تاریخ جنگ های بشریت – طولانی ترین و خونبارترین جنگ ها کدامند؟
تلخ است که بدانیم از ابتدای تاریخ ثبت شده بشریت تا کنون تنها ۲۶۸ سال یعنی معادل ۸% کل تاریخ، جهان در صلح بوده است. در باقی موارد گونه آدمی در حال جنگ و نزاع با همنوع خود بوده است و این کشت و کشتار همچنان نیز ادامه دارد.
در این نوشته تلاش خواهیم کرد به تاریخچه ای از جنگ ونزاع های بشریت در طول تاریخ بپردازیم. طولانی ترین جنگ های تاریخ، بزرگترین جنگ های تاریخ، نبردهای باستانی و …
طولانی ترین جنگ های تاریخ بشریت
بشر از دیرباز تا کنون بر سر مسائل مختلف، درگیر جنگ بوده است؛ گاه برای تصرف کشوری جدید و گاه برای نمایش قدرت خود. خوی جاهطلبی انسان، همواره موجب بروز مشکلاتی مانند شرکت در جنگ برای او شده است. در ادامه با برخی از طولانیترین جنگهای تاریخ بشریت آشنا خواهیم شد.
حتی کوتاهترین جنگها نیز ممکن است در راستای اهداف طرفین مقابل، به جنگهای طولانی تبدیل شوند. کسانی که در جنگهای فهرست ما حضور داشتهاند، متأسفانه مجبور به ادامهی جنگ به مدت چند دهه یا حتی چند قرن بودهاند. در برخی موارد، سربازانی وجود دارند که تمام طول عمر خود را بدون این که خود بخواهند یا تصمیمی بر این موضوع داشته باشند، به جنگیدن پرداختهاند؛ بعضی از این افراد، پیش از شروع جنگ به دنیا آمده و قبل از پایان آن از دنیا رفتهاند. در ادامه، با برخی از طولانیترین جنگها و نبردهای تاریخ بشریت آشنا خواهیم شد.
۱۰. جنگ کارن (شروع از سال ۱۹۴۹ میلادی تا کنون؛ ۶۷ سال جنگ)

جنگ کارن، طولانیترین جنگ داخلی جهان است که از سال ۱۹۴۹ میلادی آغاز شده و تاکنون نیز ادامه داشته است. مردم کارن که در جنوب کشورهای میانمار و تایلند زندگی میکنند، یکی از بزرگترین اقوام نژادی جنوب شرقی آسیا هستند که مدتها است برای جدایی و استقلال خود از میانمار، درگیر جنگ بودهاند. دو طرف مهم این جنگ داخلی، متشکل از «اتحاد ملی کارن» و «نیروهای مسلح تاتماداو میانمار» است. طرف اول، تشکلی سیاسی از مردم کارن است که توسط یک جناح مسلح به نام «ارتش آزادی ملی کارن» حمایت میشود. طرف دوم یا تاتماداو نیز نیروی مسلح رسمی میانمار است. این جنگ داخلی در ایالت کارن میانمار در حال وقوع است که توسط دولت این کشور در سال ۱۹۵۲ بنیانگذاری شد. این جنگ موجب مرگ هزاران نفر و فرار بسیاری از مردم کارن به کشورهای همسایه شد.
۹. جنگ استقلال هلند (شروع از ۱۵۶۸ تا ۱۶۴۸ میلادی؛ ۸۰ سال جنگ)

جنگ استقلال هلند که با نام «جنگ هشتاد ساله» نیز شناخته میشود، مابین سالهای ۱۵۶۸ تا ۱۶۴۸ میلادی به وقوع پیوست و دورهای ۸۰ ساله را شامل میشود. این جنگ با قیام هفده ایالت هلند بر علیه شاه فیلیپ دوم اسپانیا شروع شد. در ابتدای جنگ، نیروهای شاه فیلیپ دوم، موفق به مدیریت جنگ و سرکوبی شورشیان شدند. با این حال، شورشیان قویتر شده و در سال ۱۵۷۲ موفق به فتح منطقهی بریله شدند که خود نشان از شکست بزرگ اسپانیا بود. در نهایت، در سال ۱۶۴۸، هفده ایالت شورشی توانستند به عنوان «ایالتهای متحد» هلند مستقل شوند که بعدها با نام جمهوری هلند شناخته شد.
۸. جنگهای ایران و سلوکیان (شروع از ۲۳۸ سال پیش از میلاد مسیح تا ۱۲۹ سال پیش از میلاد مسیح؛ ۱۰۹ سال جنگ)

جنگهای ایران و سلوکیان، مجموعه جنگهایی است که بین امپراطوری سلوکیان و اشکانیان (پارتیان) ایران رخ داد و در نهایت به شکست سخت سلوکیان و خروج آنان از ایران منجر شد. این موضوع موجب شکلگیری پادشاهی اشکانیان در ایران شد. در ابتدا، امپراطوری سلوکیان ازسوریه تا رود سند امتداد یافته بود. حفظ چنین قلمروی بزرگی کار سادهای نبود؛ سلوکیان همواره با مشکلاتی از سوی یونانیها از سمت غرب و ایرانیها از سمت شرق رو بهرو بودند. دو حاکم سلوکی در باختران و پارت، با سو استفاده از آشوبهایی که وجود داشت، استانهای خود را به عنوان ایالات مستقل اعلام کردند.
البته قبایلی ایرانی از آسیای مرکزی در تلافی این کار، به پارت حمله و آن را فتح کردند، سپس نام «پارتها» را برای اقوام خود انتخاب کردند. در این میان، سلوکیان به قدری درگیر جنگ با بطلمیوسیان مصری بودند که قسمتهای بسیار بزرگی از قلمرو خود در ایران و سرزمین ماد را از دست دادند. یکی از پادشاهان جاهطلب سلوکی به نام انتیاکوس سوم در ۲۰۹ سال پیش از میلاد مسیح، خود را برای باز پسگیری قلمرو از دست رفتهی اجدادش آماده کرد. او موفق شد پارتها را شکست داده و آنان را در سرزمین خود به رعیتی برگزیند. البته بعدها با شکست انتیاکوس از رومیها در نبرد ماگنزی، سلوکیان بار دیگر بسیاری از قلمروهای خود را از دست دادند. از این زمان به بعد، کنترل سرزمین پارت، به دست پادشاهان اشکانی افتاد که شروع به فتح قلمروهای سلوکیان کردند. در ۱۳۹ سال پیش از میلاد مسیح، سلوکیان در نبردی بزرگ علیه اشکانیان شکست خوردند که با اسارت پادشاه سلوکیان، یعنی دیمتریوس سوم پایان یافته و به شکلگیری حکومت اشکانیان منجر شد.
۷. جنگ صد ساله (شروع از ۱۳۳۷ تا ۱۴۵۳ میلادی؛ ۱۱۶ سال جنگ)

جنگ صد ساله، نبردی میان دو خاندان اشرافی بود که هر یک ادعای جانشینی سلطنت فرانسه را داشتند. این جنگ با از بین رفتن پادشاهان خاندان کاپتی فرانسه آغاز شد که موجب شد سلطنت فرانسه بدون فرمانروا بماند. دو طرف اصلی این جنگ، شامل خاندان پلانتاجنت و رقیبش، خاندان والوا بود. طرف اول، فرمانروایان انگلستان در قرن ۱۲ دوازدهم میلادی بودند که اصالتی فرانسوی متعلق به مناطق آنژو و نورماندی داشتند. در مقابل، خاندان والوا قرار داشت که ادعای فرمانروایی انگلستان و فرانسه را داشت. پنج نسل از پادشاهان این دو خاندان برای تصاحب تاج و تخت فرانسه، مابین سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۴۵۳ میلادی در برابر یکدیگر جنگیدند که هریک متحمل پیروزی و شکستهای چندینباره شدند. در پایان این جنگ، «ژاندارک» نقش بسیار مهمی در تجدید و احیای خاندان والوا ایفا کرد. ژاندارک پس از تلاشهای فراوانش، روحیهی جنگاوری در شاهزاده چارلز را برانگیخت و او را بر تخت پادشاهی نشاند؛ سپس اورلئان که محل تاجگذاری سنتی خاندان والوا بود را از دست انگلیسیها پس گرفت. بعدها، ژاندارک به اسارت انگلیسیها درآمد و به جرم جادوگری در سال ۱۴۳۱ میلادی به آتش کشیده شد. با این حال، تلاشهای ژاندارک به هدر نرفت و چارلز توانست، حکومت خود را حفظ کند. در آن زمان و تا سال ۱۴۵۳، نیروهای انگلیسی از فرانسه بیرون رانده شدند.
۶. جنگهای بیزانسیها و عثمانیان (شروع از ۱۲۶۵ تا ۱۴۷۹ میلادی؛ ۲۱۴ سال جنگ)

جنگهای بین بیزانسیها و عثمانیان، نبردهایی بسیار سرنوشتساز بودند که از ۱۲۶۵ آغاز و تا ۱۴۷۹ به مدت ۲۱۴ سال به طول انجامید. این جنگ در نهایت به سقوط امپراطوری بیزانس و قدرتگیری امپراطوری عثمانیان در قلمرو بیزانسیها منجر شد. تا سال ۱۲۰۴ میلادی، پایتخت بیزانس، یعنی قسطنطنیه آبستن جنگ صلیبی چهارم شده بود. سلجوقیان روم، از این فرصت برای محاصرهی قلمرو بیزانس در غرب آسیای صغیر استفاده کردند. البته امپراطوری نیسا در سال ۱۲۶۱ میلادی، موفق به باز پسگیری قسطنطنیه از امپراطوری لاتین شد. امپراطوری بیزانس در این دوره، با خطرات بسیاری مواجه شد که یکی از بزرگترین این خطرات از سمت یکی از «بیکهای ترک» به نام عثمان اول ایجاد شد. بیک در ترکیه قدیم، به شاه یا فرمانروا گفته میشد. عثمان اول نام خود را به عنوان بنیانگذار امپراطوری عثمانی، در تاریخ ثبت کرد. عثمان اول در ابتدا، خود را سلطان عثمانی نامیده و تا سال ۱۳۸۰ میلادی، شهر تراس بیزانس را به محاصرهی خود در آورد. تا سال ۱۴۰۰ میلادی، قلمروهای امپراطوری بیزانس به شدت کاهش یافت و به سرزمینی کوچک تبدیل شد و تا سال ۱۴۷۹ میلادی، با پایان جنگهای بیزانسیها و عثمانیان، امپراطوری عثمانی به خوبی در سرتاسر نواحی شرقی دریای مدیترانه مستقر شد.
۵. جنگهای بیزانسیها و سلجوقیان (شروع از ۱۰۴۸ تا ۱۳۰۸ میلادی؛ ۲۶۰ سال جنگ)

جنگهای بین بیزانسیها و سلجوقیان، نبردهایی را در بر میگرفت که ۲۶۰ سال به طول انجامید و موجب انتقال قدرت از امپراطوری بیزانس به ترکهای سلجوقی در نواحی آسیای صغیر و سوریه شد. این جنگها، شروعی بر دورهی جنگهای صلیبی بود. ترکها پس از فتح بغداد در سال ۱۰۵۵ میلادی، قلمرو خود را به سمت غرب گسترش دادند و در سال ۱۰۶۴ میلادی، یکی از سلاطین سلجوقی به نام الب ارسلان، سرزمینارمنستان بیزانس را تحت تصرف خود در آورد. در سال ۱۰۶۷ میلادی، هنگامی که ترکها قصد حمله به آسیای صغیر را داشتند، با یک ضد حمله از سوی بیزانسیها، عقبنشینی کردند. البته ترکهای سلجوقی طی نبرد ملازگرد در سال ۱۰۷۱ میلادی، با شکست نیروهای بیزانسی و دستگیری امپراطور بیزانس، به پیروزی بزرگی دست یافتند. علیرغم این پیروزی بزرگ، حکومت بیزانسیها در آسیای صغیر ادامه یافت و ترکها پس از ۲۰ سال موفق شدند به طور کامل، شبهجزیرهی آناتولی را تحت کنترل خود درآورند. اولین جنگ صلیبی، زمانی شروع شد که ترکهای سلجوقی تصمیم به محاصرهی اورشلیم گرفتند. تقریبا صد سال پس از نبرد ملازگرد، سلجوقیان در پی اولین جنگ صلیبی از نواحی ساحلی آسیای صغیر بیرون رانده شده و بیزانسیها موفق شدند کنترل بخشهایی از قلمروهای از دست رفتهی خود را بار دیگر به دست آورند. با این حال، صدمات جنگهای صلیبی بعدی، بیشتر از خدمات آن برای بیزانس بود؛ چرا که مسیحیان و جنگجویان شرکت کننده در جنگهای صلیبی، با نادیده گرفتن متحدان خود اقدام به غارت شهرها و روستاهای بیزانسی کردند.
۴. جنگ اروکانی (شروع از ۱۵۳۶ تا ۱۸۱۸ میلادی؛ ۲۸۲ سال جنگ)

جنگ اروکانی که از ۱۵۳۶ تا ۱۸۱۸ میلادی و به مدت ۲۸۲ سال به طول انجامید، یکی از طولانیترین جنگهای تاریخ بشریت محسوب میشود. اسپانیاییها با تلاش برای فرمانروایی بر آمریکای جنوبی، چندین بار اقدام به استعمار مردم ماپوچه که ساکنان بومی آن منطقه بودند، کردند. در سال ۱۵۳۶ میلادی، یعنی زمانی که اسپانیاییها در حال جستجوی تنگهی ماژلان بودند، مردم ماپوچه مانع از ادامهی کار آنها شده و به ارتش کوچک آنان حمله کردند. اگرچه اسپانیاییها تعدادشان کمتر بود اما به دلیل این که سلاحهای پیشرفتهتری داشتند، بسیاری از مردم ماپوچه را کشتند و کسانی که زنده مانده بودند را نیز مجبور به عقبنشینی کردند. این نبردها تا سالها ادامه یافت و مردم ماپوچه توانستند با کمک موانع طبیعی که بر سر راه اسپانیاییها قرار داشت، استقلال خود را حفظ کنند. البته علیرغم این جنگها، مبادلات تجاری نیز بین دو طرف صورت میگرفت. طی جنگ استقلال شیلی، اسپانیاییها از مردم شیلی شکست خورده و برای همیشه از این کشور بیرون رفتند که به نوعی، به پایان جنگ اسپانیاییها و مردم ماپوچه نیز منتهی شد. البته مردم ماپوچه از این انتقال قدرت ناراضی بودند، چرا که بزرگترین ترس آنها به واقعیت تبدیل شده و حکومت شیلی نیز آنان را از کشور بیرون راند که موجب فلج شدن اقتصاد ماپوچه و مرگ هزاران نفر از مردم آنان در پی گرسنگی و بیماری شد.
۳. جنگ هلند و سیلی (شروع از ۱۶۵۱ تا ۱۹۸۶ میلادی؛ ۳۳۵ سال جنگ)

یکی از طولانیترین و عجیبترین نبردهای جهان، «جنگ سیصد و سی و پنج ساله» است که بدون جنگ و خونریزی به وقوع پیوست. این جنگ در ۳۰ ماه مارس سال ۱۶۵۱ میلادی شروع شد که در واقع یکی از پیامدهای جنگ داخلی انگلستان بود. هلندیها که به مدت طولانی همپیمان انگلیسیها بودند، تصمیم به هواداری پارلمان گرفتند. هواداران شاهزاده چارلز اول که هلندیها سابقا با آنان روابط دوستانهای داشتند، این موضوع را به عنوان خیانت تلقی کرده و در عوض، با خشم تمام به کشتیهای هلندیها یورش بردند. البته هواداران چارلز اول تا سال ۱۶۵۱ میلادی، از کل انگلستان، به جز برخی از جزایر کوچک از جمله «مجمعالجزایر سیلی»، بیرون رانده شدند. هلندیها که متحمل خسارت و زیانهای مالی بسیار زیادی از سوی هواداران چارلز شده بودند، تصمیم گرفتند با فرستادن نیروهای دریایی خود به سمت هواداران شاهزاده، درس مهمی به آنان دهند. ترامپ، فرمانروای هلندی اجازه داشت تا در صورت عدم پرداخت پول و خراج از سوی هواداران، بر علیه آنان اعلان جنگ کند. طبق گفتههای موجود، هواداران از پرداخت خراج سر باز زدند که موجب شد ترامپ بر علیه آنان اعلان جنگ کند. البته، با وجود کاهش شدید نیروهای هواداران شاهزاده و نیز احتمال بسیار پایین کسب پول از آنان، ترامپ از تصمیم خود منصرف شده و هیچ جنگی صورت نگرفت. چیزی نگذشت که هواداران شاهزاده خود را تسلیم پارلمانیها کرده و هلندیهای نیز موضوع اعلان جنگ خود را فراموش کردند. پس از گذشت سه قرن از این اتفاقات، یک مورخ محلی به نام «روی دانکن»، به طور اتفاقی نوشتهای تاریخی در رابطه با جنگ مجمعالجزایر سیلی پیدا کرد و سفیران هلند را به بریتانیا فراخواند تا در مورد آتشبسی موقت، مذاکره کنند. معاهدهی صلحی در تاریخ ۱۷ آوریل ۱۹۸۶ میلادی امضا شد که به موجب آن، «جنگ صوری» بین هلند و مجمعالجزایر سیلی پایان یافت.
۲. جنگهای ایران و روم (شروع از ۹۲ سال پیش از میلاد مسیح تا ۶۲۹ پس از میلاد؛ ۷۲۱ سال جنگ)

جنگهای ایران و روم، سلسله جنگهایی است که بین امپراطوری روم و دو امپراطوری متوالی ایران به نامهای اشکانیان و ساسانیان به وقوع پیوست. این جنگها ۷۲۱ سال به طول انجامید. اولین نبرد این جنگها در ۹۲ سال پیش از میلاد مسیح و با جنگ میان امپراطوری روم و اشکانیان آغاز شد. رومیها پس از پایان جنگشان با اشکانیان، نبردهای خود را با ساسانیان از سر گرفتند. این جنگ با حملهی اعراب در سال ۶۲۹ پس از میلاد پایان یافت. عربها هر دو امپراطوری روم شرقی و امپراطوری ساسانیان را در هم کوبیدند. طی این جنگ گسترده بین ایرانیها و رومیها، بیشتر قسمتهای مرزی امن و باثبات بودند اما شهرها، قلعهها و استانهای نزدیک مرز، به طور پیوسته توسط دو امپراطوری یاد شده، محاصره و آزاد میشدند. با این حال، جنگهای مذکور تاثیرات بسیار بدی بر اقتصاد ایران و روم گذاشت که آنان را در مقابل حملات ناگهانی اعراب بسیار آسیبپذیر کرد.
۱. جنگهای مذهبی ایبری (شروع از سال ۷۱۱ تا ۱۴۹۲ میلادی؛ ۷۸۱ سال جنگ)

جنگهای مذهبی ایبری یا «بازپسگیری آندلس»، شامل جنگهایی در تاریخ مجمعالجزایر ایبری است که به مدت ۷۸۱ سال به طول انجامید. جزایر ایبری، اسپانیا و پرتغال امروز را در بر میگیرد. این جنگها، عمدتا میان مورها (مسلمانان آفریقایی-اسپانیایی) و قلمروهای مسیحی بر سر تصاحب شبهجزیرهی ایبری به وقوع پیوست. در سال ۷۱۱ میلادی، مورها که مسلمانان ساکن شمال آفریقا (بخشهایی از مراکش و الجزیرهی کنونی) بودند، با عبور از دریای مدیترانه به اروپا رسیدند و هر جایی که میتوانستند را فتح میکردند. شروع اصلی جنگهای مذهبی ایبری با نبرد کووادونگا در سال ۷۱۸ آغاز شد؛ یعنی زمانی که شاه کریستین ویزیگات، مسلمانان را در آلکاما شکست داد. در قرنهای آینده، جنگهای دیگری بین مورها و مسیحیان شکل گرفت که حاصل آن، چندین شکست و پیروزی برای هر دو طرف بود. پس از گذشت چند سال از وقوع جنگهای مذهبی ایبری، کلیسای کاتولیک از این نبردها با عنوان «جنگ مقدس» یاد کرد که آن را مانند جنگهای صلیبی میدانست. حتی چندین سرباز والارتبهی کلیسای کاتولیک نیز در این جنگها شرکت کردند. تا اوایل صدهی ۱۴۰۰ میلادی، قلمروهای کمی تحت تملک مورها باقی مانده بود. در سال ۱۴۶۹ میلادی، ازدواجی تاریخی بین شاه فردیناند از آراگون و ملکه ایزابل اول از کاستیا صورت گرفت که به جنگهای مذهبی ایبری پایان بخشید. پس از این ازدواج، نیروهای مسلح فردیناند و ایزابل بر علیه مورها جنگیدند. آنها با بازپسگیری گرنادا از مورها در سال ۱۴۹۲، به این جنگها پایان دادند.
بزرگ ترین جنگ های تاریخ با بیشترین کشتار افراد
در ادامه قصد داریم فهرستی از جنگهای تاریخ را، نه به ترتیب زمانی، بلکه بر اساس میزان تلفات آنها، از کمترین تا بیشترین تلفات، به شما معرفی کنیم. با ما همراه باشید تا با ۱۰ بزرگ ترین جنگ تاریخ آشنا شوید.
۱۰. جنگ داخلی آمریکا (۱۸۶۱ تا ۱۸۶۵)

جنگ داخلی آمریکا اساسا جنگی بود میان “ایالتهای شمالی” یا “اتحادیه” و ایالتهای جنوبی یا “ایالات مؤتلفهی آمریکا“ که به دلیل تجزیهطلبی بسیاری از ایالتهای جنوبیِ بردهدار شکل گرفت. این جنگ با نامهای دیگری از جمله جنگ میان ایالتها و فقطجنگ داخلی نیز مشهور است. ریشهی این جنگ اساسا بر سر مسئلهی بردهداری و گسترش آن به سرزمینهای غربی آمریکا بود. بیش از ۸۰۰،۰۰۰ نفر در طول این جنگ کشته شدند.
۹. جنگ شوروی در افغانستان (۱۹۷۹ تا ۱۹۸۹)

یک دهه جنگ طولانی میان نیروهای نظامی افغان تحت رهبری شوروی و گروههای شورشی چند ملیتی به نام مجاهدین، بیش از یک میلیون نفر از مردم افغانستان و طرفهای درگیر را به کام مرگ برد. با اینکه اصل درگیریها فقط در خاک افغانستان قرار داشت، ولی در طول این جنگ، میلیاردها دلار توسط کشورهایی نظیر ایالات متحده، بریتانیا، عربستان سعودی، و چند کشور دیگر هزینه شد.
۸. جنگ ویتنام (۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵)

حضور آمریکا در طول جنگ ویتنام، که به جنگ دوم هندوچین مشهور است، آن را اساسا به یک جنگ آمریکایی تبدیل کرد که به دنبالهی جنگ اول هندوچین رخ داد که در آن، میان ویتنام شمالی – تحت حمایت چین و سایر متحدان کمونیستاش – با ویتنام جنوبی – تحت حمایت ایالات متحده و سایر متحدان ضد کمونیستاش – جنگ شدیدی در گرفت. بیش از یک میلیون غیر نظامی به همراه صدها هزار نفر از طرفهای درگیر در این جنگ به کام مرگ فرو رفتند.
۷. جنگ سی ساله (۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸)

بزرگ ترین جنگ تاریخ و یکی از خونینترین جنگهای مذهبی، طبق آنچه از ناماش پیدا است، حدود بیش از سی سال به طول انجامید؛ جنگ سی ساله یکی از طولانیترین و مخربترین درگیریها در تاریخ اروپا است که پیامدهای آن حتی تا دوران مدرن نیز ادامه داشته است. مورخان هنوز به این حقیقت پی نبردهاند که دقیقا چه عاملی باعث شعلهور شدن آتش جنگ شد؛ ولی به نظر میرسد، عوامل موازی فراوانی وجود داشتند که در طول دوران جنگ باعث هیزم ریختن به آتش این دشمنی شدند. ابتدا این جنگ به دلایل مذهبی آغاز شد، ولی در ادامه، به رقابت دو دودمان هابسبورگ و بوربون بدل شد که هر یک میخواستند از لحاظ سیاسی بر اروپا مسلط شوند؛ در این جنگ طولانی بیش از ۵ میلیون نفر جانشان را از دست دادند.
۶. جنگهای ناپلئونی (۱۸۰۳ تا ۱۸۱۵)

جنگهای ناپلئونی، مجموعهای از جنگهایی بود که توسط نیروهای ائتلاف علیه امپراتوری ناپلئون در فرانسه آغاز شد. آتش این جنگ، در ابتدا، با جرقهی انقلاب فرانسه در ۱۷۸۹ شکل گرفت و سپس در مقیاس بیسابقهای شعلهور شد؛ که دلیل عمدهی آن، استفاده از خدمت وظیفهی عمومی به شیوهی مدرن و انبوه امروزی بود. نیروی فرانسه، بیش از هر زمان دیگر، قدرتمند بود و ارتش این کشور، بیشتر نقاط اروپا را فتح کرد، ولی سرانجام بعد از حملهی فاجعهبار فرانسه به روسیه در ۱۸۱۲، دچار شکست نظامی شد. این جنگ که بیش از شش و نیم میلیون کشته بر جای گذاشت، به بازگشت رژیم سلطنتی بوربون و ایجاد کنسرت اروپامنجر شد.
۵. جنگ داخلی روسیه (۱۹۱۷ تا ۱۹۲۲)

جنگی که میان ارتش سرخ بلشویک و ارتش سفید، نیروهای ناپایدار متحد ضد بلشویکی، در گرفت؛ در واقع، این جنگ بعد از فروپاشی امپراتوری روسیه آغاز شد که در آن طرفهای مختلفی وجود داشتند که به شکل قابل توجهی بسیاری از آنها جزء ارتشهای خارجی، از جمله نیروهای متحد و ارتش آلمان، بودند که علیه ارتش سرخ به مبارزه میپرداختند. این جنگ تنها پنج سال طول کشید، ولی باعث کشته شدن بیش از ۷ میلیون آدم شد.
۴. فتوحات امپراتوری ژاپن (۱۸۹۴ تا ۱۹۴۵)

امپراتوری ژاپن در دوران مدرن، به معنی حقیقی کلمه، یک امپراتوری و قدرت جهانی است که از دورهی احیای میجی در سوم ژانویهی ۱۸۶۸ آغاز، و تا تصویب قانون اساسی ژاپن، پس از جنگ جهانی دوم، در تاریخ سوم می ۱۹۴۷ ادامه یافت. نیروهای متحدین در جنگ جهانی دوم پس از وارد کردن دو شکست، و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توانستند امپراتوری ژاپن را در دوم سپتامبر ۱۹۴۵ به زانو درآورند. حضور آمریکا باعث ایجاد قانون اساسی جدیدی شد که در سوم می ۱۹۴۷ آن را به امپراتور تحمیل کرد، و به طور رسمی این امپراتوری را که باعث کشتار بیش از ۲۰ میلیون نفر شده بود، منحل کرد.
۳. جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸)

بزرگ ترین جنگ تاریخ جنگ جهانی اول یکی از خونینترین جنگهای جهانی در تاریخ بشر بود که در تاریخ ۲۸ جولای ۱۹۱۴ از اروپا آغاز شد. پیشتر، نام این جنگ را “جنگ بزرگ” گذاشته بودند؛ البته تا وقتی هنوز بزرگترین حمام خون در تاریخ بشریت، یعنی جنگ جهانی دوم، آغاز نشده بود. تمام قدرتهای بزرگ دنیا در این جنگ حضور داشتند و به دو گروه متخاصم تقسیم شدند؛ نیروهای اتفاق و قدرتهای مرکز. تخمین زده میشود آمار کشتهشدگان جنگ جهانی اول بیش از ۵۰ میلیون نفر باشد.
۲. فتوحات مغول (۱۲۰۶ تا ۱۳۶۸)

این جنگ که از ابتدای قرن سیزدهم میلادی آغاز شد، تا اواسط قرن چهاردهم باعث گسترش وسیع امپراتوری مغول در اکثر نقاط آسیا و اروپای شرقی شد. به اعتقاد بسیاری از مورخان، حملات و تهاجمات مغولها یکی از مرگآورترین و خونینترین جنگهای تاریخ بشریت را تا آن زمان شکل داد. مغولها با بیش از ۶۰ میلیون کشتار، چنان رعب و وحشتی را با خود به اروپا بردند که تا پیش از آغاز قرن بیستم هرگز تجربه نکرد.
۱. جنگ جهانی دوم (۱۹۳۹ تا ۱۹۴۵)

جنگ جهانی دوم در اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان وارد شد – از جمله تمام قدرتهای جهان در آن روز – و در نهایت، مانند جنگ جهانی اول، دو گروه نظامی را در سراسر جهان به جان هم انداخت؛ متحدین و متفقین. جنگ جهانی دوم با قتل عام مردم بیگناه همراه بود؛ آدمهای بسیاری در فجایعی نظیر هولوکاست و تنها بمباران اتمی تاریخ جهان تا به امروز، جانشان را از دست دادند؛ این جنگ که به کشتار بیش از ۷۰ میلیون نفر انجامید، بزرگ ترین جنگ تاریخ و مرگآورترین و خونینترین جنگی است که در تاریخ بشریت رخ داده است و برای همیشه پایههای وجودیمان را به لرزه میاندازد.
۱۴ جنگ بزرگ تاریخ باستان
در طول تاریخ جنگ های بسیاری بنا به دلایل مختلفی رخ داده است و امپراتوری ها پادشاهان بسیاری سقوط کرده اند و یا مردمان بسیار زیادی در اثر جنگ ها کشته شده اند. اما برخی از جنگ ها نقش مهمی در تاریخ بازی کردند و به یاد ماندنی هستند. برخی از جنگ ها افسانه های جدیدی را ایجاد کردند که برای نسل های مختلف گفته شده اند. امروزه برخی از تاکتیک های کارآمد نظامی که در میدان جنگ باستان آغاز می شوند، ادامه دارد. هانیبال، اسکندر کبیر و … با استراتژی های درخشان خود ثابت کرد که هیچ چیز در میدان جنگ غیر ممکن نیست.
در این بخش ما قصد داریم تا ۱۴ جنگ بزرگ تاریخ باستان را برایتان بازگو کنیم
رتبه چهاردهم : جنگ پلاته
طرفین درگیر: امپراتوری هخامنشی و یونان
سرداران سپاه ایران: ماردینیوس، ماسیس تیوس
سرداران سپاه یونان: پوزانیاس، آریستیدس
تاریخ جنگ: ۴۷۹ پیش از میلاد مسیح
پیروز جنگ: یونان
محل جنگ: یونان، پلاته
تعداد ارتش یونان: ۴۰،۰۰۰ یا ۱۱۰ هزار تن
تعداد ارتش ایرانیان: ۶۰ یا ۱۰۰ هزار تن

جنگ پلاته یکی از جنگ های بزرگ ایران و یونان در زمان خشایارشا بود که پس از تصرف آتن توسط ارتش ایران و پس از شکست سالامیس روی داد.
در این جنگ سواره نظام ایران شهامت و شجاعت بسیاری از خود نشان داد ولی کشته شدن سرداران ایران در این جنگ و صلابت و ایستادگی هوپلیت های یونانی منجر به شکست ارتش ایران و پیروزی یونان شد که طی آن سپاه ایران به کلی از پای در آمد.
سپاه ایران در صورت پیروزی می توانست بر یونان مسلط شده و حتی کل اروپا را ضمیمه امپراتوری ایران بکند.
رتبه سیزدهم : جنگ ترموپیل
طرفین درگیر: امپراتوری هخامنشی و یونان
سرداران سپاه ایران: خشایارشا، ماردینیوس، هایدرانوس
سرداران سپاه یونان: دموفیلوس، لئونیداس
تاریخ جنگ: ۴۸۰ پیش از میلاد مسیح
پیروز جنگ: امپراتوری ایران
محل جنگ: یونان، ترموپیل
تعداد ارتش یونان: حدود ۹ هزار تن
تعداد ارتش ایرانیان: تعداد اغراق آمیز دو میلیون

در تابستان سال ۴۸۰ ق.م، یک نیروی یونانی بی نظیر از ۷۰۰۰ مرد که به رهبری شاه لئونیداس از اسپارتا برای مدت ۷ روز ایرانیان را در ترموپیل متوقف کرد. این جنگ، اغلب به عنوان معروف ترین جنگ های تاریخ گذشته شناخته می شود. لئونیدس دو روز با نیروی خود جاده را مسدود کرد؛ این جاده که تنها راه برای انتقال ارتش ایران بود و تنها ۱۶ متر عرض داشت و سپاه ایران که ارکان اصلی اش سواره نظام بود به هیچ وجه نتوانست در این محل تنگ کاری از پیش ببرد.
سرانجام نیز با خیانت یونانیان ایرانیان از بیراهه به پشت سپاهیان یونان رسیدند و سپاه کوچک ولی قدرتمند یونان در این جنگ شکست خورد و راه به روی سپاه ایران، برای فتح یونان باز شد.
رتبه دوازدهم : نبرد صخرههای سرخ
طرفین درگیر: جنگ سالاران جنوب، لیو بی و سان کوان و جنگ سالار شمالی سائو سائو
سرداران جنگ سالاران جنوب: لیو بی و سان کوان
سرداران جنگ سالار شمالی: سائو سائو
تاریخ جنگ: ۲۰۸ میلادی
پیروز جنگ: جنگ سالاران جنوب
محل جنگ: چین، رود یانگ تسه
تعداد ارتش جنگ سالاران جنوب: ۵۰ هزار تن
تعداد ارتش جنگ سالاران شمال: 800 هزار تن

سلسله هان چین را به مدت چهار قرن حکومت کرد و پادشاهی را به دوره غربی و شرقی خود تقسیم کرد. در سال ۲۰۸ میلادی بین دو جنگ سالار جنوبی، لیو بی و سان کوان، و سائو سائو، که تحت کنترل بخش شمالی چین بودند، در ۲۰۸ ق. م. سائو سائو ۸۰۰،۰۰۰ سرباز خود را جمع آوری و به سرعت با یک ماموریت برای متحد کردن چین به رقبای جنوبی خود حمله کرد.
جنگ سالاران جنوب ۵۰،۰۰۰ سرباز داشتند، از جمله ۳۰،۰۰۰ سرباز دریایی آموزش دیده توسط رهبر ژو. علیرغم تعداد کم سربازان، لیو بی و سان کوان موفق به تجزیه و تحلیل نواقص ارتش سائو سائو شدند.
در این نبرد بزرگ علی رغم اینکه سائو سائو یک ارتش بزرگ در اختیار داشت نتوانست از پسِ یک سپاه ۵۰ هزار تنی بر بیاید و شکست خورد.
رتبه یازدهم : نبرد قادسیه
طرفین درگیر: امپراتوری ساسانی و اعراب مسلمان
سرداران ایران: رستم فرخزاد، مهران رازی، بهمن جادویه، هرمزان، پیرازن، گلینوش،بندوی
سرداران اعراب: سعد وقاص
تاریخ جنگ: ۶۳۶ میلادی
پیروز جنگ: اعراب مسلمان
محل جنگ: عراق، شهر ساباط
تعداد ارتش ساسانیان: ۳۰ یا ۱۰۰ هزار تن
تعداد ارتش اعراب: ۳۰ یا ۶۰ هزار تن

جنگ قادسیه، بزرگ ترین جنگ اعراب و ساسانیان بود که در سال ۶۳۶ میلادی درگرفت و این جنگ بزرگ ۴ روز به طول می انجامد.
در روز نخست ایرانیان پیروز جنگ بودند ولی در روز دوم سرداران بزرگی چون بندوی و بهمن جادویه کشته شدند و در روز سوم سپاه انبوهی به مسلمانان می پیوندد و مسلمانان جنگ روز سوم را تا صبح ادامه می دهند.
در روز چهارم ایرانیان دچار کمبود آب می شوند و سردار ایران رستم فرخزاد چون وضعیت را این چنین می بیند، سعد را به مبارزه می طلبد و جنگ تن به تن بین دو سردار سپاه در میگیرد و رستم اسب سعد را زخمی می کند ولی ناگهان گرد و غبار دیده های رستم را می پوشاند و سعد از پشت سر رستم را به قتل می رساند و سپاه ایران با کشته شدن رستم رو به هزیمت می کند. در نتیجه این نبرد امپراتوری ایران نیز سقوط می کند.
رتبه دهم : نبرد چانگ پینگ
طرفین درگیر: ایالت چین و ایالت ژائو
سرداران ایالت چین: وانگ او، بای چی
سرداران ایالت ژائو: لیان پو، ژائو کوو
تاریخ جنگ: آوریل ۲۶۲ پیش از میلاد – ژوئیه ۲۶۰ پیش از میلاد
پیروز جنگ: ایالت چین
محل جنگ: شانشی، شمال غربی گائوپینگ
تعداد ارتش چین: ۴۵۰ هزار تن
تعداد ارتش ژائو: ۵۵۰ هزار تن

نبرد چانگ پینگ در دوران حکومت های متخاصم در چین بین ایالت چین و ژائو صورت گرفت. چین توانست پیروزی قاطع را به دست آورد. اما چین مجبور شد تا در سال ۲۶۲ قبل از میلاد به ژائو حمله کند. ولی ژائو، با نیروی ۴۰۰ هزار نفری خود، به اردوگاه چین،که سپاه چین درآن حضور نداشت، حمله کرد. با این حال، قبل از رسیدن سپاه چین به اردوگاه، ارتش چین نیروی ژائو را در کوهستان شکست داد. ساه ژائو نیز پس از ۴۶ روز بدون لوازم زائو در نهایت تسلیم شد.
رتبه نهم: نبرد شالونز
طرفین درگیر: امپراتوری روم و امپراتوری گالیم
سرداران روم : اورلیان
سرداران ایالت: تتریکوس یکم
تاریخ جنگ: ۲۷۴ میلادی
پیروز جنگ: امپراتوری روم
محل جنگ: فرانسه، شالونز
تعداد ارتش روم: ۲۰ هزار تن
تعداد ارتش گالیم: ۲۳ یا ۵۰ هزار تن

این جنگ در سال ۲۷۴ میلادی درگرفت و طی آن امپراتوری روم به عمر امپراتوری گالیم پایان داد و این امپراتوری برای همیشه به روم پیوست.
رتبه هشتم: نبرد کادش
طرفین درگیر: پادشاهی مصر باستان و پادشاهی هیتی
سرداران مصر : رامسس دوم
سرداران هیتی: مواتالی دوم
تاریخ جنگ: ۱۲۷۴ پیش از میلاد مسیح
پیروز جنگ: مصر
محل جنگ: رودخانه اورونت در نزدیکی کادش
تعداد ارتش مصر: ۲۰ هزار تن شامل ۱۶ هزار پیاده و ۲ هزار ارابه دو نفره
تعداد ارتش هیتی: بین ۲۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰۰ نفر شامل ۱۵۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ پیاده و ۲۵۰۰ تا ۳۷۰۰ ارابه

نبرد کادش یکی از بزرگترین جنگ های عصر برنز و یقینا بزرگترین جنگ ارابه ای در تاریخ بشر است که در سال ۱۲۷۴ پیش از میلاد مسیح بین مواتالی دوم شاه هیتی و رامسس دوم شاه مصر باستان رخ داده است. در این نبرد پنج هزار ارابه جنگی و بیشتر از ۹ هزار سرباز پیاده نظام در این جنگ شرکت داشتند.
این نبرد از نظر تاکتیکی، منجر به پیروزی رامسس دوم پادشاه مصر شد. پس از آنکه در شروع جنگ سپاهش به علت حمله ناگهانی ارابه های جنگی هیتی ها آشفته شد، رامسس توانست شجاعانه ارتشش را که در حال هزیمت بودند از دوباره گرد آورد. سپس ارابه های دو نفره چابک تر مصری، ارابه های جنگی سه نفره سنگین تر و کند تر هیتی را تعقیب کردند و بر آنان پیروز شدند.
ارابه های جنگی هیتی به سوی رودخانه فرار کردند و طبق گزارش منابع مرتبط با رامسس ارابه رانان ارابهها رها کرده و هزیمت اختیار کردند. اما طبق منابع هیتی، در خاتمه جنگ رامسس شکست یافته و مجبور به دست شستن از تصرف کادش شد. مورخان نوین بر این باورند که این جنگ نشانه برتری فناوری مصریها بود و برای آن ها روحیه بخش محسوب شد.
این جنگ قدیمیترین جنگ تاریخ بشر است که اطلاعات ارتش ها و آرایش آننان در تاریخ ثبت شدهاست.
رتبه هفتم: محاصره سیراکوز
طرفین درگیر: جمهوری روم و ساراگوس کارتاژ
سرداران جمهوری روم : مارکوس کلودیوس، مارسلوس
سرداران کارتاژ : اپسایدز
تاریخ جنگ: ۲۱۲-۲۱۴ پیش از میلاد
پیروز جنگ: جمهوری روم
محل جنگ: سیراکوس
تعداد ارتش روم: 18،۰۰۰ پیاده نظام ۲۰۰۰ سواره نظام
تعداد ارتش کارتاژ: ۲۱ هزار تن

محاصره سیراکیوز بخشی از جنگ دوم پانیک است که در سالهای ۲۱۴-۲۱۲ قبل از میلاد رخ داد. محاصره سیراکوز توسط جمهوری روم که در نتیجه آن این شهر یونانی متعلق به مگنا گراسیا (یونان بزرگ) برای همیشه سقوط کرد. در طی محاصره، سربازان این شهر توسط سلاح هایی که بدست ارشمیدس طراحی و ساخته شده بود از شهر دفاع می کردند. در پایان محاصره ارشمیدس بدست یکی از سربازان رومی کشته شد، اگر چه ژنرال مارسلیوس پیش از سقوط شهر دستور داده بود تا گزندی به او نرسانند.
پس اشغال سیراکوز توسط روم، کل جزیره سیسیل بدست جمهوری روم افتاد، که خود دروازه ورود روم به قاره آفریقا و پیروزی نهایی بر حکومت کارتاژ بود.
رتبه ششم: نبرد متوروس
طرفین درگیر: جمهوری روم و کارتاژ
سرداران جمهوری روم : مارکوس لیوویوس سالیناتور، گایوس کلودیوس نرو، پریسی لیکینیوس
سرداران کارتاژ : هانیبال بارکا
تاریخ جنگ: ۲۰۷ پیش از میلاد
پیروز جنگ: جمهوری روم
محل جنگ: رودخانه متوروس، مارکه، ایتالیا
تعداد ارتش روم: ۷۰۰۰ سرباز: (8 لژیون رومی به اضافه نیروهای نرو ۷۰۰۰)
تعداد ارتش کارتاژ: ۳۰،۰۰۰ سرباز: (۲۵،۰۰۰ پیاده نظام و ۵،۰۰۰ سواره نظام) و ۱۵ فیل جنگی

نبرد متوروس یکی از مهمترین جنگ های، جنگ دوم پانیک بود. که در آن رومی ها بر کارتاژ پیروز می شوند.
رتبه پنجم: سومین جنگ بردگان
طرفین درگیر: جمهوری روم و بردگان فراری
سرداران جمهوری روم : گایوس کلودیوس گلبر، پوبیلیوس وارینیوس، لوسیوس فوریوس، لوسیوس کوسسیونی، گنوس کورنلیوس لنتولوس کلادیانوس
سرداران بردگان : اسپارتاکوس، گانیکوس، اُاِنومائوس، کاکتوس،کریکسوس
تاریخ جنگ: ۷۱-۷۲ پیش از میلاد
محل نبرد: ایتالیا
پیروز جنگ: جمهوری روم
تعداد ارتش روم: ۸ لژیونهای رومی ۴،۰۰۰-۶،۰۰۰ پیاده نظام + کمکی (۳۲،۰۰۰-۴۸،۰۰۰ پیاده نظام + کمکی، ۱۲،۰۰۰ سرباز پادشاهی،
تعداد سپاه بردگان: ۱۲۰ هزار تن

جنگ سوم بردگان آخرین نبرد برده ها علیه جمهوری روم بود که توسط اسپارتاکوس رهبری می شد. گروه کوچکی از ۷۸ بردگی و گلادیاتورهای فراری به یک ارتش عظیم متشکل از ۱۲۰،۰۰۰ مرد، زن و کودک تبدیل شد. رومیان یک ارتش هشت لژیونی تحت رهبری مارکوس کراسوس تشکیل دادند. این جنگ در ۷۱ سال قبل از میلاد با پیروزی قاطع روم پایان یافت.
رتبه چهارم: نبرد گوگمل
طرفین درگیر: امپراتوری هخامنشی و یونان
سرداران ایران : داریوش سوم، بسوس، مازایوس، اوونته دوم، آتروپات
سرداران یونان: اسکندر مقدونی، سلوکوس نیکاتور، کراتروس،پارمینون،پردیسکاس،آنتی گوس، کلتوس، نئارچوس، آریستون،
تاریخ جنگ: ۳۳۱ پیش از میلاد
پیروز جنگ: یونان
محل جنگ: موصل امروزی
تعداد ارتش یونان: ۴۰۰۰ پیاده نظام و ۷۰۰۰ سوار
تعداد ارتش ایران : ۲۰۰ هزار پیاده و ۴۵ هزار سوار پارسی و ۱۵ فیل و ارابه های جنگی

نبرد گوگمل واپسین حرکت داریوش سوم برای حفظ امپراتوری هخامنشی بود که سرانجام با شکست ارتش ایران عمر امپراتوری با شکوه هخامنشی نیز به پایان رسید.
رتبه سوم: نبرد سالامیس
طرفین درگیر: امپراتوری هخامنشی و یونان
سرداران ایران : خشایارشا، ماردینیوس
سرداران یونان: تمیستوکلس
تاریخ جنگ: ۳۳۱ پیش از میلاد
پیروز جنگ: یونان
محل جنگ: جزیره سالامیس
تعداد ارتش یونان: ۴۰۰ فروند کشتی
تعداد ارتش ایران : تعداد اغراق آمیز دو میلیون

نبرد دریای سالامیس که در نتیجه آن سپاه ایران شکست فاحشی میخورد و هزاران تن کشته می دهد و در نتیجه خشایارشا به آسیا باز می گردد و یونان از ویرانی نجات پیدا می کند.
رتبه دوم: نبرد کاره
طرفین درگیر: امپراتوری اشکانی و امپراتوری روم
سرداران ایران : سورن (سورنا)
سرداران یونان: مارکوس کراسوس
تاریخ جنگ: ۵۳ پیش از میلاد
پیروز جنگ: اشکانیان
محل جنگ: شهر کاره (عراق امروزی)
تعداد ارتش اشکانیان: ده هزار تن
تعداد ارتش روم : 43 هزار تن سوار و پیاده

جنگ حران (کاره)، در سرزمینی در (بینالنهرین) بین اورفه و راسالعین بین سپاه اشکانیان (پارتها) و جمهوری روم به وقوع پیوست. در ۶ می (۱۶ اردیبهشت) سال ۵۳ پیش از میلاد، سپاه کراسوس سردار رومی، با سپاه سورن سردار اشکانی درگرفت و در ۱۹ خرداد (۹ ژوئن) چنین سالی پس از یک جنگ خونین، سپاه مجهز و پیشرفته روم کاملاً شکست خورد و کراسوس نیز پس از اینکه مذاکرات به خشونت کشیده شد کشته شد.
از آن زمان تا ۷۰۰ سال بین دو ابرقدرت جهان باستان یعنی امپراتوری های روم و ایران اشکانی و ساسانی جنگ و گاهی صلح برقرار بود.
رتبه نخست: نبرد گا ایکسیا
طرفین درگیر: امپراتوری هان و چو غربی
سرداران هان : لیو بانگ
سرداران چو: ژیانگ یو
تاریخ جنگ: ۲۰۲ پیش از میلاد
پیروز جنگ: هان
محل جنگ: گا ایکسیا
تعداد ارتش هان: ۶۰۰-۷۰۰ هزار تن
تعداد ارتش روم : ۱۰۰ هزار تن

این جنگ در سال ۲۰۲ پیش از میلاد درگرفت که به پیروزی قاطع هان انجامید.
لیو بانگ بعدها خود را امپراتور چین اعلام کرد و سلسله هان را تأسیس کرد، در حالی که ژیانگ یو پس از نبرد خودکشی کرد.
در طول نبرد، سربازان هان، همسر ژیان یو را که در پایتخت بود، دستگیر کردند. یو بیشترین ارتش خود را به پایتخت فرستاد تا بتواند همسرش را نجات دهد ولی این تقسیم نیرو به ضرر او شد و سرانجام در نبرد شکست خورد و سرانجام مجبور به خودکشی شد.
- منابع:
- وب سایت کارجو www.kojaro.com
- وب سایت بازده bazdeh.org
- وب سایت تاریخ پارسی parshistory.com
- ویکی پدیا انگلیسی
- وب سایت www.ancienthistorylists.com