زبان مردم آذربایجان، آذری قدیم بوده است؟
زبانهای خانواده ترکی در منطقه وسیعی از آسیای میانه تا حاشیههای شرقی و غربی دریای مازندران و آسیای صغیر پراکنده هستند و طی تاریخ نقش بسیار مهمی در تاریخ و فرهنگ این منطقه داشتهاند. فرهنگ منطقه آسیای میانه، خاورمیانه و آسیای صغیر در افواه قومشناسان «فرهنگ ایرانی-عربی-ترکی» (بدون قید شرافت تقدم هر یک از این سه جزء) نامیده میشود.
قدمت حضور انسان در ایران به یک میلیون و هشتصد هزار سال پیش بازمیگردد. قدمت حضور Homo sapiens در ایران (با توجه به اینکه ایران محل عبور جمعیتهای خارجشده از آفریقا بوده، به دستکم ۶۰ هزار سال پیش بازمیگردد. بسیاری از دستاوردهای بشر امروزی مانند کشاورزی و رامکردن برخی حیوانات اهلی، به شهادت یافتههای باستانشناسی نخستینبار در ایران پیدا شده است. همه اینها درست، اما نمیتوان گفت اقوامی که این دستاوردها را داشتهاند، فارس یا ترک یا کرد بودهاند. امیدوارم شما جز گروهی نباشید که تصور میکنند سومریها، ایلامیها، شهرسوخته و بقیه اقوام باستانی ایران ترک بودهاند، چون متخصصان زبان و تمدن هر یک از این اقوام، به شدت چنین فرضیهای را زیر سؤال بردهاند. تصور کنونی درباره قائلین به رابطه ترکها و سومریها، مانند تصوری است که درباره افرادی مانند «اریک فون دنیکن» وجود دارد.
با توجه به پراکندگی گسترده ترکها در سرزمینهای مختلف (از آسیای میانه تا آسیای صغیر) سخت است که مرکز اولیه تجمع اقوام ترک را تخمین بزنیم. اگر فرض شما صحیح باشد، به این معنی خواهد بود که ترکهای ساکن در آسیای میانه و غرب چین و ترکهای ترکیه، همگی از ایران به مناطق دیگر پراکنده شدهاند. با این حال، شواهد جدی باستانشناسی، زبانشناسی و قومشناسی از فرضیه متفاوتی پشتیبانی میکند که طبق آن ترکهای ایران از نسل مردمانی هستند که در گذشته در آسیای میانه و شرق دریای مازندران ساکن بودهاند. توجه داشته باشید، معمولا منطقهای که منشاء پراکنش یک قوم باشد، بیشترین تنوع زبانی و فرهنگی را دارد و در عوض، مناطقی که یک قوم در دورههای متأخر پا به آن گذاشتهاند، تنوع زبانی و فرهنگی کمتری نشان میدهد. تنوع اقوام ترک در منطقه آسیای میانه بیشتر از هر جای دیگر است. ازبکها، قزاقها، ایغورها، تاتارها… همگی ساکن آسیای میانه هستند.
همانطور که میدانید امروزه قوم تات (که زبانشان از تبار نزدیک به کرمانجی و تالش و بلوچی است) به صورت پراکنده در مناطق مختلف آذربایجان ساکن هستند. زبان دوم این قوم هم ترکی است، اما هنوز زبان قدیمی خود را حفظ کردهاند. خیلی از تاتها هم هستند که دیگر تاتی بلد نیستند و فقط ترکی و فارسی حرف میزنند. همین وضعیت درباره برخی اقوام کرمانج صادق است. کرمانجها خود را کرد میدانند و زبانشان هم خویشاوند زبانهای دیگر کردی و بقیه زبانهای ایران غربی است. با این وجود برخی کرمانجها زبان ترکی را به عنوان زبان نخست خود انتخاب کردهاند. همه اینها نشان میدهد تسلط فرهنگی و سیاسی اقوام ترک، که طی هزار سال گذشته تا پیش از دوره پهلوی، حاکمان ایران بودهاند، توانسته در مناطقی باعث تغییر زبان مردم شود.
البته نباید تصور کرد که جدلی بر سر اهمیت و جایگاه هرکدام از زبانهای امروزی رایج در ایران وجود دارد. قسمت مستند و بیریب تاریخ این سرزمین نشان میدهد که اگر همان حاکمان ترک نبودند، احتمالاً امروز زبان فارسی هم به تاریخ پیوسته بود، زیرا زبان فارسی نه به عنوان زبان یک قوم، بلکه به عنوان زبان قشر فرهیخته و دانشمند و ادیب و نیز اشراف و درباریان بیش از هر چیز مدیون پرورش در بارگاههای حاکمان ترکزبان است. شاید برای شما جالب باشد، اما مرقومههای پادشاهان قاجار و عثمانی که هر دو ترک زبان بودهاند، به زبان فارسی نگاشته میشده و خوشبختانه اسناد آن هم در جاهایی مانند «کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران» موجود و در معرض دید است. از آن جالبتر وجود بیش از یکصد شاعر فارسیگو در سرزمین ترکهای عثمانی است. برخی از این ادبا اتفاقا جزو ستارههای تاریخ ادبیات ایران هستند. برای مثال سودی بسنوی (اهل بسنی هرزگوین که جزئی از امپراتوری عثمانی بوده) نخستین شارح دیوان حافظ است.
در حقیقت اگر دوستان ایراندوست و عاشق زبان فارسی، مانند شما دوست عزیزی که از اهانت به اقوام ترک رنجیدهاید، بار دیگر از دست ما رنجیده نشوند، باید بگویم این زبان فارسی هم که ما به آن تکلم میکنیم، تا حدود چهارصد-پانصد سال پیش، برای اغلب ساکنان عامی این سرزمین (به جز همان معدودی شاعران و درباریان و تاجریان و طبقه اشراف) قابل فهم نبوده است. زبانی که ما فارسی مینامیم، زبان بومی مردم شرق خراسان (افغانستان و تاجیکستان امروز) بوده است و تنها به لطف همان حاکمان ترکزبان، به عنوان زبانی برگزیده و اشرافی و شایسته شعر و ادبیات برگزیده و برکشیده شد. پیش از اینکه در دوره صفویه زبان فارسی و بسیاری عناصر فرهنگی دیگر، میان برخی اقوام شیعه ایرانی رایج شود، زبان هر یک از این گروهها، زبانی شبیه به زبان تاتها و تالشها و کرمانجها و بلوچها بوده است. زبان فارسی با نوعی استیلای فرهنگی-سیاسی جای زبانهای بومی همخانواده خود را گرفت و هویت فارسزبان جایگزین هویت پیشین و بومی هر منطقهای شد.
زبان آذری که از آن نوشتههایی چند و وامواژههایی در زبانهای دیگر و البته گزارشهایی تاریخی در دست است، نام صورت قدیمیتر زبان تاتهای امروز است. نام این زبان نیز از نام آذربایجان گرفته شده که معنا و ریشه ایرانی آن مشخص است: آذربایجان صورت دیگری از آذربایگان است که در فارسی میانه به صورت آتورپاتیکان (یعنی جای آتورپات/آذرباد) ثبت شده است. احتمالی جدی وجود دارد که از دیربازی که میتواند به سدههای نخست پس از هجرت بازگردد، هر دو زبان آذری و ترکی در این سرزمین رایج بوده باشد. این که بگوییم چون ترکی در این سرزمین رایج است و رایج بوده است، پس زبان آذری حقیقت ندارد، نفی و دستکاری در تاریخ است. پیشینیان ما میان آذری و ترکی تفاوت قائل بودند، پس بهتر است ما هم این تفاوت را محترم بشماریم.
من ترک آذربایجانم و شما دچار توهمی از نوع نزاد پرستانه اید واقعا چرا از ترک نامیدن ما ترکها اینقدر وحشت میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چه جالب!!!
خلاصه هر کسی که بیاد عیران یا ساکن این مرزبندی باشه جزوی از فارس ها محسوب میشه
خیلی بده ک برای دیگران تصمیم بگیرید
خیلی بده که تاریخ دیگران رو به نفع خودتون جمع کنید
…
حیف ک حوصله ندارم و گرنه …
توهم زدى بندی خدا ما ترکها متمدن ترن قوم اىرانیم