شاه عباس یکم، پادشاه مقتدر صفوی بود که در زمان او قدرت ایران و هنر و فرهنگ و تجارت به اوج خود رسید. از ویژگی های دوران شاه عباس ارتش نیرومندی بود که در این مطلب به نکات جالبی در مورد آن اشاره می کنیم.

شاردن در جلد پنجم سفرنامه خود می نویسد:” ایرانیان همگی دلیر و جنگاور بوده و هر گونه سختی و دشواری را در جنگ بر خود هموار نموده در برابر آن پایدار و سربلند هستند و گل سرسبد ملت های آسیایی به شمار می روند

تعداد افراد سپاه همیشه کامل بود زیرا کودکان را از سن دو سالگی برای سربازی تعیین می کردند و سالی نیم تومان به او حقوق می دادند و هر چه سن کودک بالاتر می رفت حقوق او نیز افزایش می یافت. هنگامی که به سن سربازی می رسد به فرمانده سپاه شناسانده می شد و اگر جای خالی بود وارد سپاه می شد. اگر سربازی کشته می شد، بی درنگ از آن هایی که چشم به راه جای خالی بودند، به جای او گذاشته می شد.

روش جنگی سربازان اشکانی یعنی جنگ و گریز در این دوره هم رایج بود و سربازان ایرانی با جنگ و گریز دشمن را از پای در می آوردند. برای گشودن دژها خندق های زیرزمینی کنده، با انفجار مواد آتش زا در خندق ها دیوار دژها را خراب کرده یورش همگانی را آغاز می کردند. بنا به گفته شاردن کمتر ملتی است که مانند ایرانیان در فن خراب کردن و گرفتن دژها چیرگی داشته باشد.

سر دنیس راس درباره شمار ارتش ایران در دوره شاه عباس چنین نوشته است: ” شاه عباس می تواند تا ۱۰۰ هزار سوار مجهز با تیر و کمان و شمشیر خم تهیه کند، به علاوه ۵ هزار تفنگچی که مجهز به شمشیر باشند”. شاردن می نویسد: ” تمام افراد سپاه شاه عباس یکم ۱۲۰ هزار تن بوده است” البته وی پاسداران شاهی، که تعداد آن ها ۱۰ هزار تن بوده است را به حساب نیاورده است.

پیش از آغاز جنگ ساکنان میدان جنگ و پیرامون آن را به جاهای دیگر کوچ می دادند و هر چه که ممکن بود مورد سود جستن دشمن قرار گیرد مانند کشتزار ها ، درختان، ساختمان و مانند آن را از بین می بردند. هنگام عقب نشینی هم باغ ها و کشتزارهای سر راه خود را می سوزاندند تا دشمن ناگزیر به بازگشت شود.