“راز تمام مرزها را در می‌نوردد تا تو را بیابد” (شعار تبلیغاتی فیلم)

 اغلب ما کم یا بیش کلماتی مانند قانون جذب، انرژی مثبت و منفی، راز The Secret و نظایر آن را شنیده ایم. تبلیغات گسترده ای در این خصوص صورت گرفته و بسیاری از مردم، تلاش میکنند تعالیم برنامهء راز را در زندگی روزمره خود بکار ببندند. حتی موضوع به همین جا ختم نشده و از گوشه و کنار، بارها سخن از اثبات علمی یا اصطلاحاً (علمی) بودن داستان راز شنیده ام.
در یادداشت پیش رو به تحلیل این موضوع بعنوان یکی از مصداق های برنامه فریب عمومی خواهیم پرداخت.ریشهء تب تبلیغاتی قانون جذب که در سالهای اخیر در ایران و سایر کشورهای جهان بصورت گسترده ای مورد استقبال قرار گرفت به فیلم راز به کارگردانی درو هریت Drew Heriot و تهیه‌کنندگی راندا برن در سال ۲۰۰۶ باز می گردد.این فیلم روایی که اساساً تلاشی است در معرفی یک مفهوم گنگ و بی پشتوانه تحت عنوان “قانون جذب” یا همان Law of Attraction ، بر مبنای کتابی به همین نام نوشتهء راندا برن که تهیه کنندگی این فیلم را نیز برعهده داشته است.سراسر این فیلم تلاشی در راستای القای این ایده است که:
 {رازی در تاریخ بشریت وجود داشته، کشف شده، پنهان شده، گمشده و دوباره پیدا شده است! تعدادی زن و مرد استثنایی این راز را کشف کردند و به عنوان بزرگترین انسان های روی زمین شناخته شدند! کسانی همچون نیوتن ، گالیله ، داوینچی ، انیشتین ، آلفرد هیچکاک ، مادام کوری و ..!!!
راز قرن ها سفر کرده تا هم اکنون به دست ما رسیده است !! این همان راز موفقیتی است که بزرگانی چون انیشتن ، بیل گیتس و … به آن واقف بوده اند!!}دست اندرکاران و سازندگان برنامه راز در تبلیغات خود ادعا میکنند:{شما پس از دیدن این مستند و بکار بستن این راز مهم و بسیارساده پس از مدت کوتاهی براحتی می توانید خوشبخت زندگی کنید!!
– می توانید اتومبیل مورد علاقه تان را تهیه کنید!
– می توانید صاحب خانه مورد علاقه تان شوید!
– می توانید با شخص مورد علاقه تان ازدواج کنید!
– می توانید در دانشگاه و رشته مورد علاقه تا ن ادامه تحصیل دهید!
– و می توانید هر آنچه تابحال برای شما یک آرزوی دست نیافتنی بوده را براحتی بدست آوردید!
تصور کنید که بتوانید برای هر چیزی در دنیا یک توصیف پیدا کنید، از کوچکترین اتفاقات ممکن تا بزرگترین رخدادها!!
این رویایی است که ذهن باهوش ترین دانشمندان را شیفته خود ساخته است، از زمان انیشتین!
اکنون دانشمندان آن را پیدا کرده اند!!!!!!!!
یک تئوری هیجان انگیز، که نفس دانشمندان را گرفت!!!}
 تبلیغات این برنامه با یک تناقض آشکار تاریخی میگوید “این راز از زمان انیشتین! ، ذهن باهوش ترین دانشمندان را شیفته خود ساخته است”، و هیچ توضیحی به دست نمیدهد که اگر این راز از زمان اینشتین ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده پس نیوتن ، گالیله ، داوینچی چطور از این راز باخبر بوده اند؟!
*چرا تعالیم مجموعهء “مستند راز” یک برنامهء فریب عمومی محسوب میشود؟
 آنچه که مجموعه راز سعی در ترویج آن دارد به وضوح مبتنی بر اطلاعات مغشوش و بدون پشتوانهء منطقی و استدلالی و بعضاً به واسطهء درک ناصحیح از مفاهیم علمی است. دلیل آن هم واضح است:راز می گوید: به هر چیز فکر کنی آن را به دست می آوری!

 این ادعا به هیچ عنوان قابل تایید یا مردود کردن نیست. می توان هزاران تجربه را تصور کرد که در آن انسان به چیزی فکر کرده و آن چیز به دست نمی آید! در عین حال می توان تجربیاتی را تصور کرد که در آن فرد به چیزی فکر کرده و آن را به دست می آورد. با این وجود چنین ادعایی به وضوح، “علمی” نیست. تجربیات علمی باید تکرارپذیر باشند و هر کس با تحصیل شرایط خاص بتواند در هر جای دنیا کذب و صدق ادّعا را به سنجهء آزمایش بگذارد و به نتایج یکسانی برسد. همانطور که صدق و کذب معادلات ماکسول، قانون دوم ترمودینامیک، و بقای مومنتوم را در هر آزمایشگاهی در سراسر دنیا می توان آزمود و برای اثبات تجربی آنها نیازی به دستچین کردن اطلاعات ورودی و انتشار نتایج گزینشی و دستکاری شده نیست.

اما ادعای فوق را در هیچ آزمون مستقلی نمی توان اثبات نمود. برای اثبات این آزمون باید تعدادی آزمون پذیر را با رعایت ملزومات و استانداردهای آزمایشگاهی مثلاً به دو یا چند گروه آزمایشگاهی دسته بندی نمود ،و از عده ای خواست که به یک موضوع بخصوص فکر کنند و دسته دوم نیز به آن موضوع فکر نکنند! و در پایان ظرف مدت معیّنی نتایج را به لحاظ آماری تحلیل و بررسی نمود . در صورتی که این آزمون بارها و بارها و با رعایت ضوابط علمی، تکرار شده و هر بار نتایج معنادار به دست آمد آنگاه می توان گفت:

به هر چیز فکر کنی آن را به دست می آوری!

باری! آزمون تجربی در علم Experimental تفاوت شگرفی با تجربیات خام و درونی یا مواجهات گاه به گاه دارد. این موضوع که شخصی یک یا چند بار در خواب، واقعه ای را دیده و آن رویداد در بیداری به وقوع پیوسته نمی تواند اثباتی بر این مدعا باشد که “خواب از آینده خبر می دهد” چنین ادعایی که مبتنی بر تجربهء علمی نیست. (تکرارپذیر نیست و قابلیت آزمون مستقل ندارد). چنین روایتی اساساً یک مواجههء گاه به گاه است (نه یک آزمون تجربی تکرارپذیر) که بر اساس تحلیل های آماری نتایج معناداری در پی ندارد تا بتوان به آن استناد نمود.

*مجموعهء راز بعنوان شبه علم یا خرافه

همانگونه که در قسمت پیشین اشاره کردیم آنچه که برنامهء راز سعی دارد القا کند مبتنی بر هیچ اثبات علمی یا روش آزمون تجربی نیست . این ادعا آشکارا با قواعد منطق سلیم در تناقض است.

برای نمونه تجربه ای را تصور کنید که دو مربی تیم فوتبال هر کدام افکارشان را در این جهت منسجم میکنند که پیروز میدان باشند. هر دو بر مبنای آنچه که قانون جذب میگوید اندیشه خود را در این جهت هماهنگ میکنند که در میدان برنده باشند. اما به راستی قانون جذب به سود کدامیک عمل میکند؟ مگر نه این است که پیروزی یک تیم مستلزم شکست تیم دیگر است؟

ایراد دیگر آنجاست که مجریان برنامه فریب عمومی که گاه شاخه گل به دست میگیرند و با حالت لبخند روی صحنه های نمایش فریب عمومی تحت عنوان تکنولوژی فکر و افکار مثبت قدم میزنند ، پاسخی به این پرسش که “چرا قانون جذب برای عده‌ای عمل نمیکند؟” از آستین خود بیرون می
کشند! پاسخ مجریان برنامه فریب عمومی این است:

{گاهی اوقات وقتی همه تلاشت را برای رسیدن به کاری انجام می دهی و نتیجه‌ای نمی‌گیری، زیر لبت زمزمه کنی:«قانون جذب یک دروغ بزرگ بیش نیست»! اما بگذار همین الان خیالت را راحت کنم که این تنها مشکل شما نیست و میلیون‌ها مردم دیگر مانند خودت نمی‌توانند به درستی از قانون جذب استفاده کنند. اما ما به شما با دلیل و مدرک ثابت می‌کنیم مشکل فقط خود شما هستید نه قانون جذب!}

باری! تبلیغات مجریان برنامهء فریب عمومی راز و قانون جذب ، در توجیه این موضوع که چرا قانون دست ساز و آماتوری جذب، کار نمیکند و جواب نمی دهد تمام تقصیر را به گردن افراد می اندازد! و با ذکر مثالی به آمار و ارقام نامربوط شخصی بنام دکتر بروس لیپتون استناد می کند که می گوید:

{در واقع ۹۹درصد (به این رقم دقت کنید) زندگی شما در دست ذهن ناخودآگاه شماست!}

و هیچ توضیحی مبنی بر اینکه ۹۹% را از کجا دریافته به دست نمیدهد.

نکته جالب توجه دیگری که در شبه علم Pseudoscience بودن موضوع قانون جذب نباید از نظر مغفول داشت ، بکارگیری تعابیر غلط و مبتنی بر سوء برداشت از واژگان و مفاهیم علمی است.

در خصوص قانون جذب نیز، مجریان برنامه فریب عمومی دست به دامان تشبیهات علمی و همچنین استقراض از فیزیک می شوند تا به نوعی مخاطب ناآگاه که دانشی در زمینه فیزیک ندارد تحت تاثیر قرار گرفته و باور کند که این قانون! ، در علم نیز مسبوق به سابقه است و کاربرد دارد! در زیر یک نمونه از این استدلال ها را بی کم و کاست نقل میکنیم!

{در واقع همان طور که آهن ربا، خاصیت جذب آهن را دارد، ذهن انسان نیز قابلیت جذب دارد و همان چیزی را جذب می کند که به آن می اندیشد. همۀ ما به نوعی قانون جذب را کم و بیش تجربه کرده ایم؛ اگرچه شاید در آن لحظۀ خاص، متوجه چگونگی رخداد آن نبوده ایم؛ به عنوان نمونه شخصی را تصور کنید که مدتی در اندیشۀ خرید و داشتن خودرو است. او در مورد خصوصیات آن خودرو، مطالعه و بررسی می کند، از دیگران قیمت می گیرد و پیوسته به آن فکر می کند. به عبارت بهتر؛ باید توجه داشته باشید که موقعیت ها و روزی های مادی و غیر مادی، پیوسته در اطراف ما وجود دارد ولی از آنجا که مطالبه، تمایل و اشتیاق آن در ذهن ما به طور جدی شکل نگرفته، آن را جذب و درک نمی کنیم؛ بنابراین آنچه در تلاش ذهنی باید بدان توجه ویژه داشت این است که همواره فضای ذهن خود را از هدف مورد علاقۀ خود پر کنید. به تدریج خواهید دید که انرژی ذهنی شما همچون مغناطیسی قدرتمند عمل می کند تا شرایط، وقایع و رویدادهایی را که به جذب آن خواسته منجر می شود به سوی شما بکشاند.}

نکتهء دیگر در اثبات شبه علم و یا مهمل بودن برنامهء راز ، مغالطه آلود بودن مفاهیم این آموزه است. ما منکر تاثیر ذهن (مانند اثر پلاسبو دارونماها) و تفکر و روحیه مثبت و .. در بهبود زندگی روزمره نیستیم. بدیهی است اگر کسی رفتار اجتماعی معتدل و جذاب داشته باشد دوستان بهتر و به تبع آن محتملاً موقعیت های بهتری برای کسب و کار و زندگی پیدا می کند. اما این موضوع اساساً یک بحث روانشناختی است (یا بعبارتی جامعه شناسی) و ابداً هیچ ارتباطی به یک قانون موهوم و بی پایه به نام قانون جذب ندارد.

برنامه راز و متعلقات آن در ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دنیا ابزار کار مجریان برنامه فریب عمومی شد و افراد سودجو با سوءاستفاده از ناآگاهی توده های مردم و دوری آنها از دانش و نگرش علمی به ترویج موهومات خود پرداختند. کلاسهای آموزشی زیادی در این خصوص بر گزار شد و شیادان و سودجویان کتاب ها و نشریات زیادی را در خصوص موفقیت و قانون جذب منتشر نمودند و دربارهء آن سمینارهای بسیاری در گوشه و کنار برگزار کردند! ، شرکت های هرمی که بر مبنای کسب درآمد از طریق بازاریابی شبکه ای هرمی تشکیل شده بودند بر مبنای آموزه های بی اساس قانون جذب! به عضوگیری پرداختند و به افراد خود القا میکردند اگر برای نمونه آرزوی داشتن خودروی چند صد میلیون تومانی دارید ، تصویر آن را برداشته و به دیوار بزنید، افکار شما ، ابر و باد و مه و خورشید و فلک را وا میدارد اتفاقاتی را جذب کنید تا به این نتیجه منجر شود که شما صاحب آن خودرو بشوید.