امروز مست عطر خاکم
امروز سر مست و آواره ی کوچه پس کوچه شهر عشقم 
و امروز این منم خیس از باران دست در دست یار..
این منم که با هر بارانت 
عاشق و با هر نگاهش دیوانه شیدا می شوم
من عاشقم 
نه آن عشقی که دیوانه ام کند،بلکه آن شوری که به کمالم رساند..
آری این منم..
بیش ترین عشق جهان را به سوی تو می آورم
از معبر فریادها و حماسه ها
چرا که هیچ چیز در کنار من از تو عظیم تر نبوده است
که قلبت
چون پروانه ای ظریف و کوچک و عاشق است.

دخترک در مزرعه
شاملو