امیرکبیر را می‌توان از نخستین کسانی دانست که زیربنای اصلی آموزش را در ایران بنا گذاشته است.

اولین کتاب درسی

نخست‌وزیر ناصرالدین شاه، تاسیس مدرسه دارالفنون را از اصلی‌ترین کارهای اصلاحی خود قرار داد و مصرانه پیگیر ساخت ساختمان این مدرسه در نزدیکی میدان توپخانه شد. او هنگام تکمیل ساختمان نخستین مدرسه کشور، مترجم اول دولت را برای استخدام شش آموزگار ماهر با حقوق مناسب به اتریش فرستاد. زمانی که استادان اتریشی به ایران رسیدند، امیرکبیر از صدارت برکنار شده بود، با این حال استادان اتریشی رشته‌های مهندسی، پیاده نظام، پزشکی و جراحی، توپخانه، داروسازی و معدن را در دارالفنون راه‌اندازی کردند و تدریس نزدیک به ۱۵۰ جوان خانواده‌های اشراف که سواد خواندن و نوشتن داشتند را به زبان فرانسه آغاز کردند.

از آنجا که تدریس به زبان فرانسه صورت می‌گرفت، مترجمان همزمان مطالب را به فارسی ترجمه می‌کردند که بعد از چند سال یادداشت‌های این مترجمان از تدریس استادان خارجی و تالیفاتی که در ایران داشتند، تبدیل به نخستین کتاب‌های درسی در ایران شد. این کتاب‌ها در چاپخانه دارالفنون به صورت چاپ سنگی تهیه می‌شد و در دسترس دانشجویان قرار می‌گرفت.

این روند تالیف کتاب‌های درسی پس از مدتی علاوه بر کتاب‌های ترجمه شده استادان خارجی، توسط فارغ‌التحصیلان دارالفنون ـ که نوشتن کتاب‌های درسی را آغاز کرده بودند ـ ادامه پیدا کرد.اما نخستین دبستان به سبک جدید، ۳٧ سال و نخستین دبیرستان ۴۷ سال پس از تاسیس دارالفنون که یک مرکز آموزش عالی بود در ایران تاسیس شد

میرزا حسن رشدیه را که در ایروان دبستانی تاسیس کرد، می‌توان نخستین مولف کتاب‌های درسی دبستان در ایران دانست. از وی نزدیک به ۲۷ کتاب چاپ شده موجود است. پس از تاسیس دبستان مذکور کم‌کم تعداد مدارس ویژه در تهران و شهرستان‌ها افزایش پیدا کرد و به دنبال آن در سال ۱۲۹۰ شمسی قانون وزارت فرهنگ تصویب شد و آموزش همگانی و اجباری جزو وظایف دولت قرار گرفت بعد از ۱۰ سال قانون شورای عالی فرهنگ نیز به تصویب رسید که مطابق این قانون کل امور مدارس شامل سازمان، برنامه، امتحانات، استخدام معلم و مدت زمان آموزش در سطح کشور یکسان شد و مولفان ملزم شدند کتاب‌های درسی را مطابق برنامه‌ای که از سوی وزارت فرهنگ به آنان ابلاغ می‌شد، تالیف کنند.

در شهریور ۱۳۲۰ به دنبال ورود آثار جنگ جهانی به ایران و گران شدن چاپ و توزیع کتاب‌های درسی، وزارت فرهنگ نیز که در فکر کاهش مسوولیت خود بود، تالیف و تهیه کتاب درسی را آزاد اعلام کرد. این امر تا ۲۰ سال ادامه پیدا کرد و هر روز به منتقدان این روند اضافه شد تا این‌که در سال ۱۳۴۱ وزارت فرهنگ ناچار دوباره تالیف و نشر کتاب‌های درسی را به عهده گرفت و در سال ۱۳۴۳ سرانجام نخستین جلسه هیات امنای آن با شرکت آقایان دکتر خانلری، دکتر ضیایی، رضا اقصی،‌ دکتر محمود بهزاد و پروفسور فاطمی تشکیل شد و آقای دکتر محمود بهزاد با پیشنهاد وزیر فرهنگ و تصویب هیات دولت به مدت سه سال به ریاست سازمان کتاب‌های درسی ایران منصوب شد. تشکیل سازمان کتاب‌های درسی در همان سال اول نتیجه داد و مشکلات کمبود کتاب‌های درسی از میان رفت. بسیاری از کتاب‌های درسی که در این دوران تالیف شده تا سال‌ها در مقاطع مختلف تدریس می‌شد.