یادداشتی که آقای محمدعلی اینانلو درباره ناتوانی مردمان عرب از به زبان‌آوردن نام اشکان دژآگه نوشته‌اند) باعث برافروخته‌شدن بحث‌های داغی شده است. بسیاری از مردم فرهیخته ایران از این یادداشت عصبانی هستند و محتوای آن را ترویج نژادپرستی می‌دانند. ایرانیان از دیرباز خود را میزبان فرهنگ‌ها و اقوام مختلف می‌دانستند و به حل‌کردن تمام مهاجمین بیگانه، از جمله مغول‌ها، درون فرهنگ خود افتخار می‌کردند. اما اکنون چند سالی است که معدودی از مردم کشور کمی از این روند مثبت فرهنگی فاصله گرفته‌اند و واکنش‌های ناپسند و قشری عده‌ای کم‌سواد در برابر اتباع سایر کشورها باعث برانگیختن اعتراض فرهیختگان و دلسوزان شده است. گاهی این واکنش‌ها در برابر مهاجرین زحمت‌کش افغانستان بوده است و گاهی در برابر شنیدن نام مردمان عرب. اکنون یادداشت فردی که محبوبیتی متزلزل در میان هواداران راستین محیط زیست دارد، دوباره حساسیت‌زا شده است. شاید یک معذرت‌خواهی کوچک از همه مردم کشور که ننگ نژادپرستی را برنمی‌تابند، به ویژه هم‌وطنان عرب ما، باعث شود این لکه ننگین از پیشانی ایران و ایران‌دوستی پاک شود.

به هرحال با توجه به این که یادداشت اینانلو حاوی نکاتی مرتبط با زبان‌های فارسی و عربی بود، بد نیست که از باب تذکر چند نکته به خدمت ایشان و طرفداران اندک ایشان عرض کنیم:

۱ – زبان فارسی اختراع نشده، بلکه مثل بقیه زبان‌های طبیعی دچار تکامل و تطور شده و در این مسیر دستخوش تأثیر عواملی متعدد، از جمله زبان‌های خویشاوند ایرانی و زبان‌های غیرخویشاوند مانند عربی و ترکی و مغولی و فرانسه بوده است. هیچ کدام از این‌ موارد از نگاه زبان‌شناسی ارزش یا ضدارزش شمرده نمی‌شود.

۲ – برخلاف تصور شما، دیگران (حتی عرب‌ها) می‌توانند گ و پ و چ و ژ را به زبان بیاورند (و گرچه بعید است سینه‌چاکان سبیل‌های اینانلو حالی‌شان بشود) باید بگویم علت تغییر حروف واژه‌های فارسی، وقتی به عربی می‌روند، این است که در زبان عربی، تفاوت این چند واج، معنا را تغییر نمی‌دهد. زمان خیلی خیلی قدیم، خیلی از عرب‌ها به حرف سوم الفبایشان می‌گفتند /گیم/ (و هنوز مصری‌ها و برخی عرب‌زبان‌های دیگر همین‌طور می‌گویند)، اما لهجه آن دسته‌ای که این /گیم/ را /جیم/ تلفظ می‌کردند طی تاریخ بر دیگران چربید و این شد که عرب‌ها هر /گیمـ/ـی را /جیم/ می‌گویند.

۳ – هر واژه‌ای که حروف گ و چ و پ و ژ داشته باشد، ایرانی نیست. مثلاً «هژبر» که به معنی شیر درنده است و ایرانی‌ها این واژه را از زبان عربی گرفته‌اند. یک نمونه دیگر از این واژه‌ها چلیپا است که مثل هژبر، ریشه‌ای سامی دارد و با واژه عربی صلیب هم‌ریشه است.

۴ – ایرانی‌های باستان هم تفاوتی میان /ل/ و /ر/ نمی‌دانستند و مثلاً به کشور بابل می‌گفتند /بابیرو/. وقتی واج /ل/ به زبان ایرانی‌ها اضافه شد که نظام نوشتاری‌شان تغییر کرد و به جای خط میخی، از خطی برای نوشتن استفاده کردند که آرامی‌ها (پسرعموهای باستانی عرب‌های امروزی، ساکن در سوریه‌) ابداع کرده بودند. مراقب رگ‌های غیرتتان باشید، چون منظورم خط فارسی-عربی امروز نیست؛ بلکه منظورم خط پهلوی است که مثل خط امروزمان عاریتی از اقوام سامی است. نه عدم تفکیک واج‌ها ضد ارزش است، نه عاریتی بودن خط ما (پیش و پس از اسلام) مسخره‌کردن دارد.

۵ – همین امروز هم من و آقای اینانلو نمی‌توانیم تفاوت خیلی از واج‌های زبان‌های دیگر را با واج‌های آشنای خودمان بفهمیم، حتی اگر زبانی باشد که خویشاوندی نزدیکی با فارسی خودمان دارد، برای مثال پشتون‌ها که پسرعموهای ما در آن سوی مرزهای کنونی ایران هستند و زبانشان، مثل زبان اوستایی متعلق است به شاخه شرقی زبان‌های ایرانی. اما بنده و آقای اینانلو نمی‌دانیم و هرگز نیست متوجه نخواهیم شد که به واج /څـ/ پشتون‌ها بگوییم /سـ/ یا بگوییم /تسـ/. اتفاقا این هم مثل آن حروف مورد اشاره آقای اینانلو سه‌نقطه‌ای است. همین‌طور نمی‌دانیم به /ښـ/ پشتون‌ها بگوییم /شـ/ یا بگوییم /خـ/ یا بگوییم /چـ/. همین مشکل را با برخی واج‌های زبان ارمنی هم داریم و اگر آقای اینانلو از ذکر مجدد نام زبان عربی آزرده نشوند، همین مشکل را با واج‌های متعددی از زبان عربی داریم و مثلاً تفاوت واج‌های /ضـ/ و /ظ/ را هرگز نمی‌فهمیم و اغلب تفاوت این دو واج را حتی با /ز/ نمی‌توانیم به زبان آوریم. البته این موضوع نه باعث سرافکندگی ماست، نه موجب فخر دیگر اقوام و نه به هیچ صورتی ارزش یا ضدارزش تلقی می‌شود.

۶ – اگر ناتوانی از تفکیک میان واج‌های زبان‌های دیگر به نظر آقای اینانلو بد است، از همه بدتر (به نظر آقای اینانلو) مشکل ما ایرانی‌ها با تلفظ واج‌ها و واکه‌های زبان انگلیسی و لهجه مثال‌زدنی ایرانی‌هاست، وقتی انگلیسی حرف می‌زنیم. البته انگلیسی‌زبان‌ها از این که زبانشان در دهان بقیه اقوام جهان، می‌چرخد اصلاً دلخور نیستند و لهجه‌های متنوعی را که حاصل انگلیسی‌آموختن اقوام مختلف (به ویژه آسیایی‌ها) است، نشانه فراگیری زبان خود می‌دانند. بنابراین لطفاً این که ایرانی‌ها، خودشان، انگلیسی حرف‌زدن خودشان را مسخره می‌کنند، به پای فرهنگ و شعور ایرانی‌ها مگذارید که اتفاقاً برعکس است.

۷ – دیگران را ناتوان و خود را توانا شمردن، نژادپرستی است آقای اینانلو. همان‌طور که عرب‌ها اقوام دیگر را «عجم» (گنگ) می‌نامیدند و شما بعد از این همه وقت، هنوز از این جفا ناراحت هستید، شما هم عرب‌ها را گنگ می‌نامید و انتظار دارید عرب‌های همین امروز (و عرب‌های همین کشور) دلخور نشوند؟ نژادپرستی هم /ژ/ دارد آقای اینانلو.