز را می توان یکی از دلایل نجات آنان دانست اما دلیل نجات افراد کم سن و سال از سوانح هوایی چیست؟ مطالعات ناسا نشان می دهد داشتن اسکلت بدنی قابل انعطاف تر، عضلات نرمتر و وجود چربی زیر پوستی بیشتر در کودکان زیر چهار سال، باعث حفاظت از اندام داخلی آنها شده و به همین دلیل تعداد کودکان نجات یافته از سوانح هوایی بیشتر از افراد بزرگسال است.

images (3)

محمد الفاتح عثمان

به همین ترتیب قد کوتاه افراد نسبت به دیگران و قرار گرفتن سر آنها پایین تر از سطح صندلی جلویی، می تواند عامل مهمی در حفاظت از جمجمه در برابر آوار داخل هواپیما باشد. کم بودن وزن بدن نیز می تواند در کاهش سرعت نهایی افراد نقش مهمی ایفا کند.
زمین. بله شما صحیح و سالم با زمین برخورد کرده اید. اگر خوش شانس باشید تعدادی جراحت نه چندان جدی برداشته اید. پس بلند شده، خود را بتکانید و زنده ماندن خود را جشن بگیرید. البته نه با خیال راحت، چون مرحله سختی پیش رو خواهید داشت. پس بهتر است به خواندن ادامه داده و از تجربیات جولیان کوپکه (Juliane Koepcke) درس بگیرید.

koepcke1شب کریسمس سال ۱۹۷۱، پرواز این دختر ۱۷ ساله آلمانی بر فراز آمازون دچار سانحه شد. صبح روز بعد او زمانی به هوش آمد که با کمربند ایمنی به صندلی هواپیما وصل شده بود در حالی که هدایای سال نو در اطرافش روی زمین پراکنده شده بود. زخمی و تنها، فکر مرگ مادر خود را که در صندلی کنارش نشسته بود از سر بیرون کرد و در عوض نصیحت های پدر زیست شناس خود را به خاطر آورد: « هرگاه در جنگل گم شدی، برای پیدا کردن محل زندگی انسان ها مسیر آب را دنبال کن.»
او آبراه های باریک را دنبال کرده و به مسیر اصلی رودخانه رسیده و از شاخه یک درخت برای راندن کروکودیل ها و ماهی های برقی رودخانه استفاده کرده و مسیر خود را از میان مرداب پیدا کرده بود. تنها غذای او یک کیف کوچک پر از شکلات بود و در تمام این مدت از آب کثیف و کدر رودخانه آشامیده بود. جولیان با بی اعتناعی به شکستگی استخوان ترقوه و جراحاتی که باعث هجوم حشرات شده بودند، به راه خود ادامه داد. در روز دهم، تصمیم گرفت کمی در کنار رودخانه شبونیا (Shebinya River) استراحت کند. زمانی که بلند شد تا دوباره به راه خود ادامه دهد قایق کوچکی را در ساحل رودخانه مشاهده کرد. ساعت ها طول کشید تا بتواند تپه خاکی را پشت سر گذاشته و به کلبه ای که در آن نزدیکی قرار داشت برسد. روز بعد گروهی از چوب برهای اطراف او را یافتند.

images (2)جولیان کوپکه

از این اتفاق در کشور پرو به عنوان یک معجزه یاد می شود. بر اساس گزارشات ثبت شده در «دفتر ثبت سوانح هوایی» واقع در ژنو ، ۱۱۸/۹۳۴ انسان جان خود را در ۱۵/۴۶۳ سقوط هواپیما بین سال های ۱۹۴۰ تا ۲۰۰۸ از دست داده اند. البته تعداد چتربازانی را که به دلیل عمل نکردن چتر نجات، جان خود را از دست داده اند نیز باید به این تعداد اضافه کرد. محاسبات همیلتون نشان می دهد که از این تعداد سانحه هوایی تنها ۱۵۷ نفر از سوانح ارتفاع بیش از سه کیلومتری جان سالم به در برده اند.
اما جولیان هیچ رابطه ای بین نجات خود و قضا و قدر نمی بیند. او هنوز هم با به یاد آوردن اولیه لحظه های سقوط خود از هواپیما و زمانی که با صندلی خود میان آسمان و زمین معلق بود، می گوید: « در آن لحظه کنترل هیچ چیز در دست من نبود اما بعد از آنکه هوشیاری خود را به دست آوردم موفق شدم تصمیم درست را گرفته و صحنه حادثه را ترک کنم.با توجه به تجربیاتی که در مرکز تحقیقاتی والدینم به دست آورده بودم ترسی از جنگل و طبیعت نداشتم. می دانستم چگونه باید در جنگل راه بروم و از وسط رودخانه ای پر از ماهی های گوشتخوار پیرانا و سوسمارها بگذرم».
شاید اکنون از خواب خوش بیدار شده و متوجه شده اید که چرخ های هواپیما با موفقیت باز شده و بر روی باند پرواز در حال فرود هستید.
باعث خوشحالی تان خواهد شد اگر بدانید که احتمال بروز هر گونه سانحه در هواپیماهای مسافربری بسیار اندک است و شاید هرگز تا آخر عمر ناچار به استفاده از اطلاعات این مقاله نباشید اما برای نشان دادن وظیفه شناسی خود بهتر است این مجله را در جیب صندلی جلویی خود بگذارید، شاید مسافر بعدی به آن احتیاج پیدا کند!