اسرارالتوحید فی مقامات ابی سعید (تالیف بین ۵۵۳-۵۹۹) تالیف محمدبن منور، نواده دختری شیخ، از مهم ترین کتاب های صوفیه و یکی از آثار گرانبهای نثر فارسی است. ابوسعید ابی خیر (متوفی ۴۴۰) خود از بزرگان متصوفه و عارفان عالی مقام قرن چهارم و پنجم هجری است و نواده او سخنان این مرد بزرگ و داستان های مربوط به او را در این کتاب گران قدر جمع آورده است.

ابی سعید ابوالخیر

مرد کامل

وقتی شیخ، ابوسعید – قه – در میهنه مجلس می گفت درویشی از ماوراءالنهر درآمد و پیش تخت شیخ بنشست. آن روز شیخ مجلس تمام کرد. درویش شیخ را خدمت بجای آورد و سه روز مقام کرد و هر روز که شیخ ما مجلس گفتی، آن درویش آمدی و در پیش تخت می نشست و شیخ روی به وی می کرد و سخن های نیکو می گفت. روز چهارم آن درویش در میان مجلس نعره ای بزد و بر پای خاست و گفت: «ای شیخ! مرا می باید بدانم که تو چه مردی و چه چیزی؟» شیخ گفت: «ای درویش! ما را بر کیسه بند نیست و با خلق خدای جنگ نیست.» آن درویش بنشست.

چون شیخ از مجلس فارغ شد، آن درویش پای افزار کرد (م=کفش به پا کردن به قصد راهی شدن و رفتن) و به جانب ماوراءالنهر برفت. چون آنجا رسید، آن جا مشایخ بزرگ بوده اند و عادت ایشان چنان بودی که در حلقه بنشستندی؛ و هر کسی از این شیوه سخنی گفتندی و فایده دادندی؛ چون آن درویش بدان حلقه بنشست – و گویند که زیادت از ۳۰۰ مرد متقی بوده اند – و هر کس سخنی می گفتند؛ نوبت بدو رسید. او را گفتند: «بیا تا چه داری و چه آوردی از خراسان.» گفت: «من پیری دیدم در میهنه که سخنان نیکو می گفت، من آن را یاد نتوانستم گرفت. اما از وی سوال کردم که تو چه مردی و احوال تو چیست؟ جواب داد که ما را بر کیسه بند نیست و با خلق خدای جنگ نیست.» جمله پیران یک به یک برخاستند و روی سوی خراسان کردند و سجود کردند تعظیم حالت شیخ را؛ و چنین گفته اند که: «این کس را سجود باید کرد؛ که از او هیچ چیز با او نمانده است و همه خلق را شده است.»