12

نه با کسی حرف می‌زنند و نه دوست دارند کسی با آنها صحبت کند. اگر هم زمانی کلامی بگویند، یا سرشان را پایین می‌گیرند یا درودیوار را نگاه می‌کنند. اصلا دوست ندارند با احدی از عالم و آدم در تماس باشند. نه رفتار و کردار مثبتی از خودشان نشان می‌دهند نه توقعی از کسی دارند. گوشه‌گیر و ساکت‌اند با رفتاری عجیب. خیلی وقت‌ها هم با خودشان حرف می‌زنند، یا طوری رفتار می‌کنند که انگار حضور یا نظر دیگران برایشان اهمیتی ندارد. برای همین است که اسم‌شان را گذشته‌اند «درخودمانده». افرادی مبتلا به بیماری روانی مرموز درخودماندگی، یا همان «اوتیسم»؛ اما موضوع صفحات پیش روی شما، این مسأله نیست. داستان اینجاست که بزرگ‌ترین شرکت فناوری دنیا یعنی مایکروسافت اعلام کرده می‌خواهد در یک طرح آزمایشی، تعدادی از افراد مبتلا به اوتیسم را استخدام کند، فقط به این دلیل که از توانایی‌های ذهنی آنها استفاده کند. آخر درون هر بیمار اوتیست یک نابغه خاموش وجود دارد.

خبر را اولین بار «مری الن اسمیت» معاون رئیس اجرایی مایکروسافت در وبلاگ رسمی این شرکت اعلام کرد: «افراد مبتلا به اوتیسم از توانایی‌های متفاوتی برخوردارند که ما از این قابلیت‌ها در مایکروسافت استقبال می‌کنیم. بعضی از مبتلایان حافظه بالا، قدرت حل مسائل دشوار، توانایی ارائه راه‌حل‌های متفاوت در مسائل پیچیده نرم‌افزاری، ریاضی و… دارند که ما در شعب مختلف مایکروسافت در کشورهای گوناگون از این قابلیت‌ها بهره خواهیم برد.» شنیدن این خبر از زبان یک مقام رسمی مایکروسافت که خودش سال‌ها درگیر تربیت و آموزش یک فرزند اوتیست بوده، توأمان حیرت‌آور و امیدبخش است. اینکه دنیا کم‌کم به قابلیت‌های این افراد پی می‌برد، جای شکر زیادی دارد. البته مایکروسافتی‌ها برای استخدام این افراد با روحیه خاص‌شان دلایل زیادی دارند؛ «زمانی که تنوع نیروهای کاری افزایش پیدا می‌کند، قدرت مایکروسافت هم زیاد می‌شود. افراد مبتلا به درخودماندگی جریانی از انرژی را وارد مایکروسافت خواهند کرد. آنها دریایی از نبوغ هستند که باید به این شرکت راه پیدا کنند.»

صحبت‌های مری اسمیت به‌عنوان مادر یک فرزند ۱۹ ساله اوتیست حرف دل خیلی‌ها بود: «افراد مبتلا به اوتیسم، قادرند با خود نقاط قوت بسیاری به مایکروسافت بیاورند که ما در اینجا به آن نیاز داریم. هر شخص اوتیست، از ویژگی‌های خاصی برخوردار است؛ بعضی‌ها حافظه بسیار بالایی دارند، بعضی‌ها می‌توانند در یک موضوع دقیق شده و عمق مشکلات را بسنجند، عده‌ای هم استعدادشان در ریاضی بسیار بالاست. مشتریان مایکروسافت متنوع هستند، پس ما هم باید همین‌طور باشیم.» البته حرکت مایکروسافت برای حمایت از بیماران اوتیست از ماه‌ها قبل شروع‌شده بود. چند وقت پیش، مسؤولان این شرکت اعلام کردند درمان بیماری اوتیسم را تحت پوشش بیمه کارمندان شان قرار می‌دهند؛ یعنی اگر هرکدام از کارمندان یا اعضای خانواده‌شان به نحوی با این بیماری درگیر باشند، می‌توانند روی کمک‌های مادی غول بزرگ فناوری دنیا حساب کنند. این کار مایکروسافت آن‌قدر سروصدا به راه انداخت که دست‌آخر، باقی غول‌های سیلیکون ولی مثل اپل، اینتل، کوالکام، سیسکو و اوراکل نیز مجبور شدند آستین بالا بزنند و برای بیمه بیماری‌های خاص کارمندان‌شان و حمایت از آنها کاری کنند؛ اما اقدام تازه مایکروسافتی‌ها، حرکت جدیدی بود که همه در انتظار نتیجه آن مانده‌اند. اینکه مایکروسافت واقعا در بیماران اوتیست چه قابلیت‌هایی دیده که حاضرشده هزینه آموزش و استخدام آنها را به عهده بگیرد؟ آیا استخدام ده مبتلا به اوتیسم در بزرگ‌ترین شرکت فناوری دنیا، یک ژست تبلیغاتی تازه است یا نگاه خیرخواهانه بیل گیتس به دنیا از دیوارهای نفوذناپذیر غول سیلیکون ولی رد شده؟

اعجوبه مردم‌گریز
اوتیسم یکی از شایع‌ترین اختلالات تکاملی مغز است که تعامل اجتماعی و قدرت ارتباطی با دیگران را از بیمار می‌گیرد. افراد مبتلا به اوتیسم ترجیح می‌دهند در محیطی ثابت و یکنواخت به‌دور از ارتباطات پیچیده اجتماعی زندگی کنند و در محیط‌های شلوغ، سروصدای زیاد یا رابطه برقرار کردن با افراد غریبه دچار مشکل می‌شوند؛ به‌قول‌معروف، «معذب» هستند. بیشتر مبتلایان به بیماری اوتیسم، توانایی درک قراردادهای اجتماعی و روابط پیچیده و مفاهیم چندلایه را ندارند. در بعضی از این افراد، ناتوانی در تصویر مفاهیم ذهنی موردنظر دیگران به حالتی به نام «کوری مغزی» منجر می‌شود، اما این وسط ممکن است بعضی‌اوقات (با احتمالی نزدیک به پنجاه‌درصد) فرد مبتلا به اوتیسم تصاویر را متفاوت از بقیه ببیند یا مفاهیم و کلمات به شکل متفاوتی برایش مجسم شود. به‌این‌ترتیب این امکان وجود دارد در فردی که از نگاه ما روند آموزشی‌اش کند است، ناگهان استعداد خاصی بروز کند. مهارتی که انجام آن حتی برای یک انسان سالم هم خارق‌العاده و بعید است، چه رسد به بیماری که همه او را به کندهوشی می‌شناسند. اینجاست که دیگر نمی‌توان اسم این آدم‌ها را اوتیست گذاشت. این نابغه‌های عجیب، وارد طیف تازه‌ای از گروه‌بندی‌های روانشناس‌ها می‌شوند؛ به اسم «ساوانت» (Savant).
با رایانه‌ها رقابت می‌کنند
افرادی با ناتوانی‌هایی خاص و استعدادهایی خاص‌تر؛ ساوانت‌ها توانایی‌های ذهنی عجیبی دارند. برای خیلی از آنها تنها کافی است یک‌بار نیم‌نگاهی به کتابی بیندازند یا یک قطعه موسیقی را گوش دهند. آن‌وقت برای همیشه موبه‌مو کتاب را به یاد دارند و نت به نت قطعه را از بر می‌شوند. به یاد سپردن نقشه یا اطلاعات تاریخی کوچک‌ترین کاری است که بر انجامش توانایند؛ همین‌طور ریاضیات و سروکله زدن با مسائل پیچیده. می‌گویند از هر ده بیمار اوتیست، حتما یکی‌شان ساوانت است. درست همان مسأله‌ای که مایکروسافت و دار و دسته‌اش را به صرافت آموزش اوتیست‌ها انداخته. آنها به دنبال بیماران اوتیستیک هستند، ولی اگر شانس یارشان باشد و این وسط یکی ساوانت از کار دربیاید. آن‌وقت دیگر نیازی به محاسبات پیشرفته طولانی نیست. یک ساوانت در چشم برهم زدنی می‌تواند جذر ۲۶۷۸۴۶۸۹۷۶۴ را بگیرد یا به آنها بگوید روز پنجم آوریل سال ۱۵۷۶ میلادی چندشنبه بوده.