از جلو مانیتور بروید کنار

تصویرگر مشهور، “لیندا باربی” می گفت: <<در عصر دیجیتال، از دیجیتالتان استفاده کنید>> دستان شما اصیل ترین وسایل دیجیتالی اند، از آنها استفاده کنید. با وجودی که من عاشق کامپیوتر هستم، ولی فکر می کنم کامپیوترها آن احساسی را که در واقع ما با آن، چیزهایی را خلق می کنیم، از ما ربوده اند. در عوض، تنها کلیدها و دکمه های موس را می فشاریم، چون گفته می شود کار فکری، خیلی ساده و خلاصه به نظر می آید. استنلی دانوود، هنرمندی که تمامی طرح های آلبوم های گروه ردیوهد را درست کرده است، می گوید کامپیوترها منحرف می کنند، زیرا بین شما و آنچه پشت شیشه ی مانیتور اتفاق می افتد، حایل ایجاد کرده اند. <<هرگز نخواهید توانست آنچه را انجام می دهید، تا زمانی که آن را چاپ نمایید، لمس کنید.>>

تنها یک نفر را که پشت کامپیوترش خیره شده، ببینید؛ بی حرکت و ثابت. نیازی نیست(از چیزی که البته اطلاعات زیادی در باره ی آن وجود ندارد) دانش علمی داشته باشید تا به شما بگوید که نشستن پشت کامپیوتر در تمام روز شما و کارتان را خواهد کشت. ما نیاز داریم تا حرکت کنیم. تا حس کنیم که با بدنمان، نه فقط با سرمان، در حال ساختن چیزی هستیم.

کاری که تنها از ذهن بیرون بیاید، اصلا خوب نیست. به یک موسیقی دان که موسیقی اجرا می کند، نگاه کنید، منطورم را درک خواهید کرد.

لازم است شیوه ای بیابید تا بدنتان را به کار ببندید. رگ ها ی عصبی ما خیابان یک طرفه نیستند، همان مقدار که مغز به بدن پیغام می دهد؛ بدن هم می تواند به مغز پیغام برساند. این عبارت <<خود را حرکت دادن>> را می فهمید؟ این آن چیز بسیار بزرگ است که در مورد کار خلاقانه گفته می شود. اگر تنها شروع کنیم و خود را حرکت دهیم، اگر گیتار را در دست بگیریم و بنوازیم، اگر کارت های خلاصه برداری یک کنفرانس را بر بزنیم یا با خاک رس، گل درست کنیم، این حرکت ذهن ما را به فکر وا می دارد.