زمان چگونه کار می کند؟

زمان چیزی است که بسیاری از ما آن را بدیهی فرض می کنیم. تا کنون فکر کرده اید که چرا سال ۱۲ ماه و مثلا مهر ۳۰ روز می باشد؟ مناطق زمانی چیستند و چرا ساعت ها در اول بهار و پاییز به عقب یا جلو کشیده می شوند؟ چرا هر روز ۸۶۴۰۰ ثانیه است؟ در این نوشته با این که تلاش شده موضوع زمان روشن شود، با این حال منشا زمان و مسائل پیرامون ساعت ها و تقویم ها در هاله ای از ابهام قرار دارند.

منشا زمان
فرهنگ لغت معین این واژه را به صورتت وقت، هنگام، دور و عهد و فرهنگ لغت و بستر آن را به صورت مدت، فاصله ی زمانی، فاصله ی بین وقایع و مدت قابل اندازه گیری معنا کرده اند. زمان را نمی توان دید یا احساس کرد، لذا پدیده ای است گریزان، گذرا و فرار که فقط می آید و پیش می رود. از این رو بشر فقط توانسته است راه هایی برای اندازه گیری آن بیابد، راه هایی که کاملاً قرار دادی بوده و از نقطه نظر تاریخی جالب می باشند.
” روز” نقطه ی شروع معمول زمان به حساب می آید. هر روز متشکل از یک مدت معین تابش آفتاب بوده و به دنبال آن شب فرا می رسد. بدن ما از طریق خواب با این چرخه سازگاری یافته است و لذا هر صبح روز جدیدی را آغاز می کنیم. حتی در ابتدائی ترین فرهنگ ها نیز مفهوم روز به صورت یک مقدار و کمیت ئر ذهن ایجاد می شود. جهت تقسیم روز به مقادیر کوچک تر از ساعت و جهت دسته بندی روزها به صورت کمیت های برگ تر از تقویم استفاده می شود. هر دوی این سیستم ها تاریخچه ی جالبی دارند که در این نوشتار به آن ها نیز پرداخته خواهد شد.

اندازه گیری زمان
اندازه گیری زمان قلمروی باور نکردنی دارد. تعدادی از ظرفیت های زمانی متداول به ترتیب از کوچک به بزرگ عبارتند از:
– پیکو ثانیه: (یک تریلیونیم نیم ثانیه). این کوتاه ترین مدت زمانی است که امروزه می توان آن را به دقت اندازه گرفت.
– نانو ثانیه: (یک میلیاردم ثانیه). دو الی چهار نانو ثانیه مدت زمانی است که یک کامپیوتر جهت اجرای یک دستور نرم افزاری صرف می کند.
– میکرو ثانیه: (یک میلیونیم ثانیه).
– میلی ثانیه: (یک هزارم ثانیه). این سریع ترین زمان برای گرفتن فیلم و عکس با دوربین معمولی است. عکسی که در یک هزارم ثانیه گرفته می شود، هیچ گونه حرکتی را در هیچ یک از اعضای بدن ثبت نمی کند.
– سانتی ثانیه: (یک صدم ثانیه). این مقدار زمان با یک بار زدن صاعقه مساوی می باشد.
– دسی ثانیه: ( یک دهم ثانیه). مدت لازم برای پلک زدن.
– ثانیه: قلب در حالت معمولی در هر ثانیه یک بار می تپد.
– شصت ثانیه: معادل یک دقیقه یا زمان پخش یک آگهی تبلیغاتی بلند.
– دو دقیقه: تقریباً مساوی زمانی است که شخص می تواند نفس خود را حبس کند.
– پنج دقیقه: تقریباً مساوی با مدت توقف در پشت چراغ قرمز.
– شصت دقیقه: معادل یک ساعت و مساوی مدت زمانی است که شخص می تواند بدون خستگی چشم در کلاس درس بنشیند.
– هشت ساعت: مدت زمان معمول برای کار در روز یا خواب در شب.
– بیست و چهار ساعت: معادل یک روز و مساوی با مدت چرخش زمین به دور محور خود.
– هفت روز: معادل یک هفته.
– چهل روز: طولانی ترین مدتی که شخص می تواند بدون غذا زنده بماند.
– سیصد و شصت و پنج روز و ۷۶/۵ ساعت: معادل یک سال و مدت زمانی است که زمین یک بار به دور خورشید می چرخد.
– هفتاد و پنج سال: معادل عمر طبیعی انسان.
– پنج هزار سال: معادل تاریخ ثبت شده ی انسان.
– پنجاه هزار سال: معادل زمانی که انسان ناطق و هوشمند در زمین حضورداشته است.
– شصت و پنج میلیون: مدت زمانی که از انقراض دایناسورها گذشته است.
– دویست میلیون سال: مدت زمانی که پستانداران به وجود آمده اند.
– سه و نیم الی چهار میلیارد سال: مدت زمانی که حیات در کره ی زمین وجود داشته است.
– چهار و نیم میلیارد سال: معادل سنکره ی زمین.
– ده الی پانزده میلیارد سال: معادل سن تقریبی جهان از زمان مه بانگ(انفجار بزرگ).

طول روز چه قدر است؟
روز عبارت است از مدتی که طول می کشد تا زمین یکبار به دور محور خود بچرخد. اما ایم گردش چقدر طول می کشد؟ هر یک روز از دو مدت زمان دوازده ساعته یعنی مجموعاً بیست و چهار ساعت تشکیل می شود. اما چرا هر روز بیست و چهار ساعت است؟ کسی جواب این سوال را نمی داند. اما به عنوان جواب به توضیح زیر بر گرفته از دایره المعارف بریتانیکا توجه فرمائید:
” قدیمی ترین ساعت آفتابی که هنوز در مصر نگهداری می شود ساعتی است که از جنس شیست سبز( نوعی سنگ معدنی بلورین تغییر یافته) ساخته شده و حداقل به قرن هشتم قبل از میلاد بر می گردد. ساعت مزبور پایه ی مستقیم داشته و در یک انتها دارای میله ی عرضی برجسته ای می باشد. این پایه که بر روی آن مقیاسی متشکل از شش قسمت زمانی حک شده است، در جهت شرقی _ غربی واقع بوده و میله ی عرضی آن صبح هنگام در انتهای شرقی و در بعدالظهر در انتهای غربی قرار می گیرد. سایه ی میله ی عرضی واقع در روی پایه زمان را نشان می دهد. ساعت هایی از این نوع هنوز هم در قسمت های قدیمی مصر مورد استفاده قرار میگیرند”.
به نظر می رسد اهالی بابل اولین کسانی بودند که پرستش و تقدیس عدد شش را شروع کردند اما علت این امر مشخص نیست.

مناطق زمانی
همه افراد کره ی زمین انتظار دارند که خورشید به هنگام ظهر در بالاترین نقطه در آسمان باشد. اگر فقط یک منطقه ی زمانی وجود می داشت، این امر غیر ممکن می شد زیرا زمین در هر ساعت پانزده درجه به حول محور خود می چرخد. منظور از مناطق زمانی متعدد این است که زمین را به ۲۴ قاچ ۱۵ درجه ای تقسیم کرده و ساعت را در هر منطقه به قرار یکسان تنظیم می کنند. تمامی افراد ساکن در یک منطقه ی زمانی خاص ساعت هایشان را به یک صورت تنظیم می کنند و هر منطقه یک ساعت از منطقه ی مجاور تفاوت دارد. از آنجا که کشور ما تقریباً در یک منطقه ی زمانی واقع شده، لذا ساعت کلیه ی شهرهای ایران با هم یکسان است.
تمامی مناطق زمانی از یک نقطه ی مبدا واقع در رصد خانه ی گرینویچ انگلستان سنجیده می شوند. این نقطه به نام نصف النهار گرینویچ(GMT) یا ساعت هانی نامیده می شود. خط بین المللی تاریخ درست در نقطه مقابل رصد خانه گرینویچ در آن سوی کره ی زمین قرار دارد. ساعت رسمی کشورمان ۵/۳ ساعت از وقت گرینویچ جلوتر است.

عقب یا جلو کشیدن ساعت
طی جنگ جهانی اول، بسیاری از کشورها نسبت به تغییر و تنظیم ساعت عادی خود در بخشی از سال اقدام کردند. علت این امر آن بود که بتوان ساعات روشن تابستان را به گونه ای تنظیم کرد که با ساعات بیداری هماهنگ شود. هدف از این مسئله در جنگ جهانی اول آن بود که از طریق کاهش نیاز به نور مصنوعی، در مصرف سوخت صرفه جویی شود.
بسیاری از این کشورها هنوز هم از این سیستم استفاده می کنند. طبق مصوبه ی هیات وزیران، ساعت رسمی ایران در روز آخر شهریور یک ساعت به عقب و در روز آخر اسفند ماه یک ساعت به جلو کشیده می شود.

تقویم؛ سال
همان گونه که پیشتر گفته شد، روز یک واحد مشخص زمانی برای افراد محسوب می گردد. اما هفته، ماه و سال چیست؟ سال یک واحد زمانی مقطوع و مشخص می باشد. به دلیل این که فصل ها بر اساس سال تکرار می شوند، انسان مفهوم سال را به وجود آورد. پیش بینی فصل ها بری کشاورزی و آماده شدن برای زمستان ضروری می باشد. بسیاری از گیاهان بر اساس یک برنامه ی سالانه جوانه زده و میوه می دهند، لذا سال یک کمیت زمانی طبیعی به شمار می رود.
سال عبارت است از زمان لازم برای یک بار چرخیدن زمین به دور خورشید. این حرکت حدود ۳۶۵ روز به طول می انجامد. اگر زمان دقیق اندازه گیری شود، این چرخش دقیقاً در ۲۴۲۱۹۹/۳۶۵ روز ( بر طبق نوشته ی دایره المعارف بریتانیکا) انجام می شود. با افزودن یک روز در هر چهار سال، مقدار متوسط ۲۵/۳۶۵ را در سال بدست می آوریم که به عدد واقعب نزدیک تر است و به این سبب سالهای کبیسه یک روز از سال های ممولی طولانی تر هستند.
جهت نزدیک تر شدن به عدد واقعی، باید بدانیم که هر صدمین سال کبیسه است. از مجموع این قوانین چنین بر می آید که سال کبیسه نه تنها بر عدد ۴ بلکه بر ۴۰۰ نیز باید قابل تقسیم باشد. بنابر این سال های ۱۹۰۰،۱۸۰۰،۱۷۰۰ میلادی بر عکس سال های ۲۰۰۰ کبیسه نبودند. این پدیده طول متوسط سال را به ۲۴۲۵/۳۶۵ روز می رساند که به عدد واقعی نزدیک تر است.
مسئله ی اصلی در مفهوم سال عبارت از این است که تعیین طول واقعی سال بدون وجود منجمین خبره مشکل است. بسیاری از فرهنگ ها که فاقد منجمین خبره بودند، از چرخه ی ماه سود می جستند. هر چرخه ی ماه حدود ۵۱/۲۹ روز (دقیقاً ۵۳۰۵۸۸/۲۹ روز) طول می کشد. دلیل استفاده از چرخ ی مذکور این است که دنبال کردن چرخه ی ماه با نگاه کردن به آسمان در شب برای همه میسر بوده است.

تقویم؛ ماه 
قمر زمین منشا ایجاد ماه های سال بوده است. بسیار از فرهنگ ها دارای ماه های ۲۹ و ۳۰ روزه( یا صورت های اندکی متغیر) بوده و ال را به آن ها تقسیم می کردند. مشکل اصلی در این نوع سیستم این است که سال ۲۵/۳۶۵ روزه به طور مساوی به ماه های ۵/۲۹ روزه قابل تقسیم نمی باشد.
وقتی به تقویم نگاه می کنیم، دیدن ماه های ۲۹، ۳۰ و ۳۱ روزه ( در تقویم میلادی ماه ۲۸ روزه) ما را گیج می کند. علت این امر در دایر المعارف “ورلدبوک” این گونه بیان شده:
” رومیان در سال ۷۳۸ ق. م. به تبع از یونانیان تقویمی ۱۰ ماهه را ایجاد کردند. ماه های موجود در تقویم اصلی رومی عبارت بودند از: مارتیوس، آپریلیس، مایوس، کوینتلیس، سکستیلیس، سپتامبر، اکتبر، نوامبر، دسامبر. ماه های کوینتلیس تا دسامبر از کلمات رومی و به معنای اعدا پنج، شش، هفت، هشت، نه و ده گرفته شده اند. این تقویم شصت و اندی روز را به حساب نمی آورد لذا ماه های جانواریوس و فبرواریوس بعداً به این تقویم اضافه شدند تا بدین ترتیب آن شصت روز هم جزو تقویم به حساب آورده شود.
در سال ۴۶ ق.م. ژولیوس سزار به تغییر تقویم اقدام کرد. وی با کنار گذاشتن چرخه ی ماه و حفظ اسامی ۱۲ ماه موجود، سال را به ۱۲ ماه ۳۰ یا ۳۱ روزه تقسیم کرد. در این تقسیم بندی فقط ماه فبرواریوس (فوریه) ۲۹ روزه بود که هر چهار سال یک بار ۳۰ روزه می شد. سزار بعدا تصمیم گرفت جانواریوس (ژانویه) را به جای مارتیوس(مارس) ماه اول سال و فبرواریوس را ماه دوم قرار دهد. به همین دلیل روز آخر سال کبیسه در تقویم میلادی در ماه دوم سال قرار دارد.
بعد از مرگ نابهنگام سزار، رومیان ماه کوانتیلوس را به افتخار او به انم جولاب(ژولای) تغییر دادند. ماه سکستیلیس نیز به افتخار آگوستوس به آگوست(اوت) تغییر یافت. آگوستوس یم روز از فبرواریوس کم کرده و آن را به آگوستوس افزود تا عدد روزهای آگوستوس مساوی روزهای جولیوس گردد. این تاریخچه ی مختصر نشان دهنده ی علت وجود ۱۲ ماه با تعداد روز های متفاوت و نیز علت نامگذاری ماه های میلادی می باشد.”

ایام هفته
روزها، ماه ها و سال ها بر اساس پدیده های طبیعی تعیین شده اند، اما ملاک تعیین ایام هفته چیست؟ تعداد روزهای هفته منشا دینی دارد. عدد هفت در تعدادی از آیات قرآن به کار رفته است؛ مثلا هفت آسمان. در انجیل نیز چنین آمده که خداوند به انسان فرمود که شش روز کار کند و روز هفتم را مقدس بدارد.
رومیان اسامی خورشید، ماه و پنج ستاره را روی ایام هفته گذاشتند. این اسامی عبارت بودند از: خورشی، ماه، مریخ، عطارد، مشتری، زهره و زحل. این اسامی مستقیماً و به همین شکل به زبانهای اروپایی منتقل و معادل انگلیسی روزهای شنبه (روز خدای زحل)، یکشنبه(روز خدای خورشید)، و دوشنبه(روز خدای ماه)، دقیقاً به همان صورت حفظ شد. اسم چهار روز دیگر در انگلیسی از اسامی خدایان آنگوساکسون گرفته شدند: 
سه شنبه از نام تیو(خدای جنگ)، چهار شنبه از نام وودن(خدای بزرگ)، پج شنبه از نام ثور(خدای تندر)، و جمعه از نام فریگ(خدای عشق و زیبایی) گرفته شد.
در فارسی ایام هفته با شنبه شروع می شود. شنبه از ریشه ی “شنبد” و “شنبذ” از واژه ی عربی “سبت” گرفته شده و روز های بعدی را تا روز ششم هفته با عدد مشخص می کنند. روز هفتم به نام جمعه نامیده شده که در عربی به معنای تجدید دیدار و پیوند مجدد می باشد. نماز جمعه و نماز جماعت هم با این کلمه هم خانواده بوده و به نوعی دیدار مجدد نمازگزاران با یکدیگر به شمار می روند.

زمان

چرا یک دقیقه به ۶۰ ثانیه و یک ساعت به ۶۰ دقیقه تقسیم شده ؟

در مورد این سوال دو تئوری مطرح است. تئوری اول اینکه که مصریان زمانی از تقویمی استفاده می کردند که دارای ۱۲ ماه و ۳۰ روز بوده و جمعاً ۳۶۰ روز را تشکیل می داد. به نظر می رسد علت تقسیم دایره به ۳۶۰ درجه نیز همین باشد. تقسیم ۳۶۰ به ۶، عدد ۶۰ را به ما می دهد که خود این عدد در سیستم ریاضیات بابلی یک عدد مبنا به شمار می رفته است.

اما تئوری دوم:

امروزه سیستم شمارشی ده دهی (ده بخشی) مرسومترین نوع شمارش است که احتمالا به این دلیل که انسانها به آسانی می توانند به کمک انگشتانشان عمل شمارش را انجام دهند شهرت بخصوصی یافته است. تمدنهایی که شبانه روز را به بخشهای کوچکتری تقسیم کردند سیستمهای شمارشی متفاوتی، بخصوص دوازده دوازدهی (۱۲ بخشی) و شصت شصتی (۶۰ بخشی) را مورد استفاده قراردادند. 

شواهد ثبت شده نشان میدهد مصریان از ساعتهای خورشیدی استفاده می کردند و بیشتر مورخان بر این اعتقادند که آنها اولین تمدنی بودند که شبانه روز را به بخشهای کوچکتر تقسیم کردند. اولین ساعتهای خورشیدی اساسا تخته سنگهایی بودند که روی هم قرارگرفته و با اندازه گیری طول و جهت سایه ایجاد شده می شد زمان را تشخیص داد. ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح مصریان ساعت خورشیدی بسیار پیشرفته تری ساختند. ابزار T شکلی در زمین قرار داده می شد و این وسیله فاصله بین طلوع و غروب را به ۱۲ قسمت تقسیم میکرد. این تقسیم بندی نشانگر استفاده مصریان از سیستم دوازده دوازدهی است. اهمیت عدد ۱۲ عموما به این واقعیت که تعداد ماههای سال قمری در یک سال ۱۲ تا است یا احتمالا به تعداد بندهای انگشتان هر دست (۳ بند در هر انگشت به غیر از شصت) نسبت داده شده است که می توان توسط انگشت شصت که خود شمرده نمی شود بقیه بندها را شمرد. نسل بعدی ساعت خورشیدی اولین نماد چیزی است که ما امروزه آن را یکساعت می نامیم. تعداد ساعات در یکشبانه روز تقریبا یکسان بودند، اما طول آنها در طی یکسال متغیر بود به این ترتیب که در تابستان طولانیتر و در زمستان کوتاهتر بودند. 

انسان در آن دوران بدون دسترسی به نور مصنوعی، تاریکی شب یا روشنایی خورشید را به جای اینکه دو بخش از یک شبانه روز بداند، به عنوان دو قلمرو مخالف یکدیگر محسوب می کرد. بدون بهره گرفتن از ساعتهای خورشیدی تقسیم بندی بین غروب و طلوع خورشید بسیار پیچیده تر از تقسیم کردن روز بود. اگرچه در عصری که ساعتهای خورشیدی برای اولین بار مورد استفاده قرار گرفتند ستاره شناسان مصری اولین کسانی بودند که ۳۶ ستاره ای که به مجموعه حلقه بهشتها(Circle of Heavens) معروفند و در فاصله مساوی از هم قراردارند را مشاهده نمودند. ورود به شب و پایان آن با پدیدار شدن ۱۸ تا از این ستارگان تعیین می شد که رویت سه ستاره از این مجموعه فلق و سه تای دیگر شفق (گرگ و میش آسمان) را نشان می داد و دوره تاریکی مطلق نیز توسط ۱۲ ستاره دیگر علامت گذاری شده بود که شب را به ۱۲ بخش تقسیم می کرد که این کار تایید دیگری بر سیستم دوازده دوازدهی بود. در طول فرمانروایی جدید (BC 1550 – ۱۰۷۰) این سیستم اندازه گیری به قدری ساده شده بود که یک سری ۲۴تایی از ستاره ها، که ۱۲ تا از آنها ورود به شب را نشان میدادند استفاده می شد. ساعت آبی نیز برای اندازه گیری طول شب مورد استفاده میشد و شاید دقیق ترین وسیله اندازه گیری زمان در عصر قدیم بود. گاه شمار که یک نمونه از آن در معبد آمون در Karnak پیدا شده و به سال BC 1400 بر می گردد لوله ای است که سطوح داخلی آن طوری سراشیب شده که فشار آب از بالا به پایین رو به کاهش است و در روی بدنه آن علامت گذاریهایی تقسیم بندی ۱۲ قسمتی شب در ماه های متفاوت را نشان می دهد. 

وقتی که ساعات روز و شب به ۱۲ قسمت مساوی تقسیم شدند، مفهوم ۲۴ ساعت کاملا جا افتاد. اگر چه تا پیش از دوره Hellenistic، هنگامی که ستاره شناسان یونانی برای محاسبات نظری خود شروع به استفاده از چنین سیستمی کردند مفهوم یکساعتهای مساوی ناشناخته مانده بود. ابرخس (Hipparchus) که فعالیتهای او بین سالهای BC 147 تا ۱۲۷ صورت گرفت، پیشنهاد کرد شبانه روز شامل ۱۲ ساعت روشن و ۱۲ ساعت تاریک (که بر اساس شبانه روز استوا اندازه گیری می شد) باشد و بدین ترتیب شبانه روز به ۲۴ ساعت مساوی استوایی تقسیم شدند. علیرغم این پیشنهاد، عامه مردم تا چندین قرن همچنان به استفاده از یکساعتهای مساوی که تنها در طول یک فصل ثابت می ماندند مبادرت ورزیدند. (یکساعتهای مساوی تنها زمانی مرسوم شدند که ساعتهای مکانیکی برای اولین بار در قرن ۱۴ میلادی در اروپا ساخته شدند.) 

ابرخس (Hipparchus) و دیگر ستاره شناسان یونانی تکنیکهای ستاره شناسی ای که قبلا توسط بابلی هایی که در بین النهرین سکونت داشتند را به کار گرفتند. بابلی ها به کمک سیستم شصت شصتی که از سومری ها به ارث برده بودند محاسبات ستاره شناسی انجام می دادند. اگر چه معلوم نیست چرا عدد ۶۰ انتخاب شده است، اما بطور بخصوصی برای نشان دادن کسرها مناسب است، زیرا ۶۰ کوچکترین عددی است که بر ۶ عدد (۶، ۵، ۴، ۳، ۲، ۱) و همچنین بر ۳۰، ۲۰، ۱۵، ۱۲، ۱۰ بخش پذیر است. 
اگر چه که سیستم شصت شصتی برای محاسبات معمولی مورد استفاده قرار نمی گیرد، اما این سیستم هنوز برای اندازه گیری زوایا، مختصات های جغرافیایی و زمان استفاده می شود. در حقیقت، صفحه گرد ساعت و کره زمین، سیستم تقسیم بندی ۴۰۰۰ ساله خود را به بابلی ها مدیون هستند. 

اراتستن ستاره شناس یونانی که حدود BC 276 تا ۱۹۴ میزیسته است از سیستم شصت شصتی برای تقسیم بندی یک دایره به ۶۰ قسمت به منظور ابداع سیستم عرض جغرافیایی استفاده کرد. عرض های جغرافیایی خطوط افقی بودند که از نقاط معروف روی زمین در آن دوران می گذشتند. یک قرن بعد، ابرخس (Hipparchus) خطوط عرض جغرافیایی را نرمالیزه کرد و آنها را موازی و مطابق هندسه زمین در نظر گرفت. او همچنین سیستمی برای خطوط طولی که شامل ۳۶۰ درجه بوده و از قطب شمال به جنوب امتداد می یافتند ابداع نمود. بطلمیوس (حدود ۱۵۰ AD) در دانشنامهAlmagest کار ابرخس (Hipparchus) را با تقسیم کردن هر یک از ۳۶۰ درجه طولی و عرضی به بخشهای کوچکتر توضیح و بسط داد. هر درجه به ۶۰ قسمت و هر یک از آنها مجددا به ۶۰ قسمت کوچکتر تقسیم شدند. قسمت اول Partes Minutae Primae یا دقیقه اول نامیده شد که بعدها به `دقیقه` شهرت یافت. دومین تقسیم بندی Partes Minutae Secundae یا `دقیقه دوم` نامیده شد که به `ثانیه` شهرت یافت. گرچه دقایق و ثانیه ها تا قرنها بعد در زندگی روزانه به عنوان مقیاسی برای اندازه گیری زمان استفاده نمی شد. در ساعتها، هر یک ساعت به دو، سه، چهار یا حتی گاهی به ۱۲ قسمت مساوی تقسیم می شد و هیچگاه به ۶۰ قسمت تقسیم بندی نمی شد. تا اواخر قرن ۱۶ میلادی که ساعت هایی با عقربه های دقیقه شمار روی کار آمدند در نظر گرفتن دقیقه برای عامه مردم عملی نبود. حتی امروزه بسیاری از ساعتهای دیواری و مچی تنها دقیقه ها را نشان می دهند و نه ثانیه ها را. 

ما مدیون تمدنهای کهن هستیم که تقسیم بندی های زمان را تعریف و حفظ کردند. جامعه مدرن هنوز هم یک روز را شامل ۲۴ ساعت، یک ساعت را شامل ۶۰ دقیقه و یک دقیقه را شامل ۶۰ ثانیه می شناسد. البته پیشرفت علم اندازه گیری زمان، شیوه تعریف این یکاها را عوض کرده است. زمانی ثانیه از تقسیم کردن پدیده های ستاره شناسی به بخشهای کوچکتر تعریف می شد که سیستم بین المللی اندازه گیری یکاها (SI) ثانیه را به عنوان کسری از میانگین طول روز شمسی و بعدها آن را وابسته به سال استوایی تعریف کرد. در سال ۱۹۶۷ با تعریف ثانیه به عنوان طول زمان لازم برای تغییر ۹,۱۹۲,۶۳۱,۷۷۰ تراز انرژی اتم سزیم، ثانیه تعریف جدیدی پیداکرد. این توصیف مجدد، طلیعه عصر زمان گیری اتمی و ساعت هماهنگ جهانی UTC بود. 

قابل توجه اینکه برای هماهنگ کردن زمان اتمی با زمان ستاره شناسی معمولا باید ثانیه های کبیسه به زمان هماهنگ جهانی UTC اضافه شوند. بنابراین، تمام دقیقه ها شامل ۶۰ ثانیه نیستند. چند دقیقه کمیاب حدود ۸ بار در هر دهه اتقاق می افتند که در واقع ۶۱ ثانیه ای هستند. 

https://www.scientificamerican.com/article/experts-time-division-days-hours-minutes/