مدتی پیش کتابی به دستم رسید با عنوان „ماده و ضد ماده“ که نویسنده آن هرویگ شوپر؛ فیزیکدان برجسته آلمانی و یکی از مدیران ارشد مرکز تحقیقات هسته ای اروپا (CERN) ؛ شرح و بسط خواندنی و جذابی از آنچه که در سرن می گذرد به رشته تحریر در آورده بود.  شوپر در مقدمه کتاب با نقل خاطره بازدید فردریش دورنمات (Friedrich Dürrenmatt) نویسنده سوئیسی  از سرن می نویسد: زمانی که فردریش دورنمات در ماه جون ۱۹۸۸ از سرن بازدید کرد گفت :

در این قرن؛ فیزیک بیش از خود فلسفه به پیشرفت فلسفه کمک خواهد کرد. شتابدهنده LEP  سرن یک ماشین فلسفی است!

خبری که چند روز پیش توجهات خبری دنیای علم و فناوری را به سرن جلب کرد اما این بار ال. اچ. سی بود . برخورد دهنده بزرگ هادرون  یا همان ال. اچ. سی (The Large Hadron Collider) پس از یک وقفه طولانی با خروج از فاز تعمیرات و نوسازی؛ دوباره به کار افتاد و داده های علمی جدیدی به دست پژوهشگران داد. انرژی برخورددهنده ذرات در این شتابدهنده بالغ بر ۱۳ ترا الکترون ولت است. تقریبا دو برابر بیشتر از آنچه که در فاز قبلی پیش از بازسازی در سال ۲۰۱۳ بود. این میزان انرژی که در LHC شاهد آن هستیم در هیچ شتابدهنده ای در هیچ کجای دیگر دنیا نمی تواند تولید شود. بی جهت نیست که دانشمندان تا بدین پایه خوشبین اند که در سالهای آینده اکتشاف بزرگی در عرصه فیزیک نظری انجام خواهد شد.

lhc_long_1

کشف ذره بنیادی هیگز پس از مدتهای طولانی انتظار؛ تنها ماموریت LHC نبود. هرچند که این شتابدهنده در واقع به گونه ای طراحی شده بود که با آن یا بتوان هیگز را یافت یا عدم وجودش را اثبات نمود. اما فیزیکدانها می خواهند بسیار فراتر از اینها بدانند و اکتشاف کنند. برای مثال چالش هایی مانند توضیح سرشت ماده تاریک و کشف ذرات بنیادی تشکیل دهنده آن.  طبیعتا می توان امیدوار بود که چیزهایی کشف شوند که تابه حال هیچکسی تصورش را هم نکرده است. همچنین می توان به یافتن پاسخ برای پرسشی که همواره در صدر پرسش های فیزیک ذرات است؛ امید داشت:

آیا برخورد دهنده بزرگ هادرون LHC می تواند دلیلی بر اثبات اعتبار نظریه ریسمان String Theory در اختیار ما بگذارد؟

نظریه ریسمان گاهی به اینکه فانتزی و خیالی است متهم می شود. با این توجیه که تا این لحظه  هیچ گواه آزمایشگاهی آن را اثبات نکرده است. اما این ادعا صحیح نیست. نظریه ریسمان اساسا آنطورها هم نیست که قابل آزمون تجربی آزمایشگاهی نباشد. (هرچند که در حال حاضر  صورتبندی چنین آزمایشی ابدا ساده نیست). فرضیه های غیرقابل آزمایش به صورت بنیادین قابلیت آزمون ندارند. مثلا  اگر من ادعا کنم که خانه ام را با حرارت یک اژدهای بزرگ گرم می کنم که در انباری ام زندگی می کند؛ لیکن هربار که کسی بخواهد او را ببیند به محض باز کردن در ناپدید می شود. چنین ادعایی از بنیاد غیرقابل آزمودن است. نظریه ریسمان اما دقیقا بالعکس ادعایی می کند که می توان آنرا به محک آزمون تجربی آزمایشگاهی گذاشت. مشروط بر آنکه ابزار آزمایشگاهی مناسب را در اختیار داشته باشیم. چیزی که دستکم تا امروز در اختیار بشر نیست. اما این موضوع ابدا بدان معنا نیست که شرایط کاملا ناامید کننده است. زابینه هوسنفلدر Hossenfelder فیزیکدان دقیقا در همین رابطه مقاله جالب توجهی نوشته است که مهمترین قسمت های مقاله وی را می توان چنین خلاصه نمود:

او درابتدا توضیح می دهد که نظریه ریسمان به چه معناست. زمانی که در دهه ۸۰ میلادی مبانی این نظریه توسعه پیدا کرد ؛ هنوز مانند آنچه که نظریه ریسمان اکنون در پی آن است؛ علاقه ای مبنی بر سازگاری مکانیک کوانتومی و نظریه نسبیت وجود نداشت. در آن زمان تمامی تلاش ها صرفا معطوف به آن بود که راهی برای توضیح نیروی هسته ای قوی پیدا شود. نیرویی که عامل نگه داشتن کوارک ها در کنار یکدیگر بود. به همین جهت فرمالیسم ریاضی مساله به گونه ای پیش رفت که در آن ؛ با ذره به عنوان خط یک بعدی (ریسمان)  رفتار می شد. این روش امروزه همچنان برای تبیین و پیش بینی فرایند برخورد ذرات در شتابدهنده ها به کار گرفته می شود و از قضا روش کارامدی نیز هست.

تازه پس از آن بود که از دل الگو و مفهوم ریاضی نظریه ریسمان؛ توصیف واقعیت فیزیکی در آمد و فرضیه هایی بیان شدند که در آنها ذرات ؛ (واقعا) از ریسمان های یک بعدی تشکیل شده اند. در ادامه نشان داده شد که چنین نظریه ای قادر است به نظریه کوانتومی گرانش منجر شود. دقیقا همان چیزی که دانشمندان دهه های متمادی در پی یافتن آن هستند. نظریه ریسمان اگر درست از آب در بیاید؛  می تواند (نظریه همه چیز) با به عبارتی فرمول جهان باشد؛ نظریه ای که با کمک آن تمامی پدیده های فیزیکی جهان را بتوان در قالب یک فرمت و صورتبندی یکتا تبیین کرد.

CERN_LHC_Tunnel

مساله دقیقا بر سر همین است.  برای اثبات وجود ریسمان ها؛ نیاز به یک شتابدهنده داریم. شتابدهنده ای تقریبا با یکصد میلیارد بار انرژی بیش از آنچه که در LHC  در جریان است. چنین چیزی ورای فناوری های حال حاضر بشریت است. ابعاد چنین دستگاهی به فرض وجود؛ برابر با تمامی کهکشان ها خواهد بود.  اما آنگونه که زابینه هوسنفلدر می گوید؛ برخی پیش بینی های نظریه ریسمان را می توان با انرژی های کمتری در آن میزان که در دسترس LHC   هم هست در معرض آزمون گذاشت.

برای مثال نظریه ریسمان وجود ابعاد اضافی را پیش بینی می کند. اگر واقعا ابعاد بیش از سه بعد مختصات فضایی وجود داشته باشد؛ گرانش در مقیاس های بسیار کوچک به گونه دیگری رفتار خواهد کرد. به عبارت درگیر قوی تر عمل خواهد کرد و برای مثال می تواند در برخورد ها ؛ سیاهچاله های کوچکی ایجاد کند. LHC   قادر است برخی از این پدیده ها را اثبات کند. فقط دو مساله در این رابطه هست.  اول اینکه وجود ابعاد اضافی؛ الزاما پیش شرط اعتبار و صحت نظریه ریسمان نیست! دوم اینکه تا کنون نشانه متقنی از وجود ابعاد اضافی یافت نشده است.

همین مساله برای ابرتقارن   Supersymmetry نیز برجاست. بسط مدل استاندارد فیزیک ذرات کلاسیک؛ نقش مهمی در مسایل فیزیک جدید دارد. مساله ابرتقارن کلید حل معماهای بسیاری است و پیش بینی می کند که برای هر ذره شناخته شده یک ذره متناظر ابرتقارنی وجود دارد. بسیاری از فیزیکدانان بر این باورند که ذره مورد نظر تقریبا به زودی در LHC کشف خواهد شد. اما متاسفانه حتی به فرض کشف چنین چیزی باز هم دلیلی بر صحت نظریه ریسمان به دست نیامده است! زیرا هرچند که نظریه ریسمان وجود ابرتقارن را پیش فرض می گیرد؛ ابرتقارن اما می تواند حتی بدون نظریه ریسمان هم وجود داشته باشد.

به هر حال اگر ابعاد اضافی و ابرتقارن در LHC کشف شوند؛ حجت و گواه قوی به سود نظریه ریسمان خواهد بود. دستکم نشان خواهد داد که نظریه ریسمان واجد چیزی است که ارزش بررسی های بیشتر و بیشتر را دارد.

زابینه هوسنفلدر در پایان مقاله اش می نویسد: به هر حال از  نظریه ریسمان به عنوان الگوی ریاضیات محض برای توضیح برخورد ذرات استفاده خواهد شد. یا برای مثال زمانی که صحبت از پلاسمای کوارک گلوئون باشد یا وضعیت ماده در دماهای فوق العاده بالا هماهنگونه که لحظاتی پس از بیگ بنگ رخ داد. برای چنین مواردی اعتبار نظریه ریسمان می تواند در LHC مورد آزمون قرار بگیرد و آن وضعیت های فیزیکی بازسازی شود.

زابینه هوسنفلدر فیزیکدان می گوید: مهم نیست که LHC اعتبار نظریه ریسمان را تایید یا مردود کند آنچه مهم است این است که آزمایشهایی که طی سالهای آینده در آنجا انجام می گیرد رازهای تازه ای از ساختار جهان را برای ما افشا می کند. کسی چه می داند؛ شاید در پایان نظریه ای بهتر از نظریه ریسمان عایدمان کند.