بدون وجود خورشید، چندین اتفاق مختلف برای زمین رخ خواهد داد. نخست انکه بدون نور خورشید، فتوسنتز بی درنگ متوقف خواهد شد و گیاهان دیگر قادر نخواهند بود اکسیژن مورد نیاز برای تنفس ما را تولید کنند. با این وجود، هزاران سال طول می کشد تا تمام جانوران روی زمین، اکسیژنی را که در حال حاضر در جو وجود دارد، مصرف کنند.

اما اکسیژن تنها یک بخش از قضیه است. بدون وجود ستاره ای که به زمین گرما ببخشد، چنان سرمایی بر سیاره ما حکمفرما خواهد شد که باعث می شود بیشتر گونه های جانوری از بین بروند؛ حتی پیش از آنکه فرصت تمام کردن اکسیژن جو را پیدا کنند. اگرچه زمین حداقل در مقایسه با فضای پیرامون خود برای چندین میلیون سال گرم باقی خواهد ماند؛ اما ساکنان سطح زمین این سرما را بسیار زودتر از چنین زمانی احساس خواهند کرد. تنها طی یک هفته میانگین دمای سطح زمین به زیر صفر درجه سیلسیوس افت می کند. ظرف مدت یک سال، این میزان به حدود ۷۳ درجه سیلسیوس خواهد رسید. پس از گذشت چند دهه، میزان سرما به اندازه ای خواهد رسید که جو سیاره شروع به چگالش می کند و نهایتا طی هزاران سال، زمین به وضعیتی پایدار با دمای ۲۴۰ سیلسیوس خواهد رسید.

لایه های سطحی اقیانوس ها نیز ظرف مدت سه سال کاملا یخ خواهد زد، اما در کنایه ای ظریف، همین یخ سطحی همانند عایقی برای آب های عمیق عمل می کند و برای مدت ها میلیون ها سال مانع از یخ بستن کل اقیانوس می شود. از نظر تئوری، انسان ها می توانند با زندگی درون زیر دریایی ها و پایگاه هایی زیر آبی که نزدیک دهانه های گرمایی اعماق اقیانوس ها قرار دارند، به طور نامحدود به حیات خود ادامه دهند. آنها می توانند با تجزیه مولکول های آب، اکسیژن تنفسی مورد نیاز خود را تامین کنند و با پرورش میکروارگانیسم های موجود در ترکیبات گوگردی فوران کننده از دهانه های گرمابی اقیانوسی و همچنین جانوران ساکن مناطق اطراف آنها، غذای خود را تامین کنند.

البته خورشید نه تنها به زمین گرما می‌بخشد، بلکه وجود این ستاره همچنین باعث می‌شود تا زمین در مدار خود باقی بماند. اگر جرم خورشید به ناگهان ناپدید شود (اتفاقی که باز هم کاملا غیرممکن است)، زمین نیز در فضا رها خواهد شد؛ همانند توپی که به ریسمانی بسته است و ناگهان ریسمان رها می‌شود.