اندیشه و اعتقاد صادق هدایت در ۴ جمله
تنها چیزی که از من دلجویی میکرد امید نیستی پس از مرگ بود. فکر زندگی دوباره مرا میترسانید و خسته میکرد. من هنوز به این دنیایی که در آن زندگی میکردم انس نگرفته بودم، دنیای دیگر به چه درد من میخورد؟ حس میکردم که این دنیا برای من نبود، برای یک دسته آدمهای بی حیا، پررو، گدامنش، معلومات فروش چاروادار و چشم و دل گرسنه بود برای کسانی که به فراخور دنیا آفریده شده بودند و از زورمندان زمین و آسمان مثل سگ گرسنه جلو دکان قصابی که برای یک تکه لثه دم میجنبانید گدایی میکردند و تملق میگفتند.
– اندیشه و اعتقاد من از زبان صادق هدایت
«دشمنان بسیاری دارید که نمیدانند چرا دشمن شما هستند ولی همچون سگهای ولگرد هنگامی که رفقایشان بانگ بردارند، آنها نیز بانگ بر می دارند.» ویلیام شکسپیر (William Shakespeare)
زنده باد… واقعا زیبا بود.
خواهش می کنم
برای چه وتاکی باید تکراری زنگی کنیم
صادق هدایت یک بیمار روانی خودخواه کثیف بود.
حالا شما از چی میسوزی که اینقد فشار بهت اومد و زبان به دشنام باز کردی؟
فکر کنم تو بیشتر روانی باشی؟ بچه تو در حدی نیستی درباره هدایت نظر میدی…………….
مسافر
این مسافر کیه که درباره هدایت بزرگ نظر میده
؟
چرا وقتی کسی حقایقی را بیان میکند باید او را دیوانه خواند ؟
صادق هدایت نویسنده ای بی نظیر بود. انسانی که درد و رنج جامعه را به خوبی لمس کرده بود.
درود بر صادق هدایت بزرگ که یک ایران پرست واقعی بود.
اون آقای جهان سومی مفلوک هنوزم از دهنش بوی تعصب میاد. از قماش همون ایران فروشای بی خاصیت. بیش از ناسزا نباید انتظار داشت. صادق هدایت یه اندیشمند بود که از غصه حال و روز ودرد ورنج مردم ایران تامرز جنون رفت