پژوهشی جدید به خوبی نشان می‌دهد ژن‌ها نقشی مهم در تعیین توانایی‌های ذهنی شمپانزه‌ها بازی می‌کنند. تلفیق آزمون‌های عملی شناختی (ذهنی) با تحلیل‌های ژنتیک، پژوهشگران دانشگاه ایالتی جورجیا را به این نتیجه رساند که برخی از ویژگی‌های شناختی شمپانزه‌ها، منشاء ژنتیک دارند و می‌توانند از والد به فرزند منتقل شوند.
 
نقش ژنتیک در هوش انسانی برای مدت‌ها محل ابهام و تردید بود، زیرا مدت‌ها بود که می‌دانستیم هوش به واسطه شرایط اجتماعی و محیطی مثل آموزش و وضعیت اقتصادی-اجتماعی، تحت تأثیر قرار می‌گیرند، اما سرانجام ارثی‌بودن هوش نیز (در انسان‌ها) تأیید شد.
 درک ما از عملکرد متقابل ژن‌ها و عوامل محیطی در جانورانی به جز انسان، به ویژه در انسان‌ریخت‌ها، بسیار کمتر بوده است. برای سال‌ها پژوهشگران تصور می‌کردند که عوامل محیطی عامل اصلی شکل‌گیری ویژگی‌های شناختی هستند، اما پژوهش‌های اندکی درباره نقش ژن‌ها در هوش و استعداد انسان‌ریخت‌ها انجام‌شده بود.
برای آزمودن نقش ژن‌ها، پژوهشگران سعی کردند میزان ارثی‌بودن ویژگی‌های شناختی را در شمپانزه‌ها بسنجند. برای این کار ۹۹ شمپانزه از سنین ۹ تا ۵۴ ساله با ۱۳ عملیات طراحی‌شده برای سنجش ویژگی‌های شناختی مختلف مورد آزمون قرار گرفتند. داده‌های به دست آمده سپس با تحلیل‌های ژنتیک این شمپانزه‌ها مخلوط شد تا درجه خویشاوندی ژنتیکی آن‌ها از یک سو و شباهت میزان ظرفیت شناختی آن‌ها از سوی دیگر با هم مقایسه شود.
پژوهشگران متوجه شدند برخی (نه همه) ویژگی‌های شناختی در شمپانزه‌ها ارثی هستند. این نتایج در مقابل طرز فکر پیشین قرار می‌گیرند که تصور می‌کرد هوش شمپانزه‌ها تا حد زیادی وابسته شرایط محیطی است. در حقیقت اکنون می‌دانیم عوامل محیطی تنها قصه‌گوی ماجرای هوش و استعداد در شمپانزه‌ها (و نیز در انسان‌ها) نیستند. به علاوه آزمون‌های مختلف و رابطه توانایی‌های ژنتیکی و شرایط محیطی نشان داد، ساختار تعیین‌کننده هوش و توانایی‌های شناختی در شمپانزه‌ها، شباهت زیادی به الگوهای انسانی دارد.
 باید هشدار مهمی نیز درباره تبعات عملی توسعه علم در این حوزه به شما بدهم. هرچند دانشمندان تا به حال به فکر اصلاح‌نژاد شمپانزه‌های با استعداد نیافتاده‌اند، اما اگر قوانین مناسب‌تری در مجامع حامی حقوق حیوانات برای آزمایش روی جانوران تصویب نشود، دیر یا زود آزمایشگاه‌هایی در جای‌جای جهان پیدا خواهند شد که دست به پرورش و گزینش شمپانزه‌های باهوش‌تر و باهوش‌تر بزنند تا مسیری به سمت داستان تخیلی «سیاره میمون‌ها» پیدا کنند. بنابراین فعالان محیط زیست و حقوق حیوانات، برای پیش‌گیری از یک فاجعه بزرگ، گوش به زنگ باشید!
 با جنگ‌ها و خون‌ریزی‌هایی که هر روز از گوشه‌ای سر بر می‌آورند و انسان‌های بی‌شماری را درگیر رنج و درد و مرگ می‌کنند، اکنون سؤال جدی و بزرگ ما این است: آیا نخستین ارتش غیرانسانی به زودی توسط یکی از غول‌های علم و فناوری متولد خواهد شد و آینده کره زمین را به دست میمون‌های پشمالو رقم خواهد زد و آیا برای مقابله با ارتش میمون‌ها، تنها کافی است دست‌ به دامن قوانین حمایت از حقوق حیوانات شویم؟ این‌ها سؤال‌هایی است که شاید بهتر باشد سیاست‌مداران به پاسخ آن‌ها فکر کنند.