زشیر شتر خوردن و سوسمار، عرب را به جایی رسیده ست کار…
بزرگ مرد میهن پرست، فردوسی پاکزاد رنج خویشتن از اشغال وطن به دست عرب ها را اینچنین به شعر درآمیخته است:
چو بخت عرب بر عجم چیره شد همی بخت ساسانیان تیره شد
بر آمد ز شاهان جهان رو قفیز نهان شد زر و گشت پیدا پشیز
دگرگونه شد چرخ گردون بچهر ز آزادگان پاک ببرید مهر
به ایرانیان زار و گریان شدم ز ساسانیان نیز بریان شدم
دریغ آن سر و تاج و آن مهر وداد که خواهد شدن تخت شاهی بباد
کز این پس شکست آید از تازیان ستاره نگردد مگر بر زیان
چو با تخت منبر برابر شود همه نام بوبکر و عمر شود
تبه گردد این رنج های دراز نشیبی دراز است پیشش فراز
نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر ز اختر همه تازیان راست بهر
ز پیمان بگردند و ز راستی گرامی شود گژی و کاستی
رباید همی این از آن آن از این ز نفرین ندانند باز آفرین
نهانی بتر ز آشکارا شود دل مردمان سنگ خارا شود
شود بنده ی بی هنر شهریار نژاد و بزرگی نیاید بکار
به گیتی نماند کسی را وفا روان و زبان ها شود پر جفا
از ایران و از ترک و از تازیان نژادی پدید آید اند میان
نه دهقان همه ترک و تازی بود سخن ها بکردار بازی بود
نه جشن و نه رامش نه کوهر نه نام بکوشش زهر گونه سازند دام
بریزند خون از پی خواسته شود روز گار بد آراسته
زیان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اندر آرند پیش
ز پیشی و بیشی ندارند هوش خورش نان کشکین و پشمینه پوش
چو بسیار از این داستان بگذرد کسی سوی آزادگان ننگرد
در جای دیگر فردوسی در نامه ای از زبان پور هرمزد شاه به سعد وقاص :
یکی نامه ای بر حریر سفید نوشتند و پر بیم و چندی امید
بعنوان بر از پور هرمزد شاه جهان پهلوان رستم کینه خواه
سوی سعد وقاص جویند جنگ پر از رای و پر دانش و پر درنگ
بمن باز گوی آنکه شاه تو کیست چه مردی و آیین و راه تو چیست
بگرد که جوئی همی دستگاه برهنه سپهبد برهنه سپاه
به نانی تو سیری و هم گرسنه نه پیل و نه تخت و نه بار و بنه
زشیر شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده ست کار
که فر کیانی کند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
شما را به دیده درون شرم نیست ز راه خرد مهر و آزرم نیست
بدین چهر و این مهر و این راه و خوی همی تخت و تاج آیدت آرزوی
جهان گر باندازه جوئی همی سخن بر گزافه نگوئی همی
سخنگوی مردی بر ما فرست جهاندیده و گرد دانا فرست
بدان تا بگوید که رای تو چیست به تخت کیان رهنمای تو کیست
عجب دروغ بزرگی واقعا متاسفم آقا مهدی
دروغ نیست آقا سامان. شاهنامه است.
گفتنی است بسیاری از این بیت های افزوده و افزوده های دیگری که به نام فردوسی پخش گردیده است در نسخه های کهن شاهنامه نیست و از سوی نویسندگان و نسخه برداران در سده های پسین افزوده شده است ، تا جایی که شاهنامه ی ۵۰ هزار بیتی فردوسی را به ۶۲ هزار بیت و بیشتر رسانده اند . اما با نیک اندیشی استادان شاهنامه پژوه در سرتاسر جهان و بررسی دستنویس های کهن شاهنامه این افزوده ها کنار زده شد و آشکار شد که این افزوده ها سروده ی فردوسی نمی باشد .
۲ نسخه از کهنترین نسخه های دستنویس شاهنامه یعنی نسخه ی لندن ۶۷۵ و نسخه سن ژوزف که پایه و بنیاد کار شاهنامه پژوهشی به شمار می روند ، بیشتر از ۴۹ هزار بیت ندارند .
بیت ز شیر شتر خوردن و سوسمار …. این بیت در نسخه های کهن شاهنامه نیامده و افزوده میباشد . در ویرایش های استاد خالقی مطلق ، استاد مهدی قریب ، استاد فریدون جنیدی و نسخه ی مسکو نیز این بیت نیامده است و همین نکته باعث شده است که گروهی گمان ببرند که این بیت ها کهن بوده و در نسخه های تازه زدوده شده است ، در حالی که درست وارونه می باشد و این ویرایش های شاهنامه از روی دستنویس های بسیار کهن گردآوری شده است و این بیت ها نو و تازه و سروده ی نویسنده یا کاتبی در سده های پسین بوده است .
یک سر به سایتها بزن تا ببینی عربها هنوز هم سوسمارخورند.
thank you
این حقیقتیست که باید بیان شود.
سلام به نظر من چه فردوسی ویا هر شاعر دیگری که این ابیات رو سروده باید افرین گفت از دهانش گوهر ریخته
درود بر روان پاکش بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم به این پارسی فردوسی بزرگ
درود بر فردوسی ووطن دوستان
درود بر فردوسی و درود بر شما که این ابیات رو اشاعه میدید
البته حقیقتو گفت ولی این دلیل نمیشه تروخشک و باهم بسوزونیم میدونید که فردوسی خودش ازیاران باوفای امام علی بود وامام علی یک عرب!
دادا فردوسی قرن ۵ هجری زندگی میکرد چطور ممکنه فردوسی یار اون اقا باشه
خخخخخخخ دمت گرم
درود بر شرفت فردوسی روحت شاد در پناه یزدان این شعر رو هر موقع میخونم روحم شاد میشه خدایی.
درود بر این سروده چون طلا که پیش میکشد آینده را و هنگامی که بر زمان ما بوَد این نتیجه به پیش کسان مطلبی چون دریچه.
بیایید از شعار دست برداشته و به پا خیزیم و عرب را ریشه کن کنیم با یاری پرورد گار.
درود بر فردوسی
سلام دوستان عزیز
شعر فوق در برخی از نسخ معتبر شاهنامه مثل شاهنامه ی خالقی و چاپ مسکو نیامده اما در برخی نسخ معتبر دیگر مثل شاهنامه های بایسنقری و لنینگراد آمده است برخی این ابیات را الحاقی میدانند اما با توجه به روحیه ی میهن پرستی و فرهنگ دوستی فردوسی و اهمیتی که این شاعر بزرگ برای فرهنگ و عظمت ایران قایل بوده است این اشعار میتوانند از این شاعر بزرگ باشند
ایران پاینده باد/ روحانی نسب دبیر ادبیات مشهد
آقا واقعا عالی فقط سوسمارشو عشق هههههههههههههوووووووووووووووووووووو
فردوسی نامت به جاودانگی ماند همیشه
چو سنگی به بیداری پارسی به حکمت به شیشه زدی
درووووود بر فردوسی
درود بر شما
دوستان چرا راه دور همین نزدیکیها در رساله یکی از بزرگان نوشته که ادرار شتر خوردنیست ولی اگر باهاش نزدیکی کنی شاشش رو نخورید حالا نمیدونم حتما حکم خدا است واله
در جواب کاربر رضا قابل توضیح است که در جهان عرب دو نوع عرب داریم.عرب عدنانی که جزء عرب های اصیل هستند. همانانی که در زمان سوسمار خورها به تجارت کالا می پرداختند. قابل ذکر است پیامبر و اولاد ایشان جزء عرب عدنانی هستند.اما در سمت دیگر عرب قحطانی قرار دارد که به جای عرب به آن ها اَعرابی میگویند.اینان همان سوسمار خورها و جزء وحشیان عرب هستند.امیدوارم توضیحات کامل و به قدر کفایت بوده باشه
البته خودتون هم میتونید داخل نت تحقیق کنید
در جواب پارسیان.کدوم یکی از علما تشیع خوردن ادرار شتر رو حلال کرده.این جزءفتاوی وهابیت کافر است.لطفا قبل از دادن اطلاعات اشتباه کمی تحقیق کنید برادران.
عجم های ایرانی کی میخواهید طرزتفکرتون رودرست کنید،وقتی فردوسی گفته بودعرب ،منظورش قوم اون زمانه،هرچنداونهم خیلی اشتباه کرده.وهمون حمله قوم اعراب دین اسلام روبه ایران آورد.بااینکه تزریق دین اسلام برای اکثریت ایرانیهابخصوص اونهاییکه ادعای بافرهنگ وسواددارند،اصلاخوشایندنیست،ولی حداقل بدلیل همون فرهنگ وسوادتون رعایت حرمت اعراب ساکن ایران روبکنیدهمونهاییکه خودشون روصمیمانه درمشکلات ومسائل مملکت شریک میدونن.
حتی اگا دوستی اعراب را بخواهم آنها هیچ وقت دوستی ما رو نخواستد
ادب هم چیز خوبیه آقایون عجم که به عربا توهین میکنین. خوزستانم عرب داره و عربهاش با هیچ کس مشکل و دشمنی ندارن.. عزت و احترام هم دیگه رو داشته باشیم
درود بر فردوسی پاکزاد روانش شاد
درود به شرف فردوسی که باعث شد زبان پارسی جاودان بمونه.وگرنه الان بایدبه زبان عرب تازى صحبت میکردیم.ننگ بر عرب سوسمار خور.به امید ایرانى پاینده
در این که یک ایرانی سرافراز هستین شکی ندارم ولی لطفا اجازه ندین اسم ایرانیان با نژادپرستی همراه بشه.
این عرب ها از ما متنفرند اگر کتاب دو قرن سکوت را بخوانید متوجه میشوید ریدن تو دهن عربا
درود بربزرگمرد تاریخ شعر ایران
با سلام به همگی بالاخص آقای بابک گرامی آقای بابک توی مقدمه کتاب دوقرن سکوت خود نویسنده از داشتن سر پر سودا و تعصب بیجا موقع نوشتن کتاب پرده برم داره البته این مقدمه رو چند سال بعد مینویسن لطفاً علاوه بر کتاب دوقرن سکوت کتاب کارنامه اسلام از همون نویسنده یعنی دکتر زرین کوب و آثار دکتر زیگرید هونکه و آن ماری شیمل که تحقیق های جالبی در باره دین اسلام ارائه کردند رو بخونید.منم هم مسلمانم و هم ایرانی به فرهنگ و دینم هم میبالم .یکایک هموطنان رو هم دوست دارم حتی اگر دگر اندیش باشند.ولی درکل همونطور که جناب مولانا میفرمایند بشوی اوراق اگر هم درس مایی که علم عشق در دفتر نباشد.
من فقط خواستممتذکر بشم برخورداری از نعمت عقل و فهمم چیز بسیار خوبیه.افسوس بعضی عاریایی ها از این نعمات بزرگ و واجب بی بهره موندن و بعد از سه یا چهار هزار سال ادعای تمدن به جای تو هین و نژاد پرستی.همزیستی و همنشینی با مردم دنیا رو یاد نگرفتن.این نوع مصداق صحبت کردن ان خم در این عصر و دوران نشاندهنده بیشعوری و تهی مغزی بعضی هموطنای فارس هستش ک همیشه با دلایل بی منطقشون مردم دنیا رو تحقیر میکنن. و در آخر بگم مصداق عینی طرز رفتار و صحبت کردن هر شخص نشاندهنده شخصیت اوست.
درود بر هم میهنان گرانقدر: من یک هوجستانی(خوزستانی) ام از تبار لر .نژاده ای بدور از نژاد پرستی همانندنیاکانمان دینمان دین پیامبران و اندیشه مان اندیشه خسروان روشن روان الگویمان فردوسی بزرگ است منشمان منش کوروش بزرگ بوده وهمه مردم جهان را به یک دید می نگریم و ارزش آنهارا در منش آنها می جویییم ما برآنیم و خواستار آنیم تا که فرهنگ با شکوه و یگانه باستان خود را بازیابیم و آنرا بروز کرده ومنش خود سازیم و از هر فرهنگ بیگانه چه تازی و چه انیرانی دیگر (هرچند که ارج مینهیم ) بیزاریم.چرا که بر این باوریم که فرهنگ هر تیره و تباری جه ایرانی و چه انیرانی برای خویش گرامیست و شایسته پاسداریست و ما بیزار از تازشیم به دیگر فرهنگها مگر که آن تیره و تبار خود آنرا بجوید و بپوید و بخواهد و نه بزور شمشیر بمانند گذشته. اینجا ایران است هر کس آنرا بر نمی تابد نماند.اینجا سرزمین اهورایست هر کس نمی پذیرد نماند. اینجا سرزمین مهر است و منش دهگانان .نه جایگه تازش بیگانگان .هر کس بر نمی تابد نماند. درود بر همه ایرانیان از هر تیره و تباری .
سلام.تو کتابهای تاریخ خواندیم که در زمان ساسانیها فقط بچه های درباریان و مغ ها حق خواندن و نوشتن داشتند.مسلمانها گفتن طلب العلم فریضه علی کل مسلم و مسلمه و به ما این حق را دادند تا باسواد بشیم و گرنه جاهل میماندیم.موضوع دوم: به قول دکتر ازغدی، در دین زرتشت خوردن ادرار شتر سلامتی میاره. عربها چنین اعتقادی ندارن .الان هموطنان ما ب ر ای خریدن شیر شتر دست وپا میشکنن تو پایتخت.
درود بر نژاد پـــــاک آریایی